سوره سینما – تینا جلالی : لطفا به این جملات توجه کنید:
* هفت داور نابینا و ناشنوا بهتر از این داوری می کردند (سعید سهیلی)
* این سیمرغ اهمیتی برای من ندارد (ثریا قاسمی)
* برای داوران جشن تکلیف می گذاشتید (محمدرضا منصوری مدیرتولید)
* خوشحالم که لااقل برف های پشت پنجره «خفه گی» را دیدید! (فریدون جیرانی)
* اعضای هیات محترم داوران چه کردین با زحمات ما!خدا این داوری را فراموش نخواهد کرد! (منوچهر هادی)
* مرتبه هایی که در دست آدم های ریاکار حقیر شده است (منیر قیدی)
* گویا داوران جشنواره دوبین بودند (علی معلم)
و….. این جملات تنها بخشی از واکنش ها و اعتراضات اهالی سینما بعد از اعلام نام کاندیدای دریافت سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر بود. اعتراضاتی که تا دقایق پایانی جشنواره ادامه داشت و رنگ و شکل های مختلف به خود می گرفت و کماکان، بعد از پایان جشنواره و اهدای جوایز هم ادامه داشت و ادامه دارد.
در اینکه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر یکی از پرحاشیه ترین دوره های خود را پشت سر گذاشته شکی نیست؛ در اینکه ملاک و انتخاب فیلم ها برای حضور در جشنواره های حتی معتبر دنیا به سلیقه هیات انتخاب بر می گردد نباید شک کرد و باید به آن احترام گذاشت ؛ در اینکه قاعده و قانون جشنواره ای را که در آن شرکت کردیم را باید بپذیریم شکی نیست ، اما بحث چگونگی داوری و ارزیابی سطح کیفی عملکرد هیات داوران و انتخاب از مباحث مهم و جدی برگزاری جشنواره به حساب می آید که کار کارشناسی آن قطعا بر عهده ما نیست و باید تیمی متخصص بدور از هرگونه حب و بغض آن را ارزیابی کنند.
اما نکته مهم اینجاست؛ چگونه می شود جشنواره ای با قدمتی سی و پنج ساله و با ارزش و اهمیتی که به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور از آن یاد می شود و به نوعی جشن ملی سینماگران است اینگونه با حرف های تند اهالی سینما آغشته می شود؟
به هرجهت پای صحبت های محمدرضا هنرمند یکی از اعضا هیات داوران سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نشستیم و به صورت موردی پیرامون اعتراضات با او صحبت کردیم:
* آقای هنرمند پیشتر شما سابقه داوری جشنواره فیلم فجر آن هم در ابعاد بین المللی را در کارنامه داشتید و این مختص امسال نیست ضمن اینکه به همان میزان فیلم های شما هم مورد قضاوت داوران جشنواره قرار گرفته است؛ دوست دارم در ابتدای امر کمی از بعد اخلاقی به این مهم نگاه کنیم و در این مورد برایمان توضیح دهید که فرق بین اعتراض و بی حرمتی در این فاصله چیست؟
فرق اعتراض داشتن با بی حرمتی برای هر آدمی کاملاً روشن است، بعید میدانم کسی در فهم تفاوت این دو با هم مشکل داشته باشد. مسئله اینجاست که دستگاههایی که علی الاصول باید پاسدار مبانی اخلاقی در جامعه باشند و در ترویج و ارتقاء آن کوشش پیوسته و هوشمندانه داشته باشند، خودشان پیشقدم در رواج بی اخلاقیها در جامعه هستند. رفتار رسانه ملی در دوران برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر، یک نمونه کامل از این رفتارهای غیر قابل باوراست.
