سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۷ تیر ۱۳۹۶ در ۱۲:۰۸ ب.ظ چاپ مطلب

روایت چگونگی نجات دریاچه هامون در «به اضافه مستند»

be-ezafe-mostanad

بیست و دومین برنامه «به اضافه مستند» با نقد و بررسی مستند «روزگاری هامون» با اجرای علی صدری نیا روی آنتن شبکه مستند رفت.

به گزارش سوره سینما، در ابتدای این برنامه احسانی کارگردان مستند «روزگاری هامون» با اشاره به این که چندسالی است در حوزه محیط زیست تمرکز کرده است، گفت: شروع دغدغه زیست محیطی من با دریاچه ارومیه بود چون خودم اصالتا از آذربایجان ( تبریز ) هستم و خوب ما با این دریاچه زندگی کرده بودیم  خاطراتی داشتیم مثل همه مردمی که پیرامون دریاچه ارومیه زندگی می کنند. با خشک شدن دریاچه و مشکلاتی که برای مردم پیش امد به خصوص از بین رفتن زیبایی های آن منطقه من هم به عنوان یک مستند سازی که سال ها در ان منطقه زندگی کرده بودم و نوستالوژی ان منطقه را داشتیم یک فیلم را برای این دریاچه ساختم که البته بعدا تبدیل شد به دوتا فیلم. در واقع استارت فیلمسازی با دغدغه زیست محیطی از آنجا خورد منتها چون مشکلات زیست محیطی کشور ما در این سال های اخیر خیلی زیاد شده است تقریبا تمام دریاچه ها خشک شدند، تمام تالاب های کشور خشک شدند، چهار گوشه کشور با مشکلات زیست محیطی و اجتماعی درگیر بودیم و من تصمیم گرفتم که به بخش های دیگر هم بپردازم و فقط منطقه آذربایجان و تبریز نیست سیستان هم یک بخش مهمی از این سرزمین هست و هامون هم سومین دریاچه بزرگ ایران است و یکی از بزرگترین دریاچه های بزرگ آب شیرین جهان هست که متاسفانه آن هم دچار مشکل است

احسانی درباره زمان ساخت این مستند نیز گفت: ساخت این مستند تقریبا نزدیک یک سال زمان برد. یکی دو ماه جهت بازدید میدانی و محیط سفرهای تحقیقاتی انجام دادم و حدود ۱۲ ، ۱۳روز زمان فیلم برداری آن طول کشید و مدت زیادی هم تدوین آن طول کشید که در مجموع حدود یک سال زمان صرف شد.

این مستندساز پیرامون اکران این مستند برای مسئولین نیز گفت: مسئولین حوزه محیط زیست این مستند را دیده اند. این توضیح را بدهم که اولین بار این مستند در سازمان ملل در نیویورک نمایش داده شد که خود من هم دعوت شده بودم که برنامه بسیار مهمی بود و که مقامات بلند پایه جهانی سازمان آب و سازمان ملل نماینده افغانستان  نماینده ایران در واشنگتن و کارشناسان مهم جهانی حضور داشتند. چون این موضوع فرا ملی است تا سازمان ملل کمک کند به ایران و فشار بیاورد به دولت افغانستان تا به تعهدات آبی خودش پایبند باشد.

وی با ارائه توضیحاتی درباره موضوعی که در مستند به آن پرداخته است، گفت: کسانی که در اطراف دریاچه هامون زندگی میکنند تمام زندگیشان این دریاچه است .هم معیشت و هم زندگی یعنی هم روحی و هم معیشت و ما دغدغه مان این بود که اینها را نشان دهیم. اما در ارومیه اینگونه نیست . برخلاف هامون، از بین رفتن ارومیه باعث از بین رفتن زیبایی شده نه زندگی چون در سیستان یک سری دامداری داشتن یک سری ماهی گیری میکردند و … که همه از دریاچه هامون استفاده می کردند. و خشک شدن این دریاچه یعنی اتمام زندگی.سیستان متاسفانه یک منطقه فراموش شده است.

