سوره سینما – ابوالفضل ذوالفقاری : رهبر معظم انقلاب اسلامی در روزهای اخیر در دیدار جمعی از فرماندهان، رزمندگان، هنرمندان و دستاندرکاران برنامههای شب خاطره دفاع مقدس، بیان خاطرات دوران هشت سال جنگ تحمیلی و استفاده از شیوههای هنری، ادبی و نو را برای انتقال آنها به نسل جدید، کاری بسیار با ارزش و مهم برشمردند. ایشان خاطرات دوران دفاع مقدس را یک ثروت ملی خواندند و فرمودند: کتابهایی که در مورد خاطرات دفاع مقدس نوشته و یا فیلمهایی که در این خصوص ساخته میشوند، فراتر از یک اثر هنری و یا ادبی صرف هستند و این آثار در واقع تزریق سیمان به پایههای انقلاب و هویت ملی و پیشرفت کشور است تا این پایهها مستحکمتر و ماندگارتر شوند.
اهمیت ثبت و حفظ خاطرات و دستاوردهای بر کسی پوشیده نیست. سالانه آثاری با این موضوع ساخته می شود ولی به نظر می رسد آن جریان قوی تولید فیلم های دفاع مقدس در سال های اخیر کمرنگ و کم رمق شده است. فیلم هایی هم که ساخته شده برغم مضامین و موضوعات مناسب شان چندان از انرژی و توان تاثیرگذاری بالایی برخوردار نبوده و نیستند. این در حالی است که سینمای انقلاب با نسل فیلمسازان و سینماگران دفاع مقدس اوج گرفته بود. ژانر سینمای دفاع مقدس با این نسل پر و بال گرفته بود و به قدری رشد کرد که نشانه ها و ویژگیهای آن بر فضای کلی و مسیر حرکت سینما تاثیر گذاشت. نسلی از فیلمسازان قدرتمند در این عرصه شکل گرفتند که تا امروز هم، شاکله اصلی جریان سینمای ایران را تشکیل می دهند. ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلی پور، احمدرضا درویش، کمال تبریزی، مجتبی راعی، حسن برزیده، عزیزالله حمیدنژاد، محمدعلی باشه آهنگر، جمال شورجه، عبدالله باکیده و دهها سینماگر دیگر که در طول دو دهه پس جنگ بار مسئولیت تولید محتوا و فیلم این عرصه بر دوش آنها بوده و شاخصترین آثار دفاع مقدس متعلق به همین نسل است.
البته، متاسفانه، بسیاری از سینماگران این نسل اکنون از این ژانر دور شدهاند و یکی از مسائل مشهود در سینمای دفاع مقدس، قهر سینماگران شاخص این حوزه با فیلمسازی جنگ است. کارگردانانی که هویت و شناسنامهشان با سینمای جنگ گره خورده بود و بهترین فیلمهای کارنامهشان را در این حوزه ساخته بوده اند؛ سالهاست ترجیح میدهند در ژانرهای دیگر فیلم بسازند که دلائل گوناگونی دارد. آثاری چون «پرواز در شب»، «دیدهبان»، «مهاجر» و «هور در آتش» در دهه ۶۰ و فیلمهای برجستهای مانند «سفربه چذابه»، «نجات یافتگان»، «ازکرخه تا راین»، «برج مینو»، «لیلی با من است»، «کیمیا»، «سرزمین خورشید»، «هیوا» و «آژانس شیشهای» در دهه ۷۰ و در اوائل دهه ۸۰ هم نمونههایی چون «مزرعه پدری» و «دوئل» تولید شدهاند ولی این روند بعد از آن رو به افول گذاشته است تا جایی که در سالهای بعدتر کمتر شاهد اثری مثالزدنی هستیم.
اگرچه بسیاری از کارشناسان بر این باورند عدم توجه متولیان فرهنگی به این حوزه و نیز، سیاستگذاریهای غلط در دولتهای مختلف در عرصههای فرهنگ و هنر باعث شده تا نه تنها شاهد بالندگی جریان سینمای دفاع مقدس و در مفهوم کلانتر «مقاومت» نباشیم بلکه حتی، نسل قبلی سینماگران این عرصه هم جذب دیگر گونههای سینمایی شوند.
