کاظم ملایی کارگردان فیلم «کوپال» در گفتگو با سوره سینما در مورد فضای داستانی فیلمش توضیح داد: «کوپال» دومین فیلمنامهای بود که برای ساخت اولین فیلم بلندم نوشته بودم. فیلمنامه اول بعد از یکسال نگارش و یک سال پیگیری موفق به جذب هیچ تهیه کنندهای نشد و این بار تصمیم گرفتم که سراغ قصهای بروم که شباهت بیشتری به دنیای مورد علاقه دارد و این بار اگر آنرا روی میز هر تهیه کنندهای بگذارم، بگوید عجب قصه خاص و ویژهای و بلافاصله ساخت آنرا آغاز کند.
وی ادامه داد: دقیقا همین اتفاق هم افتاد و همه از متن استقبال کردند ولی هیچ تهیهکنندهای تولید و تهیه آنرا آغاز نکرد و متاسفانه اکثرشان دنبال منافع شخصی خودشان بودند و به تنها چیزی که فکر نمیکردند خود فیلم بود!
ملایی به صحبت هایش ادامه داد: «کوپال» زبان و لهجه خاص متفاوتی دارد و فضای فیلم تا حدودی غیرواقعی، انتزاعی و آبستره است و ممکن است اهالی سینما آن را بیشتر دوست داشته باشند. نسل ما این دغدغه را دارد که ژانرها و فضاهای تازهتری را تجربه کند و من دوست داشتم که فیلم اولم علی رغم اینکه به خودم شباهت دارد، توانایی ارتباط با عموم را نیز داشته باشد. امیدوارم از رویکردی که داشتهام نتیجه مثبتی بگیرم.
این کارگردان که برای ساخت فیلم اولش با مشقت زیادی همراه بود در خصوص اینکه چنین صبری و چنین اصراری برای ساخت فیلم از کجا نشات می گیردتوضیح داد: واقعا در پروسه ساخت فیلم اولم نقره داغ شدم، چنان عذاب کشیدم که راضی نیستم هیچ فیلمساز دیگری این روزها را سپری کند. نزدیک ۳ سال بود که به شکل کاملا آگاهانه برای ساخت فیلم اولم برنامهریزی کرده بودم، ولی دخترم به دنیا آمد و جلوی چشم من بزرگ شد و من هنوز فیلمم را نساخته بودم.
وی گفت: هر روز داخل اتاقم مشغول کار کردن روی فیلمنامه بودم و دیگر خانوادهام نیز قطع امید کرده بودند و شک کرده بودند که من واقعا دارم توی اتاقم چکار میکنم؟! حالا شما فکرش را بکنید فیلمنامه اولی که نوشته بودم بخاطر تعدد شخصیت و لوکیشنهای زیادش موفق به متقاعد کردن هیچ تهیه کنندهای نشده بود و مرا وادار به نوشتن قصهای کرده بود که محدودیتهای بیشتری داشته باشد و این بار دیگر امیدوارم باشم که حتما موفق به جذب تهیه کننده حرفهای میشوم؛ولی فیلمنامه کوپال هم علیرغم داشتن محدودیتهایی جدی همچون تک بازیگر بودن و تک لوکیشن بودن، مانند داستان اول چندان خوش اقبال نبود و هیچ تهیه کنندهای شهامت تولید آن را پیدا نکرد. درست ۲۶ تهیه کننده به فیلمنامهی «کوپال» نه گفتند و نه تنها به دنبال منافع شخصی خود بودند، بلکه بخاطر فضای قصه ترسیدند که روی آن سرمایهگذاری کنند و براحتی سرش را با هنر و تجربه میبریدند.
ملایی ادامه داد: دیگر واقعا طاقتم طاق شده بود،که آن تصمیم لعنتی را گرفتم. ۴ وام سنگین ۲۴ درصد گرفتم و دلم را به دریا زدم، ولی مسائل روز به روز سخت تر و پیچیدهتر میشد. ۲۷ نفر بازیگر هم محبت کردند فیلمنامه ما را خواندند، ولی آنها هم علی رغم دوست داشتن قصه و مسئله فیلم، ولی چون دستمزد واقعی خود را نمیدیدند و ۲ ماه دوری از تهران هم برایشان سخت بود، با بهانهای محترمانه نپذیرفتند تا کلکسیون نههای من بیشتر از پیش شود. دیگر بدنم میلرزید و به شدت احساس ضعف و پوکی استخوان می کردم. هیچوقت محبت و توجه دوستان عزیزم را فراموش نمیکنم که اگر آنها همراه من نمیشدند، این فیلم به هیچ عنوان ساخته نمی شد. مهمترین دلایل صبوری من زحماتی بود که برای ساخت فیلم اولم کشیده بودم و از همه مهمتر حمایت خانواده و دوستانم که اگر این تلاش به ثمر نمیرسید، صرفا باعث ناراحتی و سرخوردگی من نمیشد!