احسانی درباره اینکه چقدر امید به احیای هامون وجود دارد، گفت: نکته مهم این هست که خیلی مردم انجا امیدوار هستند. و هامون قابل احیا است . نظر اکثر کارشناسان این است که این دو راه دارد یکی حمایت دولت ایران و نکته دوم دولت افغانستان است که به دلیل زدن سد ها باعث خشک شدن هامون شده است.که دولت ایران مسئول است که پیگیری کند و حق ما را از دولت افغانستان بگیرد .که طبق قراردادی که وجود دارد باید به آن عمل شود. چون مردم باعث خشک شدن هامون نشده اند .یکی عدم برنامه ریزی صحیح دولت ایران و افغانستان باعث این موضوع شده است. ما خودمان به افغانستان برای ساختن سد کمک کردیم . سد هایی که افغانستان ساخته است به وسیله سیمان های ما ساخته شده است و این یک طنز تاریخی است.استدلال هم این است که ایجاد شغل کردیم در صورتی که مردم آنجا عاشق شغل های سنتی خود هستند مانند ماهیگیری ، دامداری و … . مثلا امام جمعه محل نکته جالبی گفتند و آن این بود که با برخی مسئولین و امام جمعه های سیستان خدمت رهبری رفته بودیم رهبری هم نگران هامون بودند و گفته بودند سیستان دروازه ایران است و اگر خالی از سکنه شود مشکلات امنیتی و غیره اتفاق می افتد که همین هم شده است. در صورتی که اگر هامون احیا شود و مردم ساکن شوند مشکلات امنیتی و تروریستی هم از بین می رود.

در ادامه این برنامه دکتر پرویز گرشاسبی معاون آبخیز داری سازمان جنگل ها مراتع و آبخیز داری کشور و هوشگ جزی مدیر برنامه ریزی پروژه منارید و حبل رود میهمان برنامه به اضافه مستند بودند و درباره مستند «روزگاری هامون» به بحث و تبادل نظر پرداختند. گرشاسبی درباره این مستند گفت: این مستند  به زوایای پنهان آثار تخریب سرزمین به ویژه تالاب ها و آب ها و معیشتی که مردم قبال احیا این بهره مند می شدند و اکنون بی بهره هستند می پردازد.مستند هامون یکی از موضوعات پروژه منارید و آب های بین المللی بوده است. رودخانه های مرزی کشور کم نیستند مانند اترک در شمال شرقی ایران و رودخانه ارس در شمال غرب ایران و بین النهرین که مسائل گرد و غبار را در کشور در حال لمس هستیم.کشور ما متاثر از پدیده گرد و غبار است و مدیریت بر رودخانه های دجله و فرات است. در برنامه اولین اکران این مستند که در دانشگاه اصفهان انجام شد به این موضوع پرداخته شد که نباید ما فقط به انتهای رودخانه بپردازیم.کار خوبی است اما میتواند بهتر هم شود با کمک آقای احسانی و دولت افغانستان که در مورد رودهای افغانستان هم این کار صورت گیرد تا تبدیل به یک پکیج شود.

در ادامه هوشنگ جزی پیرامون این مستند گفت: مستند یک ابزار خوب برای انتقال دانش است. میتواند به حساس سازی و آگاه سازی بسیار کمک کند. میتواند کمک کند که نظر آحاد مردم را جلب کنیم برای اینکه در اجرای یک برنامه درست بتوانند. یکی از اهداف پروژه منارید این بود که بتواند دانشی را به وجود بیاورد  که این دانش بتواند به مدیریت پایدار منابع ما در کشور کمک کند. یکی از مهمترین منابعی که در ایران خشک و نیمه خشک است با منابع آبی مانند کارون و هامون چگونه باید رفتار کنیم تا کمک کنیم تا این منابع پایدار باشد و برای نسل ها بماند همچنین افراد حال حاضر از آن استفاده کنند. پروژ های زیادی ممکن است در کشور انجام شود که هیچ کس از آن مطلع نباشد. .مستد هامون به دنبال منارید نبود .مستند هامون به دنبال سیا نمایی هم نبود. مستد هامون به دنبال این نبود که ایجاد حساسیت کند و جلب توجه کند. مستند هامون آمد تا از موقعیت جغرافیایی منطقه بگوید و نشان دهد که به دلیل خشک شدن هامون بیش از صد شغل از بین می رود. مهاجرت زیادی اتفاق می افتد و مردم دچار مکشلات زیادی می شوند. اینها واقعیت های موجود است. مستند هامون این را میخواهد بیان کند که با این اوضاف می شود با همکاری مردم و ایجاد تشکلات مردمی و حمایت مردمی که شغل های خود را از دست داده اند این مشکل را حل کرد. میبینیم که در ۳۵۰ تشکل مردمی بالغ بر ۴۰۰ میلیون سرمایه ایجاد کرده اند و ۱۶ نوع شغل ایجاد کردند. موضوع مستند این است که چگونه میتوان واقعیت ها را معرفی کرد چطور میتوانیم بگوییم که راه حل هم وجود دارد حتی در شرایط سخت و این راه حل هم فقط با ارتباط مردم با دستگاههای دولتی با یک انسجام درست میتواند انجام شود.

