بازیگر مجموعه «مهرآباد» با اشاره به تجربههایی که در تئاتر داشته تاکید کرد سینمای ایران امروز از استعدادهای تئاتر استفاده میکند.
سوره سینما-آبان عسکری: علاقمندان به تئاتر حتما با نام و چهره علی سرابی آشنا هستند. با او که این روزها او را با سریال «مهرآباد» در تلویزیون میبینیم درباره بازیگردانی و البته «مهرآباد» صحبت کردیم.
تعریف شما از بازیگردانی چیست؟ در دو فیلم «ملبورن» و «دهلیز» نام شما را به عنوان بازیگردان دیدهایم.
علی سرابی: قبل از تعریف بازیگردانی باید تأکید کنم که من بازیگر هستم و کار اصلیام بازیگری است. قطعا دوست ندارم که به عنوان بازیگردان شناخته شوم و ترجیحم این است که این تجربه را تکرار نکنم. رفاقت، دوستی و صمیمیت من با بهروز شعیبی و پیمان معادی و درخواست آنها از من در پروسه تولید فیلمشان برای اینکه کنارشان باشم باعث شد به عنوان بازیگردان با این دو دوست همکاری کنم. یکی از دلایل دیگری که باعث شد بازیگردانی کنم این بود که میخواستم اطلاعات و دانش پشت صحنهام از سینما زیاد شود و به عنوان بازیگر دیدم بیشتر پشت دوربین را بشناسم.
و تعریف بازیگردانی؟
در سینماى غرب و به ویژه هالیوود بیشتر شاهد این مقوله هستیم. بازیگردان بیشتر در پروژههای سنگین حضور دارد که بتواند برای کنترل و هدایت بازیگران باری از دوش کارگردان بردارد. توجه به جزئیات بازی بازیگران و کنترل رفتار اجرایی آنها مبتنی بر نقش، کار بازیگردان است. در سینمای ایران هم چیزی شبیه به این اتفاق را با عنوان بازیگردانی داریم.
فکر میکنید وجود بازیگردان برای سینمای ما ضروری است؟
حتما. سینمای ما رو به رشد است و مسیر بازیگریاش نیز با اتفاقات جدید همراه شده است. برای این مسیر رو به رشد، وجود بازیگردانِ مسلط، به بازیگر بسیار کمک میکند. در «دهلیز» بازخوردهای مثبتی از بازیگران این فیلم، رضا عطاران، هانیه توسلی و دیگر دوستان که خودشان بازیگر حرفهای هستند گرفتم. اینکه بازیگر بداند به غیر از کارگردان یک جفت چشم کنترلگر مواظب اوست و بازیاش را کنترل میکند و پیشنهادهاى رفتارى، حسى و کلامى برایش دارد احساس امنیت به او میبخشد.
بازیگردانی بیشتر مبتنی بر دانش بازیگری است؟
آگاهی از وضعیت تولید و پروداکشن هم بخشی از دانش بازیگردانی است اما راجع به خودم باید بگویم من تمرکزم بر دانش بازیگری است. چیزی که از استادم حمید سمندریان آموختم. روی سیستمهای مختلف بازیگری کار و تحقیق کردم. از تئاتر بشدت آموختم و سعی کردم در این دو فیلم این آموختهها را در اختیار دوستانم قرار بدهم.
در دو فیلم «دهلیز» و «ملبورن» بازیگردان بودید ولی خودتان که از بازیگران خوب تئاتر هستید بازی نکردید. نقش مناسبی برای شما وجود نداشت؟
پیشنهاد نقش مکمل اصلی در هر دو فیلم را داشتم ولی ترجیح دادم که این نقشها را نپذیرم. من همانطور که در تلویزیون صبر کردم تا با نقش اول خودم را معرفی کنم در سینما هم همین روند را پی خواهم گرفت چون معتقدم اگر در سینما با نقش دو یا سه شروع کنی خیلی سخت است که بخواهی خودت را بالا بکشی. بنابراین همچنان منتظر موقعیتی که در ذهنم هست باقی میمانم.