وی همچنین در خصوص اینکه چرا از بازیگران چهره بیشتری بهره نبردید با توجه به مشقت در جذب سرمایه بالا توضیح داد:
سرمایهمان در حدی نبود که بتوانیم فرصت همکاری با بعضی از بزرگان را داشته باشیم. همچنین علیرغم اینکه آنها نظر مثبتی نسبت به قصه و فیلمنامه داشتند ولی با توجه به اینکه تولید ما در سبزوار بود، برای اکثرشان سخت بود که دو ماه از تهران دور باشند؛از طرفی من برای یکی از نقشهای فرعی فیلمنامه لوون را مدنظر داشتم، که آن کاراکتر هم تأثیر مهمی در روند قصه داشت. روزی که لوون به دفتر آمد و ما درباره آن کاراکتر با هم صحبت کردیم، آنقدر از انرژی لوون خوشم آمد و برایم عزیز شد که بعد از چند روز تصمیم گرفتم که در مورد نقش اصلی با او صحبت کنم. خوشبختانه استقبال کرد و گفت بازی در این نقش برایش بسیار چالشبرانگیز است. از طرفی برای خودم هم چالش خوبی بود که لوون را که همه او را با نقش «پرویز» میشناسند، به نوع دیگری نشان دهم و از حضورش در فیلمم استفاده جدیدی کنم. خودش هم همین را میخواست.
وی با بیان اینکه در این فیلم با بازی کاملا متفاوت از لوون روبهرو خواهید شد و مطمئنم بازی او مورد توجه جشنواره قرار خواهد گرفت گفت: لوون در این فیلم ابعاد جدیدی از تواناییهای خود را به تصویر کشیده است.
این کارگردان جوان در مورد اهمیت برگزاری جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره فیلم فجر رویداد بسیار مهمی در کشورمان است و هر کسی بتواند به بخش اصلی آن راه پیدا کند در یک بازه فشرده به چیزهای باارزشی دست پیدا میکند. منتقدان هر روز برای فیلم شما مینویسند و تهیهکنندهها هم به یک تبلیغات گستردهی رایگان دست پیدا میکنند. خب هر کسی این فرصت را از دست بدهد معلوم است که خوشحال نشده و شاید دلش بگیرد. اما یک نکته را نباید فراموش کنیم، هر جشنواره یک چارچوب و رویکرد مشخص دارد و اعضای هیات انتخاب و هیات داوران نیز بر اساس فاکتورهای خاصی تصمیم میگیرند. اینکه شما در اختتامیه موفق به کسب جایزهای شوید چندان اهمیت ندارد، شما باید جایزهتان را در ارتباط با مخاطب بدست آورید.
ملایی در بخش دیگری از صحبت خود در این خصوص که چرا فیلمش جزو فیلم های بخش دوم سودای سیمرغ اعلام شد توضیح داد: سال گذشته هنروتجربه بخش خودش را داشت، فیلمهایش را انتخاب میکرد و داوری و قضاوت روی این فیلمها جداگانه صورت میگرفت، ولی امسال در فراخوان جشنواره اعلام شد هر فیلمی که خوب باشد پذیرفته خواهد شد و ما مقاومتی روی این نداریم که آن فیلم برای یک کارگردان اولی باشد، هنروتجربه باشد، یک پیشکسوت آن را ساخته باشد و یا حتی انیمیشن باشد. ولی تا لحظههای پایانی این اتفاق نیفتاد و با وجود اینکه ۸۵ فیلم متقاضی بخش هنروتجربه بودند، وقتی برای اولین بار اسامی فیلمهای بخش مسابقه اعلام شد، هنروتجربه هیچ نمایندهای در بخش اصلی جشنواره نداشت. اگر دو فیلم «کوپال» و «خانه» دوباره به بخش مسابقه وارد شد، فقط و فقط بخاطر همت و دفاع آقایان علمالهدی، گلمکانی و اعضای هیأت انتخاب که پای فیلم ما ایستادند همچون خانم آبیار، آقای عماد افروغ، دکتر حسیننژاد و آقای جمال امید بوده است که از سینمای هنروتجربه دفاع کردند و یا بزرگانی همچون آقای منوچهر شاهسواری که همیشه حواسشان به منافع سینمای کشورمان بوده است و از آن مواظبت و نگهداری کردهاند. در نهایت نیز موافقت آقای حیدری به عنوان دبیر جشنواره در انتخاب فیلمهای ما خیلی تأثیرگذار بوده است، چون به هر حال فیلمهای ما با پروانه ویدئویی ساخته شده است و بدین خاطر متاسفانه صنف تهیه کنندگان از بالا به پایین به ما نگاه کرده و چندان امثال ما را جدی نمیگیرند. امسال هم چیزی نمانده بود که هنروتجربه در بخش مسابقه نمایندهای نداشته باشد، ولی باز جای شکرش باقیست که الان دو نماینده دارد.
