بازیگر مجموعه «پروانه» با اشاره به امتیازهای این مجموعه تاکید کرد شخصیت عاطفه غیرکلیشهای و کاملا تازه است.
سوره سینما- آبان عسکری : الهام چرخنده اوایل دهه ۸۰ با «شب یلدا» یکی از متفاوت ترین فیلم های سینمای ایران به عنوان بازیگر شروع به کار کرد. حضور در فیلمی متفاوت که تصویری تازه از زن ارائه می داد نقطه آغازی مطلوب برای او بود. چرخنده در نخستین حضورش مقابل دوربین توانایی اش را نشان داد و این ذهنیت را در تماشاگران و دوستداران پرشمار فیلم به وجود آورد که به استعدادی تازه تبدیل میشود. آنچه در سالهای بعد اتفاق افتاد با آن ذهنیت همخوانی نداشت. بیش از یک دهه از «شب یلدا»ی دوست داشتنی گذشته و چرخنده همچنان بازیگری گزیدهکار است. هر چند نقشش در مجموعه «من یک مستاجرم» و حضورش در مجموعه «پروانه» نشان می دهد می تواند سهمی بیش از این که دارد، در دنیای بازیگری داشته باشد.
قبل از اینکه برسیم به حضورتان در «پروانه» بگویید که چرا کم کار میکنید؟
الهام چرخنده: واقعیت این است که من حدود هشت سال ایران نبودم و هنوز هم خیلی از همکارانم فکر میکنند ایران نیستم. برخی از دوستان هم فکر میکنند من بیش از اندازه در پذیرفتن پیشنهادها سختگیرم. سختگیر هستم ولی به شکل نرمال.
مثلا در مواجهه با پیشنهادها چطور عمل میکنید؟
ببینید فیلمنامه خیلی مهم است. وقتی فیلمنامه را میخوانم باید احساس کنم کاراکتر من را صدا میکند. اگر چنین حسی به فیلمنامه و کاراکتر پیدا کنم با افتخار آن پیشنهاد را میپذیرم.
بازی در سینما و تلویزیون برایتان فرقی میکند؟
خیلی برایم تفاوتی نمیکند. نمیتوانم دقیقا بگویم تلویزیون را بیشتر دوست دارم یا سینما. چیزی که برایم مهم است فیلمنامه است. تنها تجربهای که هنوز انجام ندادهام تله فیلم است. در حالت عادی در سینما و تلویزیون با ضعف فیلمنامهنویسی و تولید مواجه هستیم در اکثر تله فیلمها انگار همه چیز قرار است سرهمبندی و غیرحرفهای انجام شود. با اینهمه در مواجهه با پیشنهادهای تله فیلم باز هم فیلمنامه و کارگردان برایم مهم است و با این پیش فرض جلو نمیروم که قرار است یک کار غیرحرفهای انجام دهم.
چطور به پروژه «پروانه» ملحق شدید؟ آقای سامان را میشناختید؟
هیچ شناختی از ایشان نداشتم. در ابتدا همسرم برای همکاری با آقای سامان دعوت شده بود و وقتی دیده بود که گروه به دنبال یک بازیگر زن است من را معرفی کرد. گویا آقای سامان چند نفر را دیده بودند که برای شخصیت «عاطفه» مناسب نبودند. قبل از اینکه به دفتر ایشان بروم یک تحقیق اینترنتی انجام دادم و دیدم که آقای سامان یک مجموعه تلویزیونی موفق به نام «ارمغان تاریکی» در کارنامه دارند. وقتی فیلمنامه «پروانه» را خواندم شخصیت «عاطفه» به شدت جذبم کرد. بر خلاف تیپ تکراری زن در سینما که معمولا خانهدار یا یک زن با ویژگیهایی معمولی است «عاطفه» یک زن چریک بود که حرکتهای انقلابی انجام میداد. دیدم اگر «عاطفه» از فیلمنامه حذف شود تمام چفت و بستهای قصه به هم میریزد بنابراین «عاطفه» را شخصیت مهم و تأثیرگذاری دیدم.
برای رسیدن به نقش چه کارهایی انجام میدهید؟
تا جایی که لازم باشد تحقیق میکنم. برای کاراکترم استوریبورد طراحی میکنم. معمولا در لوکیشنی که قرار است بازی کنم نیم ساعت با وسایل آنجا سر میکنم. با همه چیز تماس برقرار میکنم تا به حس واقعی محیط نزدیک شوم. در خانه تیمی «پروانه» اولین بار حدود نیم ساعت نشستم. موسیقی دهه ۵۰ گوش دادم. وسایل را لمس میکردم. برای رسیدن به «عاطفه» چندین کتاب درباره گروهکهای انقلابی و مجاهدین خواندم. تمام موسیقیهای دهه ۵۰ را جمعآوری کردم تا به فضای آن دوران و ماهیت این زن نزدیک شوم. اول از همه چیز راه رفتن کاراکتر برایم تعریف میشود. مسلما یک زن چریک نمیتواند خیلی معمولی قدم بزند. راه رفتن، غذا خوردن و تمام جزئیات رفتاریاش برگرفته از تعلیماتی هستند که بازیگر ندیده است اما باید پیدایش کند. نوعی مردانگی در رفتار این زنها دیدم که سعی کردم در کوچکترین چیزها آن را پیاده کنم.