دکتر گرشاسبی در ادامه درباره خشکی هامون گفت: ما در کمربند خشک دنیا هستیم. مدیریت این مناطق مدیریت رودخانه ای است. شاید مرز بندی های استانی باعث شده که این اتفاق بیفتد.دریاچه ارومیه که مسئله کاملا داخلی است بین سه استان آذربایجان غربی و شرقی و کردستان اما هامون ۹۰ درصد حوزه آبخیزش بیرون از کشور است. اگر مرز های سیاسی را دخیل در مدیریت منابع آبی و دریاچه ها کنیم همین مشکلی که الان هست را داریم که مثلا کردستان میخواهد تمام آب هایی که در بالا دست می آید را برداشت کند این دو منطقه بحران بیشتری را در پیش گرفته اند مانند طوفان های گرد و غبار که دریاچه هامون برای زابل ایجاد کرده نه الان بلکه ۲۰ سال است.در این مستند هم به این نکته اشاره می شود که مهاجرت از زابل به وفور اتفاق می افتد. اصلا انجا آپارتمان ارزشی ندارد .در مورد ارومیه هم ما در سال های پیش بیابانی اطراف آن نداشتم که امروز به دلیل مدیریت غلط منابع آب این اتفاق افتاده است . درست است تغییر اقلیم بوده اما همیشه این تغییر اقلیم در کشور بوده است و مردم این تغییر را مدیریت کرده اند. تاریخ نشان میدهد که هیچ وقت یک اقلیم ثابت نداشته ایم.مثلا در ۲۰۰۰ سال اخیر هم از خشکسالی گله میکنند پس چیز عجیبی نیست هرسال هم همینطور.کشور ما برخی اوقات بخاطر ترسالی و سیل آسیب دیده است و برخی مواقع بر اثر خشکسالی. از این منظر برنامه ریزی دینامیک برای منابع آبی کشور مهم است. برنامه ای که پویا باشد نه برنامه ریزی ثابت. مثلا استفاده نکردن از تر سالی باعث شده است که بیش از ۱۶۴ هکتار بیابان اطراف ارومیه ایجاد شود.که هیچ زمان سابقه نداشته است.

این کارشناس محیط زیست با اشاره به وضعیت خشکی هامون می افزاید: کل هامون وابسته به آب هیرمند است و شاید فقط ۱۰ درصد آن از هامون در ایران است. همین اتفاقی که ما در ارومیه انجام دادیم افغانستان هم در بالا دست انجام داده است و با احداث سد های زیاد در ۲۰ سال های اخیر و ایجاد کارخانه و رونق کشاورزی در جمعیت در بالا دست باعث شده است که نیاز به آب را در آن مناطق بیشتر شودکه البته بخشی از هامون متعلق به افغانستان است. البته هیچ وقت دولت ها به انتهای رودخانه ها که دریاچه ها و تالاب ها هستند توجه نمیکنند. طوفان گرد و غبار در آینده گرفتار افغانستان هم خواهد شد و حتی تا امارات هم خواهد رفت. افغانستان فعلا بیشتر تمرکزش روی جنگ و این مسائل است و فضای کارشناسی در این دولت ها معمولا کم است. اول باید کارشناسانشان را مطلع کنیم و یک ورک شاپ منطقه در ایران و افغانستان و پاکستان ایجا کنیم و اگر روی این مسائل کار شود آنوقت کارشناسان به دولت مرد ها عقیده می دهند اما فعلا اتفاق نیافتاده است .این ورک شاپ را قرار است  UNDPکه برای منارید است با افغانستان و پاکستان ارتباط برقرار کند. اگر بشود با کارشناسان کشورها کار شود آنوقت میتوان با دولت مذاکره کرد پس وقتی هنوز این معظلات هست چون هنوز این کار انجام نشده است. اطراف هارون ۴۷ هزار هکتار مناطق بحران فرسایش خاکی بوده است.که در این ۱۵ سال با مال پاشی و درختکاری تثبیت کردیم. اما الان دیگر بستر خشکیده دریاچه است و چون نمیتوانند کنترل کنند در ترسالی ها به صورت سیلاب کف دریاچه را از بین می برد.