وی در خصوص اینکه فیلم«کوپال» به عنوان نمابنده بخش هنر و تجربه در جشنواره است گفت: بله. ما نماینده هنر و تجربه در بخش مسابقه یا همان سودای سیمرغ هستیم و حقیقتا به هیچ عنوان انتظار نداشتیم که با محدودیتهایی که اخیرا برای هنر و تجربه پیش آمده است، نمایندهای از این گروه بتواند که به بخش مسابقه راه پیدا کند. از طرفی امسال ترافیک عجیبی بین متقاضیان فجر بود و طبیعی است که همه به این جشنواره به عنوان فرصت باارزشی برای تبلیغات و رایزنیهای اکرانِ سال بعد نگاه میکنند. اما خوشحالم که در نهایت آن اتفاق غیرقابل پیشبینی رخ داد وخدا را شاکرم و از لطف و همراهی تمام عوامل خوبم علی الخصوص لوون هفتوان (بازیگر نقش کوپال)، محمد اکبری (مشاور هنری و طراح صحنه)، سیامک کاشف آذر (مجری طرح)، مجید گرجیان (مدیر فیلمبرداری)، میترا مهتریان (مدیر تولید)، بابک میرزاخانی (موسیقی متن)، امیر مهران (جلوههای ویژه بصری)، عماد خدابخش (تدوین)، حسین قورچیان (طراحی و ترکیب صدا)، حامد صمدزاده (صدابردار) و تمامی عوامل عزیزم بسیار سپاسگزارم. امیدوارم هنر و تجربه در دولت بعد هم به حیات خود ادامه دهد و با جسارت و استراتژی بسیار دقیقتری، از پخش و توزیع آثار مستقل و یا هنری سینمای ایران حمایت کند.
وی گفت: سال گذشته علی رغم اینکه فیلمنامه کوپال توانست به اتفاق آراء از شورای فیلمنامه نمایش خانگی پروانه ساخت بگیرد، اما دست آخر به هیچ عنوان موفق به جذب هیچ اسپانسر و سرمایهگذاری نشد. وقتی سازمانهای بزرگی همچون شهرداری یا سازمان حفاظت محیط زیست برای حقوق کارمندانش مانده است و نمیداند چگونه مسائل مهمی همچون ترافیک و آلودگی هوا را حل کند، دیگر ما هم توان پیگیری و انتظار هیچگونه حمایتی را نخواهیم داشت. جالب است بدانید سال گذشته بعد از چند ماه دوندگی در نهایت فیلمنامه کوپال در شورای اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست نیز به اتفاق آراء تصویب شد، ولی متاسفانه آنها گفتند که ما تنها میتوانیم به عنوان حامی معنوی در کنار شما باشیم، لطفا به هیچ عنوان از ما درخواست پول نکنید!
ملایی همچنین به مهم ترین ویژگی های فیلم «کوپال» برای جذب مخاطب عام هم توضیح داد:در درجه اول این فیلم یک موضوع بسیار مهمی دارد. در هرم معروف مازلو، نیازهای فیزیولوژیکی انسان همچون آب و غذا و خواب و … در قاعدهی هرم هستند و شما هر چه به سمت راس هرم میروید، نیازها بیشتر درونی و اخلاقی میشوند. کوپال مساله دراماتیک بسیار مهمی دارد که در قاعدهی هرم مازلو است و سینما ثابت کرده است که معمولا قاعده هرم مخاطب بسیار بیشتری نسبت به راس آن داشته، چرا که موضوعات آن برای اکثر مخاطبین اهمیت بیشتری دارد.
این کارگردان ادامه داد: دومین ویژگی اینکه فیلمنامه «کوپال» ساختاری کاملاً ارسطویی با نگاهی تقریبا مدرن دارد. تاریخ سینما ثابت کرده است که آثار شاه پیرنگی و کلاسیک ریسک کمتری داشته و نسبت به آثار مینی مال و ضدپیرنگ، مخاطب بسیار بیشتری را با خود همراه میکنند.
همچنین امروز مخاطب حرفهای سینما، عاشق فیلمهای تک بازیگر و تک لوکیشن است و مخاطب عام در صورتی ارتباط برقرار نمیکند که داستان رابطهی علت و معلولی و به اصطلاح ستون فقرات و ساختار قابل دفاعی نداشته باشد و او نتواند جایی برای خودش در پیکرهی داستان پیدا کند. از طرفی این فیلم لحن و زبان خاص خودش را دارد که انگار کمی به فضای انتزاعی و آبستره نزدیک میشود و این میتواند ذائقهی مخاطب امروز را قلقلک بدهد و داستان آنهم از لحاظ موقعیت نمایشی یونیک و ویژه است، بدین معنا که تا به حال در سینمای دنیا یک خانهی پر از حیوانات تاکسیدرمی، مکان دراماتیکِ یک اثر نمایشی نبوده است. و آخرین نکتهای که به ذهنم میرسد این است که در سینمای داستانی ایران تا به حال یک سگ عهدهدار یک شخصیت اصلی در بین بازیگران یک فیلم نبوده است. با این دلایل و این استراتژی، امیدوارم که اکثریت مخاطبین فیلم را دوست داشته باشند.