* چنین هجمه هایی علیه داوری جشنواره در تاریخ سینما بی سابقه بود؛تحمل چنین فشاری در روزهای پایانی برای هیات داوران چگونه بود؟
به نظرمن افزایش این هجمه ها چند دلیل داشت. اول اینکه در دوره های قبلی جشنواره فیلم فجر، داوران میبایست حداکثر بیست و دو فیلم را داوری میکردند، حواشی و اعتراضات هم به اندازه همان بیست و دو فیلم بود، در حالیکه امسال برای اولین بار، داوران باید سی و سه فیلم را داوری میکردند، بنابراین خیلی طبیعی بود که به نسبت افزایش فیلم ها، حجم حرف و حدیث ها هم افزایش یابد. دلیل دوم به نظرمن، گسترش فضاهای مجازی و دسترسی عمومیتر به آن است. این فضاها تبدیل شده به یک امکان بالقوه و کاملاً امن برای جوسازی از طریق به اشتراک گذاشتن اظهارنظرهای درست و غلط و یا نشراکاذیب. در ضمن هیچگونه مسئولیتی هم برای نشردهندگانش وجود ندارد، به عبارت دیگرهمه میتوانند بدون هیچ محدودیتی نویسنده، نظریه پرداز و منتقد باشند. دلیل بعدی پدیدهای به نام برنامه «هفت» است در آنتن رسانه ملی، که برای جلب تماشاگران بیشتراز ترفند ایجاد هیاهو استفاده میکند. این شیوه بسیارکهنه و قدیمی است که اگر لازم شد در ادامه گفتگو به آن میپردازم. دلایل دیگری هم وجود دارد که طرح آنها در حوصله این گفتگو نیست و در فرصتهای بعدی و مناسب به آنها خواهم پرداخت.
خوشبختانه اکثریت اعضاء هیئت داوران تجربیات متعددی از دوره های قبلی جشنواره داشتند و این حجم از هیاهو را پیش بینی میکردیم، بنابراین کاملاً، آماده بودیم و تلاش کردیم تا خودمان را به دست جریانها نسپاریم. بعضی از این فشارهای روانی برای اعمال نظر در نتیجه داوری، بسیار کثیف و ناجوانمردانه بود و حتی، در مقاطعی تبدیل به تهدیدهائی در برنامه «هفت» شد. من شخصاً، این تهدیدات را به حساب خودشیرینیهای معمول مجریان برنامه «هفت» گذاشتم و تقریباً، مطمئن بودم که هیچ دستگاه مسئولی در کشور از طرح این مسائل برروی آنتن رسانه ملی رضایت ندارد.
* برای من این سوال بودکه چه می شود عده ای از همکاران سینمایی شما با این لحن، پرخاش و توهین از عملکرد هیات داوران صحبت می کنند.«برگزاری جشن تکلیف برای داوران؛محمدرضا منصوری، مدیرتولید»«انگار داوران جشنواره دوبین بودند؛علی معلم»؛«مرتبه هایی که در دست آدم های ریاکار حقیر شده است؛منیر قیدی»
من شخصاً به آقای محمدرضا منصوری، علی آقای معلم و سرکار خانم منیرقیدی احترام میگذارم، آنها هم مختارند هر جور که مایل هستند رفتار کنند، با هر شکلی از ادبیات و رفتار فرهنگی که میپسندند و شایستگی آنرا دارند. من مسئول رفتار و گفتار خودم هستم نه دیگران.
* گروه داوران در فاصله زمانی کوتاهی که برعهده داشتند سی و سه فیلم بخش مسابقه را دیدند و مورد ارزیابی قرار دادند. اعلام این تعداد فیلم به بخش مسابقه کاملا مشخص بود که کار داوری با دشواری همراه می شود و پیچیدگی هایی به همراه دارد موافقید؟
بله، کاملاً با نظر شما موافقم. ولی حتماً توجه دارید که این تصمیم ما به عنوان هیات داوران نبود. کار ما را هم بسیار مشکل و فشرده کرد. در بیانیه هیات داوران به آن اشاره کرده ایم و دیگر ضرورتی برای تکرار آن نمیبینم.
* دوست دارم از کیفیت فیلم هایی که قرار است اکران سال آینده سینمای ایران را تشکیل دهند برایمان توضیح دهید.
تعداد فیلم های تولید شده امسال که در سال آینده باید اکران شود بسیار بیشتر از فیلمهای پذیرفته شده در جشنواره است. تعدادی از فیلمها یا آماده نبودند و یا به هر دلیلی به جشنواره نیامدند، بی تردید، فیلمهای خوب و با کیفیت از کارگردانان صاحب نام کشور در بین فیلمهای خارج از مسابقه ی سودای سیمرغ هست که امیدوارم اکران خوب و پر فروشی هم داشته باشند. در بین سی و سه فیلم بخش سودای سیمرغ فیلمهای خوب و دیدنی زیاد است و باید برای تماشای آنها لحظه شماری کنید.
