سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۶ دی ۱۳۹۱ در ۵:۳۲ ب.ظ چاپ مطلب
فیلم اولی‌های جشنواره/

لوافی‌پور: هر آدمی در زندگی‌ به مهاجرت فکر کرده است

berlin-7

کارگردان «برلین ۷-» تأکید کرد موقعیت مهاجرت بستر مناسبی برای نشان دادن روابط آدم‌ها در فیلم است.

کارگردان «برلین ۷-» تأکید کرد موقعیت مهاجرت بستر مناسبی برای نشان دادن روابط آدم‌ها در فیلم است.

سوره سینما- امسال جشنواره فیلم فجر متعلق به فیلمساز‌های جوان است، با رامتین لوافی پور یکی از این فیلمسازها است که فیلمش را در کارگردان فیلم سینمایی «برلین ۷-» درباره حضور فیلمش در جشنواره فیلم فجر صحبت کردیم.

شما پیش از «برلین ۷-» یک فیلم سینمایی به اسم «آرام باش و تا هفت بشمار» را ساخته‌اید. چرا فیلم شما «برلین ۷-» در بخش فیلم اولی‌ها به نمایش در می‌آید؟

رامتین لوافی‌پور: زمانی این امکان وجود داشت که بدون پروانه ساخت فیلمی ساخته شود و بعد از ساخت، پروانه نمایش ‌گرفت. هر چند روال قانونی نبود ولی فیلم‌های زیادی به همین شکل ساخته شدند. من «آرام باش تا هفت بشمار» را بدون پروانه ساخت ساختم ولی بعد به جد گفته شد که فیلم‌های بدون پروانه ساخت نه تنها از محصولات سینمای ایران به شمار نمی‌آیند بلکه حتی پروانه نمایش خانگی هم دریافت نمی‌کنند. خیلی دوست داشتم فیلمم لااقل پروانه نمایش خانگی دریافت می‌کرد. و چون پروانه ساخت نداشت حتی هیئت انتخاب جشنواره فجر آن را ندید.

پس اگر فیلم قبلی‌تان جزء محصولات سینمای ایران به حساب نمی‌آید و حتی توسط هیئت انتخاب جشنواره دیده نشد پس حضور «برلین ۷-» در بخش مسابقه فیلم اولی‌ها طبیعی و منطقی است.

بله دقیقا همینطور است.

از روند شکل‌گیری «برلین ۷-» بگویید.

سیامک پورشریف فیلم قبلی من و برخی از فیلم‌های کوتاهم را دیده بود سیناپس «برلین -۷» را که محمدرضا گوهری نوشته بود به من داد و پیشنهاد ساخت یک فیلم بلند سینمایی بر اساس آن. با محمدرضا گوهری در یک همکاری صمیمانه روی فیلمنامه کار کردیم من نظراتم را میدادم و با هم بحث و گفتگو می‌کردیم و نهایتا به تولید رسیدیم.

چقدر در ابتدا به این فکر می‌کردید که دارید در گستره‌ای برون‌مرزی فیلم می‌سازید و فیلمتان مزیت بین‌المللی بودن دارد.

واقعا اصلا به این مسئله فکر نمی‌کردم.

اتفاق خوبی است چرا فکر نمی‌کردید؟

 بله، رسیدن به سطح بین‌المللی خیلی خوب است ولی من در ابتدا فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و فیلمنامه باید در آلمان ساخته می‌شد. اگر از قصه فیلمنامه خوشم نمی‌آمد محال بود در بهترین شرایط فیلمبرداری و تولید، آن را بسازم. پس در وهله اول فیلمنامه مهم بود. من و همه همکارانم در این فیلم تلاش کردیم که فیلم با کیفیت بسازیم. روند ساخت فیلم چندان با تولید فیلم های ایرانی فرقی نداشت و مثلا بازیگر آمریکایی فیلم را از طریق یکی از دوستان کارگردان خارجی انتخاب کردم. چهره‌‌اش مناسب بود. چندان معروف نبود که دستمزد بالا از ما بخواهد. کارنامه کاری‌اش را دیدم، فیلمنامه را خواند و بسیار برای همکاری مشتاق شد. هیچکدام از عوامل با انگیزه مالی وارد این کار نشدند. تا آنجایی که می‌دانم، بازیگران خارجی هم کمتر از حد معمول دستمزد گرفتند و شرایط این نوع فیلم ها را می‌دانستند. برای همین تأکید می‌کنم این فیلم به لحاظ هزینه هیچ فرقی با تولید یک فیلم متوسط در ایران ندارد و تنها به خاطر تفاوت نرخ یورو و تومان هزینه بالاتری داشت.

مصطفی زمانی هم بدون انگیزه مالی در این فیلم حضور داشت؟ پیش از پذیرفتن فیلم شما مشغول بازی در «جیب بر خیابان جنوبی» بود و به یکباره به فیلم شما پیوست. دلیل این همکاری منهای انگیزه مالی چه بود؟

 من برای نقش مصطفی زمانی سه بازیگر ایرانی در رده سنی حدود ۳۲ سال در نظر داشتم که زمانی هم یکی از آنها بود. مدیر تولید با او تماس گرفت. به دفتر ما آمد. فیلمنامه را دوست داشت. طبیعتا من راجع به مباحث مالی با بازیگر صحبتی نمی‌کنم. تهیه‌کننده این مسئولیت را به عهده می‌گیرد. چالشی با زمانی نداشتیم. تهیه‌کننده و ایشان با هم به تفاهم رسیدند که همکاری شکل گرفت. در ضمن در آن زمان هیچ تعهدی نداشت.
.
شنیده‌ها حاکی از آن است که در جشنواره امسال رقابت در بخش فیلم اولی‌ها به سختی رقابت در مسابقه اصلی است. رقابت فیلمتان با دیگر فیلم‌ها را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