هوشنگ جزی در ادامه درباره دلایل اهمیت احیای هامون گفت: اولا نباید شرایط جغرافیایی منطقه و آداب و رسوم منطقه ای را فراموش کنیم .کشور از اقوام مختلفی شکل گرفته است عادت کرده اند به زندگی کردن در منطقه خودشان. وقتی میخواهید یک انسان را از محیط خودش جدا کنید و به محیط دیگر ببرید تمام این ساختار های اجتماعی و ارتباطی را میخواهیم بشکنیم که معمولا تمام مهاجران با این مشکل روبرو می شوند و زندگی برایشان سخت خواهد شد. بنابراین به راحتی نمیتوان گفت میشود آدم ها را به جای دیگری کوچ داد و اینکار اتفاق بیافتد. چیزی که در این مستند به آن اشاره شد زندگی بدون هامون امکان پذیر است؟ آیا میتوان با مردم به راه حل جدیدی برسیم؟یعنی از همان تفکرات استفاده کنیم و موضوعات جدیدی را به وجود بیاوریم تا دوباره امکان احیا به وجود بیاید تا احیانا ارتباط با افغانستان برقرار بشود یا احیانا مسائل دیگری به وجود بیاید؟خوب این تمرینی است که ما انجام دادیم نه فقط در هامون بلکه در ۱۶ استان پروژه منارید تعمیم داده شد. در جایی مثل یزد با متوسط ۷۰ میلی لیتر بارندگی در یک روستایی که کاملا خشک است روستایی داریم که رتبه یک کشور را بدست می آورد و منابع آب را کنترل میکند و الگوی جدید کشت به وجود می آورد مشاغل جدید به وجود می آورد. کاری که در هامون انجام شد این بود که مردم ببیند میتوانند دنبال مشاغل دیگری بروند؟ که این اتفاق افتاده است و ۱۶ شغل جدید توسط ۳۲۵ نفر فقط در ۴ روستا پیش برده شده است که این باعث شده ۵ استاندار دیگر خواستند که این طرح در فرمانداری های آنها هم اجرا شود و مردم رضایت داشتند. چگونه این اتفاق می افتد؟ اگر دانش بومی و عرق ملی به کمک برنامه ریزی بیاید و اگر نیاید ممکن است خیلی طول بکشد و مردم مجبور شوند مهاجرت کنند. افسردگی به وجود بیاید و خیلی مسائل دیگر. پس همزمان با احیای آن باید احیای اجتماعی و اقتصادی داخل مردم را نیز دنبال کنیم .

وی با اشاره به مثالی در مورد موضوع مطروحه از سوی خود ادامه داد: یک بخش خصوصی را بردیم هامون که کمک کند . مردم هامون فرش می بافتند دوباره احیا شود. ایشان این زنجیره ای که ایجاد کرد باعث شد ۳۰۰۰ شغل ایجاد شود. مردم هامون واقعا دوست دارند در هامون زندگی کنند و اصلا دوست ندارند مهاجرت کنند. علاقه بسیار زیادی دارند و مردم بسیار فعال و باهوشی دارند فقط نیاز به یک مدل برنامه ریزی دارد که آن اتفاقی که قرار است انجام شود از دل این مردم بجوشد و حمایت کنیم . پس اینطور میتوان برداشت کرد که پروژه منارید اصلا دنبال احیا فقط دریاچه هامون نیست ودنبال کارهای جایگزین و مشاغل جایگزین هم هست. کارهای دیگری که برای حفظ محیط باشد.