* وقتی با چنین حجم انتقاداتی همراه بودید؛ با وزیر و رئیس سازمان سینمایی دیدار و جلسه ای داشتید؟ «منظور تذکر»
خیر، من تا امروز از نزدیک خدمت آقای وزیر نرسیده ام، وقتی در مراسم اختتامیه برای اهداء جوایز به روی صحنه رفتم، ایشان را برای اولین بار در فاصله ی چند ده متری دیدم که در ردیف اول صندلیها نشسته بود. با آقای دکتر ایوبی هم بعد از اعلام نامزدها و در شبی که عازم برنامه ی «هفت» بودند دیداری اتفاقی داشتم و به پاسخ ایشان در ارتباط با شیطنتهائی که در ارتباط با رشته موسیقی شده بود، پاسخ کوتاهی دادم و تمام.
با علم به اینکه می دانم اهل انتقاد هستید اجازه دهید به صورت کاملا موردی به اعتراض ها بپردازیم. جناب هنرمند فیلم هایی که محبوب مردم هستند و در صدر آراء مردمی قرار دارند چگونه می شود که بخش کمی از کاندید جوایز را به خود اختصاص می دهد؟«به غیر از ماجرای نیمروز». دوست دارم نظرتان را درمورد فیلم های محبوب مردم بدانم.« خوب بد جلف»«آباجان»«بیست ویک روز بعد »…
دیدن و لذت بردن از کلیت یک فیلم در سالن سینما با داوری و کارشناسی کردن در اجزاء آن کاملاً متفاوت است، بخصوص وقتی که باید در امر مقایسه وارد شوید و سلیقهی خودتان را هم داشته باشید و در عین حال نباید آنرا به دیگران حقنه کنید. چه بسا که من فارغ از امر داوری از دیدن فیلمی که در لیست نامزدها یا برندگان نیست لذت ببرم. گاهی انتخاب داوران با انتخاب مردمی یکی نمیشود و به نظرم الزامی برای این یکی شدن هم نیست.
* بخشی از اعتراض ها متوجه جلوه های بصری بود. فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان جلوه های ویژه میدانی نداشته و فیلم «گشت ۲» سعید سعیلی جلوه های ویژه بصری ندارد. صحبت شما در این مورد را می شنویم؟لطفا توضیح کامل بفرمایید.
من فرم اطلاعات عوامل این دو فیلم که توسط سازندگانش به دفتر جشنواره ارائه شده را در اختیار شما میگذارم، خودتان قضاوت کنید. اگر فیلم «گشت۲ » بر اساس گفته ها و جوسازیهای بی ادبانه ی کارگردان محترم فیلم، یعنی جناب سعید سهیلی اصلاً جلوه های بصری نداشته، چرا هم در تیتراژ فیلم و هم در فرم اطلاعات جشنواره اسم آقای وحیدقطبی زاده را به عنوان مسئول جلوه های بصری آورده اند؟! آیا خودشان را سر کار گذاشته اند؟ یا خدای نکرده، خدای نکرده، در پشت اضافه کردن نام کسی که اصلاً در فیلم نبوده ولی در تیتراژ و فرم اطلاعات عوامل فیلم هست نیت دیگری در کار بوده است ؟! البته زبانم لال من منظور بدی ندارم، فقط سئوال میکنم که چرا باید اسم کسی که اصلاً نبوده در لیست عوامل و تیتراژ فیلم باشد.