من تا به حال در جشنواره داخلی شرکت نکرده‌ام ولی تجربه شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی را دارم. اصولا لفظ رقابت را در سینما خیلی نمی‌پسندم. رقابت، آدم را یاد فوتبال می‌اندازد. طبیعتا فیلم‌ها و کارگردانان به مثابه تیم فوتبال نیستند. در داوری یک رأی می‌تواند یک فیلم را برگزیده کند و فیلم‌های دیگر را نه. اگر از این نگاه فاصله بگیریم می‌توانیم از دیدن همه فیلم‌ها لذت ببریم و من دوست دارم که بنشینم و فیلم‌های خوب جشنواره را با لذت تماشا کنم. خوشحالم که اینطور که شما می‌گویید فیلم‌های اول اینقدر با کیفیت هستند. امیدوارم همه فیلم‌ها و زحماتی که فیلمسازان کشیده‌اند در یک بستر مناسب دیده شوند و مورد ارزیابی قرار گیرند.
خوشحالید که در جشنواره فجر حضور دارید؟ دوست داشتید که «آرام باش و تا هفت بشمار» در جشنواره فجر دیده شود که این اتفاق نیفتاد.

 خوشحالم که تماشاگر ایرانی فیلمم را می‌بیند. منتظرم که بازخورد تماشاگران نسبت به فیلمم را ببینم. اگر مواجهه تماشاگر را با فیلمم نبینم استفاده لازم از بازخورد فیلم را نخواهم برد.
اگر منتقدان و تماشاگران فیلمتان را دوست نداشتند چطور با این مسئله برخورد می‌کنید؟

نقدها را به دقت می‌خوانم و می‌شنوم اگر منصفانه باشد.

فیلم شما را ضدجنگ خوانده‌اند. خودتان هم همین نظر را دارید؟

به هر حال فیلم در زیرمتن خود ضدجنگ است اما تمرکز اصلی بر روابط آدم‌ها در موقعیت مهاجرت است.

در فیلم‌های بعدی‌تان همین تم را دنبال خواهید کرد؟

فیلم بعدی‌ام نیز مضمون مهاجرت دارد. فیلم قبلی‌ام هم همینطور. نمی‌دانم. شاید موضوع مهاجرت در ناخودآگاه من ریشه دارد. به هر حال هر آدمی در زندگی‌اش به مهاجرت فکر کرده است.

همینطور ناخودآگاه، مضمون مهاجرت دارد تبدیل به تم اصلی فیلم‌هایتان می‌شود؟ باید فکری به حال خودآگاهش کنید.

(می‌خندد). نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاده است.

شاید در طول تجربیاتتان به این رسیده‌اید که موقعیت مهاجرت بستر مناسبی برای نشان دادن روابط آدم‌هاست.

می‌تواند بهانه ای برای روایت باشد.

شما باید خیلی خوش‌شانس باشید که فیلم اولتان را با حمایت کامل تهیه‌کننده ساختید. بعضی‌ها با وجود استعداد حتی بعد از سال‌ها به چنین فرصتی دست پیدا نمی‌کنند.

وجود شانس و اقبال را نمی‌توان منکر شد. مگر می‌شود کسی بدون هیچ شانسی فیلم بسازد!!. اما سختی سال‌ها فیلم کوتاه، مستند و دیجیتال ساختن می‌تواند در رسیدن به چنین فرصتی دخیل باشد. همیشه فقط استعداد و تلاش کافی نیست هیچ وقت بدون شانس کاری از پیش نمی‌رود. ضمن اینکه تهیه‌کننده، حتما موفقیت فیلم قبلی من و جوایز متعددی که در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی کسب کرده است را در نظر گرفته و این موفقیت‌ها در تصمیمش برای انتخاب من مؤثر بوده است. من «آرام باش و تا هفت بشمار» را بدون سرمایه و کمک هیچ نهاد خاصی در شرایطی سخت و پیچیده ساختم و مشکلات نبود سرمایه و نداشتن تهیه‌کننده را تجربه کرده‌ام.

در شرایط فعلی و با این میزان تجربه‌های فیلمسازی فکر می‌کنید مخاطب خود را پیدا کرده‌اید؟

دوست دارم هیچوقت به مرحله‌ای نرسم که فکر کنم برای قشر خاص یا فلان مخاطب خاص فیلم می‌سازم. فیلم پس از ساخت یک موجود زنده است که با مخاطب خود وارد دیالوگ می‌شود و مخاطب خود را پیدا می‌کند. من مخاطب را انتخاب نمی‌کنم. این فیلم است که مخاطب را پیدا می‌کند. حتی در مرحله ساخت هم به فیلمنامه نگاه می‌کنم. ببینم خود فیلمنامه من را به کدام سمت می‌برد. تلاشی نمی‌کنم که تعمدا فیلمنامه را به سمتی ببرم که گروهی خاص را مخاطب قرار دهد.

در پایان اگر نکته‌ای دارید بفرمایید.

امیدوارم فیلم من فارغ از هر نوع حاشیه‌ای و فارغ از توجهات غیرمعمول به اینکه پروداکشن بین‌المللی داشته، مورد قضاوت و ارزیابی قرار بگیرد.