به گزارش سوره سینما ، در این قسمت برنامه «به اضافه مستند» سیدحسن موسویفرد، کارشناسی صنعت و آرش انیسی، کارگردان مستند «حراج بزرگ» با یکدیگر به بحث و گفتگو نشستند.
در ابتدای این بحث آرش انیسی در ارتباط با دلالی انتخاب سوژه محوری «چای» برای این مستند گفت: شرایط اقتصادی در کشور به نحوی است که ما میبینیم حضور هیچکدام از دولتها باعث نشده که مردم احساس کنند در حوزه اقتصاد اتفاقات خوبی به وقوع پیوسته است و من به شخصه دوست داشتم جواب این سوال را بفهمم که چرا شرایط کشور ما به این صورت است.
وی افزود: به همین خاطر وقتی به سراغ تحقیق در ارتباط با دلایل این موضوع رفتم، دیدم که تمام مشکلاتی که متخصصان در ارتباط با دلایل به وجود آمدن این مشکلات مطرح میکنند را میتوان در یک نمونه کوچک پیرامون تولید چای در کشور دید و به همین خاطر به سراغ این سوژه رفتم.
نپرداختن به نقش دولت در تولید چای یکی از ایرادات این مستند است
در ادامه برنامه موسویفرد کارشناس حوزه صنعت با اشاره به اینکه «حراج بزرگ» مستندی خوش ساخت است؛ بیان کرد: سوژه این مستند برای نمایش مشکلات حوزه تولید در کشور؛ سوژه خوبی است و تیم تولید آن نیز به سراغ گروههای درستی همچون مردم و تولیدکنندگان رفته است اما مشکل اصلی مستند این مستند؛ نپرداختن به نقش دولت در این زمینه است؛ در حالی که نقش دولت در این حوزه بسیار پررنگ است.
انیسی در پاسخ به این انتقاد با اشاره به پرداخت غیرمستقیم به نقش دولت در این مستند در توضیح اصلیترین مشکلات فعلی این صنعت در داخل کشور اظهار کرد: به نظر من اصلیترین مشکل حوزه تولید چای در کشور، کم بودن کیفیت محصول تولید شده در این حوزه است؛ این در حالی است که قیمت خرید چای سبز در سالهای گذشته همواره افزایش یافته است اما کشاورزان این حوزه همچنان از وضعیت آن ناراضی هستند.
مشکل اصلی صنعت چای، بازار است نه تولید
موسویفرد با تکمیل سخنان انیسی در ارتباط با مسئله بیکیفیت بودن چای ایرانی گفت: در این زمینه به نظر میآید که سهم کشاورزان در بیکیفیتی چای به مراتب کمتر از دولت است. درواقع در بسیاری از صنایع مشکلات بیشتر از آن که متوجه خود آن صنعت باشد؛ مربوط به بازار آن صنعت در داخل کشور است.
وی اضافه کرد: بازار حکم لوکوموتیو قطار صنعت را دارد ولی حکایت ما در این عرصه؛ حکایت کسی است که لوکوموتیو قطار را رها کرده و میخواهد قطار را با هُلدادن حرکت دهد و تا زمانی که بخواهیم به جای سرمایهگذاری در بازار چای سرمایه خود صرف تولید کنیم؛ عملا مثل همان فردی هستیم که میخواهد قطار را با هلدادن جلو ببرد!
موسویفرد افزود: از یک سو واردات چای صورت میگیرد و از سوی دیگر قاچاق چای و در این میان دولت در حال حاضر هیچ نقشی در مدیریت بازار چای ندارد و این امروز تبدیل به مشکلی بزرگ در این عرصه شده است. هر چند که با توجه به بیشتر بودن میزان مصرف نسبت به میزان تولید داخلی هیچکس منکر لزوم واردات در این حوزه نیست.
عدم شفافیت در بازار داخلی چای به واسطه تضعیف برند چای ایرانی
این کارشناس صنعت با انتقاد از نبود شفافیت در بازار چای گفت: بسیاری از برندهای چای که امروزه به عنوان محصول داخلی از تلویزیون نیز تبلیغ میشوند؛ همه چای خارجی هستند و دلیل این عدم شفافیت، تضعیف برند چای ایرانی در سالهای اخیر است؛ در حالی که میبینید این موضوع در ارتباط با محصولی همچون برنج کاملا برعکس است و همه این مشکل از همان عدم حضو موثر دولت در بازار این صنعت نشات میگیرد.
وی افزود: در شرایط فعلی سازمان چای همچون سازمان غله عمل میکند و چای را از کشاورز میخرد و برای فرآوری به کارخانهها میدهد و در قبال آن به این کارخانهها پول میدهد در حالی که باید مشخص باشد این چای قرار است در چه بازاری، با چه بستهبندی و برند و کیفیتی به فروش برسد.
دولتها بهجای فرهنگسازی به دنبال راضی نگه داشتن همه هستند
انیسی در این قسمت از بحث با انتقاد از سیاست اشتباه دولتها در گذراندن امور بدون توجه به فرهنگسازی در این حوزه گفت: مشکل اساسی تولید در داخل از جمله در همین حوزه چای آن است که دولتها به جای فرهنگسازی در زمینه تولید؛ سعی میکنند صرفا امورات را بگذرانند تا همه را راضی نگه دارند؛ بدون آن که به این فکر کنند که تا کی قرار است این وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند؟
در ادامه موسویفرد با تایید نظر انیسی در ارتباط با سیاستگذاریهای اشتباه دولتها در این عرصه گفت: در صنعت چای قاعدهگذاری درستی از سوی دولت صورت نگرفته است این در حالی است که ما در عرصه کشاورزی بیش از سایر حوزهها مراکز تحقیقاتی و پژوهشی داریم که میتوانستند با انجام تحقیقات در این حوزه به ارتقای محصولات تولید شده در آن کمک کنند.