* و گفته شده فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» اصلا موسیقی نداشته؟
در مراسم اختتامیه و در نوبت اهداء سیمرغ بهترین موسیقی متن به آقای کریستف رضاعی، مجری مراسم توضیح کوتاهی را خواند. همان گونه که انتظار میرفت، افخمی و باندش که چندین ساعت آنتن رسانه ی ملی را علیه منافع ملی، به منظورنفرت پراکنی و تفرقه اندازی در اختیار دارند و مدعی آزاد اندیشی و فهم بالای هنری هستند آنرا سانسور کردند. حالا من همان متن کوتاه را برای شما عیناً میخوانم.{هیات داوران با تشکر از پیمان یزدانیان و همفکرانش در فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» به دلیل حفظ رویکرد متناسب و جسورانه در استفاده ی مینیمال از عناصر موسیقائی مورد نیاز و دوری از هیاهو و خودنمائی بی مورد در این فیلم، سیمرغ بهترین موسیقی متن را تقدیم میکند به آقای کریستف رضاعی برای فیلم «نگار»}
من تصور میکنم این توضیح کوتاه برای اهل فن کاملاً روشن و قابل فهم است. فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» با اینکه اسم آقای پیمان یزدانیان را به عنوان آهنگساز فیلم در تیتراژ خود دارد، دهها صحنه ی عاطفی و احساسی هم دارد که در سکوت یا فقط با صدای محیط برگزار میشود، این صحنه ها میتوانست با استفاده ی بی جا و بی مورد از موسیقی هدر برود و کاملاً زایل شود، آیا ساختن چند قطعه ی احساسی برای موسیقیدان بزرگی مثل آقای پیمان یزدانیان کار دشواری بود؟ یقینا خیر، هیات داوران به شعور آهنگساز و کارگردانی که ارزش سکوت به جا را بیشتر از موسیقی بی جا میداند توجه داشته است. ما این درک و شعور والا را دیدهایم و به رغم پیش بینی سیل هجمه ها، آنرا نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن کرده ایم. در تیتراژ پایانی همین فیلم، قطعه ای که حامل حس و حال تمام و کمال فیلم است، فقط با یک ساز پیانو اجرا می شود و شما را متاثر و متفکر برای بیرون رفتن از سالن همراهی میکند. به نظر ما موسیقی فیلم را متری ارزیابی نمیکنند، کیفیت ارزش های هنری و تاثیر کیفی اثر مهم تر از کمیت آن است.
* آقای هنرمند واقعا کارت تهیه کنندگی «جواد نوروزبیگی» ملاک نامزد بهترین فیلم شده است؟ فیلم «تابستان داغ» با عنوان مجری طرح و سرمایه گذاری هومن بهمنش ساخته شده است.
همانطور که قبلاً هم گفتم اطلاعات ما برای معرفی اسامی نامزدها صرفاً از طریق فرم های ارائه شده و اطلاعات تیتراژ فیلم می آید. ما خودمان اسمی را استخراج نمی کنیم. ما که علم غیب نداریم تا بدانیم که در فرایند تولید فیلم چه کسی چه کاری کرده و مسئولیت حقوقی آن با چه کسی است. حتی اگر مثل بهروز افخمی، بزرگ آنتن دار رسانه ی ملی، علم غیب هم داشتیم بازهم مجاز نبودیم تا به اطلاعات خارج از فرم و تیتراژ فیلم مراجعه کنیم. در تیتراژ و فرم فیلم «تابستان داغ» اسم جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده آمده است.
* چطور می شود نام تعدادی از برگزیدگان دراختیار رسانه ای قرار بگیرد ؟ «کافه سینما» شب قبل از برگزاری نام تعدادی از برگزیدگان را منتشر کرد.
من از این ماجرا به کلی بی اطلاع هستم. اگر این سایت فقط گمانه زنی برای برگزیدگان کرده و آنرا در اختیار رسانه ها گذاشته که مانعی ندارد ولی اگر مدعی لو رفتن آرا هست که باید از طریق مراجع قضائی به جرم سرقت اسناد محرمانه و داشتن عوامل جاسوسی در مراکز تصمیم گیری مورد تعقیب قضائی قرار بگیرد که لابد میگیرد. ولی من جهت اطلاع دقیق هموطنانم اعلام میکنم که جلسه تصمیم گیری برای برگزیدگان نهائی از میان نامزدهای اعلام شده، در ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه بیست و یکم بهمن ماه با حضور کلیه داوران و رعایت کامل محرمانه بودن مذاکرات در دفتر جشنواره تشکیل شد. مذاکرات تا ساعت ۴ بعد ازظهر یعنی ۳ ساعت قبل از آغاز مراسم اختتامیه ادامه پیدا کرد و برگزیدگان نهائی تعیین شدند. حالا اگر سایتی مدعی شده که قبل از ساعت ۴ بعداز ظهر روز پنجشنبه به اسامی برگزیدگان دسترسی داشته، بی تردید کلاش و دروغ پرداز است، چون هنوز هیچکدام از اعضاء هیات داوران تا ساعت ۴ بعداز ظهر روز پنجشنبه از برگزیدگان نهائی اطلاع نداشتند.