فکر میکنید سینمای ما در شرایطی هست که نقش یک را به بازیگر ناشناخته تئاتر بدهد؟
سینمای ما وارد یک موج جدید شده است. این اتفاقی که میگویید تابعی از این موج جدید است و خواهد افتاد. سینما وارد روندی شده است که به بازیگران خوب تئاتر اعتماد کند. من زمزمه این اتفاق را میشنوم و مطمئنم که رخ خواهد داد. اگر ده بازیگر خوب سینمای ایران را بخواهید نام ببرید قطعا همه آنها پیشینه تئاتری دارند. این ثابت شده است و احتیاج به آزمون و خطا ندارد.
بنابراین در دو فیلمی که بازیگردانی کردید مطمئنا دوستان خوب تئاتریتان را برای بازی پیشنهاد دادید. همین طور است؟
بله. سعی کردم این اتفاق بیفتد. مطمئنم بازیگران خوب تئاتر در فرصتی که در تصویر به آنها داده میشود میدرخشند.
از سریال «مهرآباد» بگویید که این شبها روی آنتن است.
حدود دو سال پیش امید سهرابی پیشنهاد بازی در این سریال را به من داد. من خواهش کردم فیلمنامه را برای من بفرستد. ۶ قسمت از آن نوشته شده بود. آن موقع تصمیم داشتم که دیگر در تلویزیون بازی نکنم. آنقدر فیلمنامه «مهرآباد» جذاب بود که در دو ساعت ۶ قسمت را خواندم و بشدت جذبم کرد. معتقدم فیلمنامه این سریال فوقالعاده درست است. بعد از خواندن فیلمنامه ترکیب بازیگران ترغیبم کرد. دیدم که همبازیهایم بازیگران خوب و حرفهای هستند که قطعا به کار من کمک خواهند کرد.
برای این کاراکتر چه طراحی در نظر گرفتید؟
این کاراکتر در ابتدا یک فرد منفعل، بی تحرک و بدون اکت است در ادامه کم کم از او تحرک و اکت میبینیم، چیزی که مخاطبان تلویزیون بیشتر دوست دارند. با این طراحی فکر نمیکردم با پخش قسمتهای اول بازخوردهای مثبت ببینم. اما بیش از انتظارم، با بازخورد مثبت از اجرای این کاراکتر مواجه شدم.
در تئاتر این روزها مشغول کار جدیدی هستید؟
از سوم خرداد با نمایش «مرد بالشی» نوشته مارتین مک دونا به کارگردانی مشترک محمد یعقوبی و آیدا کیخایی روی صحنه میروم. این متن یکی از بینظیرترین متنهایی نمایشی است. با پیام دهکردی، احمد مهرانفر و نوید محمدزاده در این نمایش همبازی هستم.
شما چه نقشی را بازی میکنید؟
یک مرد عقبمانده ذهنی را بازی میکنم. کسی که ذهنش در کودکی مانده است. تا به حال چنین کاراکتری را بازی نکردهام.
فکر میکنم خیلی از تئاتریها عاشق بازی چنین نقشهایی هستند. نه؟
نه فقط بازیگران تئاتر بلکه هر بازیگری اجرای این نقشها را دوست دارد. من در ابتدا اتفاقا به همین دلیل دوست نداشتم این نقش را بازی کنم و کاراکتر دیگری را میخواستم بازی کنم. آقای یعقوبی گفتند که همین نقش را بازی کن چون تا به حال از این جنس شخصیتها بازی نکردهای. من هم به هر حال قبول کردم.
چرا دوست نداشتید بازی کنید؟
این نقشها معمولا هر طور بازیشان کنی به خاطر کیفیتی که دارند جذاب خواهند شد. من نقش خاص دوست ندارم بازی کنم. دوست دارم کاری که من روی نقش میکنم خاص باشد.