لزوم تفکیک بازار چای داخلی و خارجی
وی افزود: نکته دوم این است که دولت باید برای خرید چای از کشاورزان نیز قانونگذاری میکرد. قواعدی که تولیدکنندگان را به سمت بهبود سطح کیفی محصولات خود سوق میدهد. البته ذکر این نکته هم ضروریست که هزینههای اولین اصلاح نظام بهرهبرداری و بهبود کیفیت نباید به کشاورز تحمیل شود و دولت باید در این زمینه با اصلاح نژاد و نظام بهرهبرداری ورود کند.
موسویفرد با اشاره به مشکل آشفتگی بازار چای و عدم توانایی تشخیص چای ایرانی از خارجی در وضعیت فعلی بازار گفت: بازار داخلی و خارجی به واسطه همان بحث عدم شفافیت که پیشتر عرض کردم؛ باعث شده که نتوان محصول داخلی را از خارجی متمایز کرد؛ در حالی که اگر بازار این محصول براساس داخلی و خارجی و کیفیت آن دستهبندی میشد؛ دولت میتوانست همزمان با فرهنگسازی مردم را به سمت خرید چای با کیفیت داخلی سوق دهد.
ورود بیش از حد دولت به حوزه کشاورزی آسیبزا است
در ادامه این بحث انیسی در ارتباط با نقش دولتها در حوزه کشاورزی در سراسر جهان گفت: در همه جای دنیا دولتها فقط به عنوان ناظر در این حوزه حضور پیدا میکنند و این خود کشاورزها هستند که هم محصول را تولید میکنند و هم آن محصول را به فروش میرسانند و دولت تنها در برخی موارد خاص مثل خشکسالی به شکل مستقیم به کشاورزان کمک میکند.
وی افزود: به نظرم مشکل کشاورزی در کشور بیشتر از آن که عدم کمک دولت به کشاورزی باشد؛ ورود بیش از حد دولت به این حوزه است. یعنی اینکه دولت به کشاورز میگوید من محصول شما را تضمینی میخرم؛ در حالی که این کار درستی نیست.
وجود منافع فردی در دولتها مانع توجه به مصالح کلی کشور شده است
انیسی ادامه داد: وظیفه اصلی دولت؛ ایجاد فرهنگ درست تولید و نظارت بر بازار است؛ نه به این معنا که مستقیما ورود کند بلکه از دور همانند یک ناظر بر بازار نظارت کند در حالی که همواره این تصور اشتباه وجود دارد که دولت باید مستقیما وارد پروسه تولید شود.
این کارگردان جوان خاطرنشان کرد: البته یکی دیگر از مشکلات در این حوزه آن است که از همان ابتدا گروهی از افراد در دولتهای مختلف حضور داشتند که نسبت به این عرصه نگاهی منفعتطلبانه داشتند و در سود و زیان این حوزه شریک بودند و این شراکت افراد در این سودها باعث میشده که نه در جهت مصالح کلی شرکت بلکه در جهت سود این افراد برنامهریزی کنند.
لزوم تعریف هویت جمعی برای همکاری در میان کشاورزان
موسویفرد کارشناس صنعت در تکمیل این بحث درباره نقش کشاورزان در برطرف کردن معضلات بخش کشاورزی گفت: یکی از اصلیترین مشکلات این حوزه آن است که کشاورزان یک هویت جمعی برای همکاری بین خودشان تعریف نمیکنند.
وی افزود: البته به نظرم نقش دولت در این ماجرا بسیار پررنگ است؛ به ویژه در مدیریت عرضه و تقاضا در بازار. برای نمونه هیچکس نمیتواند ادعا کند سیب و یا پرتقال ایرانی بیکیفیت است ولی باز هم کشاورز ضربه میخورد که دلیل اصلی آن هم نقش دولت در تنظیم بازار است؛ نقشی که خوب اجرایی نمیشود.
موسیفرد ادامه داد: حجم زیادی از محصولات کشاورزی کشور در طول سال تلف میشود؛ چرا؟ چون دولت به جای تنظیم بازار، متعهد میشود که اگر فلان محصول کشاورزی قیمتش از این میزان کمتر شد؛ من آن را میخرم در حالی معلوم نیست این محصول خریداری شده؛ قرار است پس از خرید دچار چه سرنوشتی شود!
کشاورزان نسبت به قانون بیاعتماد شدهاند
انیسی در این قسمت بحث با اشاره به یک معضل فرهنگی در میان کشاورزان در ارتباط با بیاعتمادی به قانون گفت: معضل اصلی این است که در میان کشاورزان ما یک بیاعتمادی کلی نسبت به قانون وجود دارد و دلیل آن هم این است که تبعات قانون معمولا در کشور ما برای همه افراد یکسان نیست.
وی افزود: در واقع از یک طرف قوانین ما در این حوزه قوانین کاملی نیستند و از طرف دیگر همین قوانین اندکی هم که وجود دارد؛ ضمانت اجرایی ندارند و گروه بسیاری نسبت به آن بیتفاوت هستند.
موسویفرد در پایان این بحث خاطرنشان کرد: به نظر من هر جا که در اقتصاد کشور معضلی وجود دارد که راهحل آن بدیهی است ولی حل نمیشود و به نتیجهای نمیرسد؛ حتما برای گروهی نفعی وجود دارد که این مشکل حل نمیشود.