* در مورد جایزه لیلا حاتمی هم نظرتان را بفرمایید ؛آیا اساسا می توان یک جایزه به دو بازیگر اول زن تعلق گیرد یا اینکه خلاف بند مقررات جشنواره است؟
اگر بگویم که امسال سال خانمها بود اغراق نکرده ام، به نظر من جشنواره امسال عرصه ی هنرمندی تام و تمام خانم ها شد. امسال زنهای سینما غوغا کردند و در بسیاری از آثار شگفت انگیز بودند. یکتا ناصر، سحر قریشی، باران کوثری، گیتی قاسمی، زهرا داود نژاد، ریما رامین فر، گوهر خیراندیش، سارا بهرامی، پریناز ایزدیار، نازنین بیاتی، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، میناساداتی، هدیه تهرانی، هدی زین العابدین، مریلا زارعی، لیلا حاتمی، ترلان پروانه، زکیه بهبهانی، نگارجواهریان، افسانه بایگان، طنازطباطبائی، ثریا قاسمی، فاطمه معتمدآریا، شبنم مقدمی، غزل شاکری، پگاه آهنگرانی، سیما تیرانداز، النازشاکردوست، ماهایا پطروسیان و ساره بیات. همه خوب بودند ولی هیات داوران بر طبق مقررات آئین نامه باید فقط پنج نامزد معرفی میکرد. انتخاب فقط، پنج نامزد از میان تعداد زیادی از بازیگرانی که در نقش های خود خوش درخشیده اند و تماماً سزاوار تشویق و توجه بودهاند، کار بسیار دشواری بود. هیات انتخاب با بحث و مذاکرات فراوان به این نتیجه رسید که در رشته بازیگران زن و کارگردانی به جای پنج نامزد شش انتخاب داشته باشد. هرچند که این پیشنهاد با مخالفت جدی دبیر جشنواره روبرو شد ولی اصرار و پیگیری اعضاء هیات داوران بالاخره، به نتیجه نشست و توانستیم در این دو رشته به دلیل کثرت امتیازات بالا استثنا قائل بشویم و شش نامزد انتخاب کنیم. در انتخاب برگزیدگان نهائی، امتیازات خانم ها: مریلا زارعی و لیلا حاتمی به گونه ای بود که یکی از اعضاء درخواست کرد که سیمرغ را نصف کنیم و چون این کار محال بود با چانه زنی های فراوان موفق شدیم تا در این سال درخشش چشمگیر خانم های بازیگر، دو سیمرغ با ارزش مساوی اعطا کنیم. هرچند که بی تردید باز هم حق بسیاری از بازیگران زن آن گونه که باید ادا نشده است.
* نظرتان در مورد انصراف عده ای از جوایز و حمایت از یکدیگر چیست؟
احتمالاً خودشان در این مورد بهتر توضیح خواهند داد.
* موضوع دوتابعیتی ها را چگونه توضیح می دهید؟
بهروز افخمی وارد بازی خطرناکی شد. بعید است توان ادامه این بازی کثیف را داشته باشد. او نه تنها بر روی آنتن رسانه ی به اصطلاح ملی وارد حریم خصوصی دیگران شد بلکه با وارد کردن اتهامات بی پایه و اساس و سراسر دروغ خود آسیب جدی به استقلال داوران وارد کرد. من قاطعانه میگویم که اتهامات افخمی را از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهیم کرد.
* و نکته مهم دیگر گفته می شود که عده ای از فیلمسازان سال هاست در سینما فعالیت نمی کنند ولی در ترکیب هیات داوران حضور دارند. معتقدند این افراد از سینمای امروز بی اطلاع هستند.
کار کردن اشکال مختلف دارد. یکی مثل آقای افخمی کار میکند، یکی هم مثل من ترجیح میدهد تا حساب شده و محتاط تر کار کند. فرقش به نفع بیت المال و پول مردم است. آقای افخمی برای اینکه کار کند از جیب بیت المال میلیاردها تومان برمیدارد، به بهانه ی ساختن زندگی حضرت امام خمینی(ره) فیلمی میسازد و روی جعبه های آن مینویسد «فرزند صبح» بعد آنرا در انبار میگذارد و به سرعت به کانادا میرود. اگر اسم این کاراست و فیلمسازی، من ترجیح میدهم نه کار کنم و نه فیلمساز باشم. در این صورت لااقل آسیبی به چهره و شخصیت بزرگترین مرد دوران معاصرم نمیزنم و پول بیت المال را هم میگذارم تا در جیب مردم فقیرم بماند.
* نظرتان در مورد حضور کارگردانان جوان فیلمساز و ساخته هایشان چیست؟ فیلمی بوده که به شخصه نظرتان را جلب کند و در داوری رای نیاورده باشد.
می فرماید : فیلمساز شدن چه آسان ، آدم شدن چه مشکل !