نترسیدید از اینکه اجرای «عاطفه» شبیه به اجرای کاراکتر یک زن خلافکار شود؟
از این خطر آگاه بودم و با یک تحلیل درست از تفاوتی که یک زن خلافکار و یک زن انقلابی با هم دارند مرز این دو را مشخص کردم که اجرای درستی از یک زن چریک ارائه دهم. عاطفه در شخصیتپردازی قادر به انجام خیلی از کارها بود. مثلا میتوانست با لگد در را بشکند یا مثلا تیراندازی کند. این اتفاقها در فیلمنامه نمیافتاد ولی من به این تواناییها که عاطفه داشت دقت میکردم وحتی در بازی سکوت سعی میکردم این درونیات را به صورت حسی به تماشاگر انتقال دهم. مثلا در غذا خوردن سعی میکردم فکام را بسیار متفاوت با یک زن معمولی در حال غذا خوردن حرکت بدهم. همین جزئیات است که نقش را به مخاطب میشناساند و آن را برایش باورپذیر میکند.
فرصت کمی برای معرفی این شخصیت داشتید.عاطفه زود از قصه حذف شد. اینطور نیست؟
حجم نقش کم بود ولی در همین میزان من باید تلاشم را برای معرفی شخصیت و اجرای درست آن انجام میدادم. تا به حال از مردم، منتقدین و رسانهها بازخوردهای خوبی گرفتهام.
آقای سامان در کارگردانی چطور عمل میکردند؟ شیوه خاصی داشتند؟
بخش اعظمی از موفقیت بازیگران این مجموعه مدیون حساسیت و وسواسی است که آقای سامان روی بازیگری دارند. ایشان از آن دست کارگردانانی نیستند که به راحتی از کار بازیگر عبور کنند.
اتفاق میافتاد که از کارتان راضی نباشید یا به احساس متناقضی در اجرا دست پیدا کنید؟
جالب است که برایتان خاطرهای در همین زمینه تعریف کنم. یک روز دقیقا همین احساس را داشتم. اصلا نمیتوانستم به کار خودم یقین پیدا کنم. احساس میکردم نکند دارم نقش را اشتباه بازی میکنم. لوکیشن در مفتح بود. با همان لباس «عاطفه» آمدم بیرون و در کوچه تنهایی قدم زدم و فکر میکردم. پیرمردی را دیدم که کیسه سنگینی دستش بود رفتم جلو و گفتم: اجازه بدهید کمکتان کنم. پاسخی نداد و همینطور به من زل زده بود. فکر کردم چون سمعک دارد صدایم را نشنیده است. دوباره حرفم را تکرار کردم. گفت: شنیدم چه گفتید. شما حس یک زن چریک را که چند سال پیش در همین محله زندگی میکرد را برای من زنده کردید. حرف پیرمرد آنقدر برایم جالب بود که او را پیش آقای سامان بردم تا انرژی مثبتی که به من داد را به گروه هم بدهد دیدم واقعا سر جایم ایستادهام و در اجرای عاطفه بیراهه نرفتهام.
«پروانه» تجربهای است که همیشه از آن یاد خواهید کرد؟
این مجموعه با توجه به بازخوردهایی که تا الان از آن دیدهایم یک مجموعه موفق به شمار میآید و قطعا من به عنوان بازیگر به سهم خودم با افتخار از آن یاد خواهم کرد. اما اولین چیزی که همیشه از آن یاد میکنم «شب یلدا» است. هنوز خیلیها به من میگویند ما اگر ماهی دو بار این فیلم را نبینیم انگار چیزی کم داریم. شخصیتی که در «پروانه» بازی کردم گونه متفاوتی از یک زن است که با تیپهای دیگر زن در سینما متفاوت است.
چقدر برای مخاطبان تلویزیون اهمیت قائل هستید؟
محبت مردم نازنینی که از بین این همه کانال تلویزیونی و شبکههای ماهوارهای سریالی که من در آن بازی میکنم را انتخاب کردهاند را باید به بهترین شکل ممکن پاسخ داد. حق ندارم بد بازی کنم. حتی از یک پلان هم بدون حساسیت در بازی رد نمیشوم.
از سینما چه خبر؟
سینما همانطور که خودتان هم در جریان هستید تعطیل است. من سال گذشته در فیلم «دامنههای سفید» به کارگردانی محمدابراهیم معیری بازی کردم. نقش یک زن محقق را داشتم. تجربه خوب و دلنشینی بود.