در ادامه این برنامه با اشاره به وضعیت تالاب گاوخونی و زاینده رود افزود: رودخانه ها یک سیستم هستند و از سر حوزه میان دست و پایین دست تشکیل شده اند. هرکجای این حوزه آسیب ببینید اولین آسیب را به سیستم مجاور وارد میکند تا به بخش های دیگر رودخانه  و یا رودخانه های مجاور. وقتی ما در زاینده رود این هارمونی را از بین بردیم. مثلا در میان دست باغات میوه تولید می کنیم و در پایین دست در صنعت و شهر و کشاورزی. همین زاینده رود ۲۰۰ سال پیش شیخ بهایی آمد سند تقسیم آب نوشت که به چه صورت استفاده شود و نظام بهره برداری چگونه باشد. ما این نظام را به وسیله استفاده از محصولات پر آب و در پایین دست هم با احداث صنعت از بین بردیم مانند ذوب آهن و تولید فولاد. و جمعیت زیادی را منتقل کردیم. قسمت آسیب دیده قسمت انتهایی و گاو خونی است که آنجا هم مشکلات زیادی مانند گرد و غبار را دارد. در کنار فرودگاه اصفهان منطقه ای است به اسم دشت سگزی که در این ۱۰ سال اخیر نزدیک به ۲۵ هکتار عملیات مقابله با خشکسالی و بیابان زدایی انجام دادیم که اصلا نیاز نبود. اگر منابع آب به هر منطقه ای به اندازه منتقل می شد.نیازی به این کار ها نبود. یک طرحی است که به عنوان تجربه به تمام مناطق ایران در حال ارسال است در مورد مناطق آبخیز تا بتوانند با مشارکت مردم و سازمان ها و تصمیم سازی اجرا و انجام شود .موضوعات صرفا دولتی بوده است. هنوز هارمونی و انسجام که سازمان های دولتی و استانداری ها ی چهار محال و اصفهان با هم داشته باشند به وجود نیامده است.

جزی در ادامه درباره چگونگی انتقال دغدغه های آبخیزداری و زیست محیطی به بخش های شهری گفت: بخشی از حوزه های آبخیزی که مهندس گرشاسبی صحبت کردند بخشی از این حوزه ها شهر های ما هم هستند. من مدیر پروژه حبل رود هستم که ۱.۲ میلیون هکتار هست و ۵ شهرستان در این حوزه قرار دارد و در ۲ استان تهران و سمنان است. این پروژه در حال انجام به صوت یک دست است . شهر گرمسار کاملا در خطر است. شهرهای سرخه و گرمسار و آرادان دچار این مشکل هستند. بنابراین مردم درگیر این موضوع هستند. به همین خاطر در حبل رود با مردم سرخه و گرمسار مطرح کردیم تا کمک کنند در این موضوع. دانش آموزان خیلی کمک کردند. این نشان می دهد که شهر ها درگیر هستند .

دکتر گرشاسبی در ادامه به چرایی بی توجهی به پیوست های زیست محیطی در کلان نظام اینطور پاسخ داد: نظام برنامه ریزی کشور ما نظام بخشی و پروژه ای است یعنی فرا بخشی نیست و این ضعف بین بخش ها است یعنی هرکسی سعی میکند کار خود را انجام بدهد و کار خود را پیش ببرد و منابع بیشتری اگر جذب کرد آن بخش از دولت موفق تر جلوه می کند. در منارید و دیگر حوزه این است که نظام کشور باید از بخشی به فرا بخشی تغییر کند. یعنی به فکر توزیع منابع نباشیم بلکه اثرات مثبت و منفی را بر یکدیگر ببیند.

در پایان این برنامه مهندس جزی با آسیب شناسی از پروژه منارید گفت: منارید یک پروژه ی منطقه ای است که همزمان در ۷ کشور انجام میشود . منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله ایران.این پروژه برای دولت مهم است چون اثرات بین المللی دارد . ارزیابی این پروژه میان دوره ای است و پایان دوره ای که میان دوره ای آن سال ۲۰۱۴ انجام شد و موفق ارزیابی شد. در استان ها دستگاه ها خوب کار کردند. اما چالش اصلی ما تغییرات شدید مدیریتی است. در یک شهرستان در حدود ۲ سال ۶ فرماندار عوض می شود و در حالی که مبنا ما فرماندار است. ۳ استاندار تغییر میکند دائم باید این سیستم را دوباره اجرا کنید تا این اتفاق بیافتد که در این رابطه مردم کمک کردند. وقتی فرماندار مردم را میدید که چقدر انگیزه دارند می گفت من چه کمکی کنم؟به همین دلیل ما به دنبال تقویت مردم بودیم .هر چه مردم تقویت شوند و فعال تر باشند میتوانند یکی از مشکلات این کشور که تغییرات مدیریتی است را کنترل کنند. سخت است چون بودجه از بالا به پایین تزریق می شود.