دیدگاههایی هم وجود دارد که ورود نسل تازه ممکن نیست، چرا که نسل قبلی خود برآمده از متن دفاع مقدس بودهاند و بهترین فیلمهای دفاعمقدس را سینماگرانی ساختهاند که خود تجربه حضور در جبههها را داشتهاند، اما با گذشت بیش از چند دهه از پایان جنگ، تا چه زمانی میتوان دلخوش به فعالیت این سینماگران ماند؟ آیا ساخت فیلم جنگی باید تنها در انحصار آدمهای جنگ باقی بماند؟
این دیدگاه به چند دلیل اشتباه است. نخست اینکه هم اکنون شاهد غیبت همان نسل تجربه جنگ دیده هم هستیم. دیگر اینکه جنگ بعد از دوران دفاع مقدس به پایان نرسیده و در سنگرها و شکلهای جدیدش استمرار یافته است. همچنین، با جهانبینی انقلاب اسلامی و نگاه ضدسلطه مفهوم مقاومت امروز در تار و پود جامعه ما، منطقه پیرامونی و جهان اسلام لمس میشود. یعنی ما هماینک با نسلهای جوانی سروکار داریم که گویی در متن لابیرنت پیچیده و پرچالش جنگهای بین المللی و منطقهای حضور دارند و زندگی و تجربه میکنند. هنوز هم کوچه و خیابان شهرهای ما عطر شهیدان را با خودش دارد. هنوز هم پیوسته قدرتهای استکباری روزی نیست که بر طبل جنگ ندمند و هیاهو برپا نکنند و در گوشهای از منطقه علیه انقلاب اسلامی جوسازی نکنند.
در این میان، اما، حوزه فرهنگ و سینمای ما چندان با این موضوع هم راستا نشده است. حتی، سینمای ایران که زمانی الگویی برای سینماگران و مستندسازان منطقه بوده به نظر میرسد اکنون دارد عقب میافتد و جا میماند و سینماگران جسور و انقلابی کشورهای اسلامی گوی سبقت را از سینماگران و هنرمندان ما ربودهاند.
اینجاست که نیازمند تدوین و ترسیم استراتژی دقیقی هستیم تا ضمن شناسایی غفلتها و موانع به بازشناسی و کشف استعدادها اقدام نماید.
پیرو رهنمودهای مقام معظم رهبری هنوز و همچنان می توان از معدن دفاع مقدس ایده ها، خاطره ها و قصه ها استخراج کرد تا از این طریق سینمای ما هم غنی شود.
بدون تردید، دفاع مقدس سرمایه و گنجینه ای ارزشمند و چراغی فروزان و تابناک برای آینده کشور و ملت ماست، و این «گنجینه گرانقدر» و «ثروت ملی» هماره، باید چراغی فروزان، فرا روی همه نسل ها و عصرها قرار گیرد.
اگرچه تاکنون صدها اثر سینمایی با محوریت سینمای دفاع مقدس ساخته شده است ولی به نظر می رسد در سال های اخیر به صورت جدی فیلمسازان و سینماگران صاحب نام از این فضا فاصله گرفته اند. این موضوع نیازمند آسیب شناسی و تحلیل و پژوهش های واقعی تر و جدی تری است.
همین که رهبری انقلاب بارها به زنده نگه داشتن خاطرات دفاع مقدس و احیای فرهنگ، ارزش ها و دستاوردهای آن دوران و انتقال آن ها به نسل های امروز تاکید دارند بی حکمت نیست . پس شایسته است با ایجاد بسترهای لازم و مشوق های کافی پیوسته و متداوم شاهد خلق آثاری با محوریت سینمای دفاع مقدس باشیم. خوشبختانه در این راستا، حوزه هنری انقلاب اسلامی با برنامه ریزی محکم و مستمر اقدام به انتشار دهها و بلکه صد ها عنوان کتاب پیرامون تاریخ شفاهی دفاع مقدس و خاطرات آن دوران نموده که فی نفسه گنجینه مناسب و ارزشمندی برای تبدیل شدن به فیلم های سینمایی هستند. حرکتی که سازمان سینمایی حوزه هنری هم به تازگی آن را کلید زده است که باید به فال نیک گرفت.