سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۵ تیر ۱۳۹۶ در ۷:۰۰ ب.ظ چاپ مطلب
حمزه زاده، رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری در برنامه «چشم شب روشن»:

۸۰درصد ظرفیت سینماها خالی است/ ۳۸ میلیون سینمانرو داریم/ جلب اعتماد خانواده‌ها مهم‌ترین هدف ماست/ متأسفانه سالی حدود۴۰ فیلم در اثر بی‌عدالتی‌ها در مدیریت اکران کشور اکران نمی‌شوند/ از منافع کوتاه‌مدت چشم پوشیدیم

Cheshme-Shab-Roshan-Hamzezadeh

برنامه تلویزیونی چشم شب روشن شب گذشته میزبان محمد حمزه زاده رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری و مهردادفرید دبیر شورای عالی تهیه کنندگان سینما بود که به موضوع عدم اکران چند فیلم در سینماهای حوزه هنری و شاخصه ها و معیارهای پیرامون آن پرداخت.

به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری بخش‌هایی از سخنان محمد حمزه زاده در این برنامه به شرح زیر است:

حوزه هنری شأن تاسیس و رسالت و اهدافی مشخص دارد. طبیعی است که در اسناد بالادستی سیاست‌ها و اهدافی تعیین و طراحی می‌شود که حوزه‌هنری باید اجرا کند. وقتی می‌گوییم حوزه‌هنری نقشی شبیه فانوس دریایی دارد، معنی‌اش این است که ثبات هدف و رویکرد داشته باشد. نباید به اقتضای مسائل و مقتضیات سیاسی روز جایگاه خودش را عوض کند و تغییر دهد. باید یک جایگاه ثابت داشته باشد و یک نشانی مشخص را بدهد.

در حوزه‌ی اکران، قطعاً، کار حوزه هنری قانونی است و کسی نمی‌تواند مدعی باشد که ما قوانین را زیر پا گذاشته ایم. در برنامه قبل گفته ام که اساسا سهم فیلم‌هایی که ما اکران نمی‌کنیم نسبت به تولیدات کل سینمای کشور بسیار ناچیز است. این در حالی است که متأسفانه سالی ۳۰ یا ۴۰ فیلم به خاطر نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های که در مدیریت اکران کشور وجود دارد اصلاً اکران نمی‌شوند و در سوی دیگر، ۸۰ تا ۹۰ درصد ظرفیت سینماهای ما پر نمی‌شود و خالی است.

هر شخص و سازمان و گروهی بر اساس دیدگاه‌‌هایش، یک نظام مسائل برای حوزه فعالیت خودش شناسایی می کند و فهرستی از مهم‌ترین مسائل حال و پیش روی موضوع فعالیتش دارد. ما به عنوان یک سازمان فعال در حوزه سینما بعد از بررسی هایی که کرده ایم و بر اساس مطالعات و تجربیاتی که در سینِما داریم، مسائلی را در  سینِما احصا کرده‌ایم. بخشی از این مسائل مربوط می‌شود به حوزه‌ی “تولید” و بخشی دیگر مربوط می‌شود به حوزه‌ی “تماشا”.

در سالیان گذشته، تأکید دولت جمهوری اسلامی نه فقط در زمینه سینِما بلکه در همه محصولات فرهنگی عمدتا روی تولید بوده است. طبیعی است که این انقلاب یک انقلاب فرهنگی بوده، دغدغه هایش فرهنگی بوده و وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات اسلامی را به خاطر همین دغدغه ایجاد کرده است. اما برنامه‌ریزی هایی که صورت گرفته، توجهی که شده، یا منابعی که مصروف  شده، به طور کامل یا کافی صرف حوزه توزیع و تماشا نشده است. زیرساخت های توزیع و نمایش و تماشا مورد بی‌توجهی قرار گرفته است.

بی اعتمادی مردم به محتوای فیلم ها

بر اساس مسأله شناسی حوزه هنری، مهم‌ترین مسأله سینمای کشور این نیست که چند تا فیلم ساخته می‌شوند که حوزه اکران نمی کند. مسئله این است که مردم سینما نمی روند و ۸۰درصد ظرفیت سینماهای کشور خالی است. اما سوال مهم این است که چرا خالی است؟

شما اگر به عنوان صاحب سرمایه – هر کسب و کاری را راه انداخته باشید – اگر یک روز – دو روز- چند روز در مغازه بنشینید و ببینید مشتری نمی آید و از آن طرف هزینه هایتان هم ثابت باشد، خیلی زود به اهمیت مشتری و درآمد فکر می‌کنید و بررسی می‌کنید که چرا مشتری نمی‌آید. ما همواره درگیر این مسأله هستیم که چرا مردم از سینماها استقبال نمی کنند؟  برداشت ما و مطالعات ما این است و مذاکرات و نظرسنجی های ما نشان می دهد که مردم و خانواده‌ها به محتوایی که در سینمای کشور ارائه می‌شود اعتماد ندارند. آن اعتماد و فضای امنی که مردم خانواده هایشان را با خیال راحت بیاورند وجود ندارد. وقتی از مردم حرف می‌زنیم، طبیعی است که به آمار رسمی جمعیت توجه می‌کنیم. مثلاً به مشارکت موجود در انتخابات‌ها نگاه می‌کنیم و این ظرفیت بالای چهل میلیون نفر را مشتری بالقوه می‌دانیم. ما دنبال این هستیم که در چارچوب آن مسأله شناسی، سینماهایمان را برای این چهل میلیون نفر به یک مکان امن تبدیل کنیم. طوری که وقتی خانواده از سینما بیرون آمد احساس بدی نداشته باشد. برایش دغدغه نباشد که چرا آن الفاظ عنوان شده؟ فلان شوخی چقدر بد بوده و کسی به کسی چپ چپ نگاه نکند.الان بخش قابل اعتنایی از یک نوع سینِما در کشور و یک نوع فیلم در کشور اکران می‌شود که این‌ها سرمایه های اصلی سینِما را – که مشتریانش هستند- پس می زند. ان ها را از این فضا دور می کند.

–  از عناصر جذابیت‌بخش به فیلم‌ها و سینِما – که فرض بگیریم ۱۰ -۱۲ تا هست – برخی فیلمسازان فقط یکی دو تا عنصر را انتخاب کرده‌اند و به عنوان طعم دهنده از آن‌ها استفاده می‌کنند که یکی از این‌ها طنز است. در همین فضای طنز، بعضا، فضاهای اخلاقی و اعتقادی را ندیده می گیرند. شما وقتی به اتفاق خانواده وارد یک فضایی می شوید، مثل رستوران. اگر احساس کنید آن فضا ناامن است و قابل اعتماد نیست بعداً دیگر آنجا نمی روید.

ما دنبال این هستیم که سینماهایمان از ناحیه خانواده‌ها به عنوان یک فضای امن برای ارائه یک محتوای خوب شناخته شود. به عنوان یک فضای اخلاقی دارای امنیت و اطمینان برای خانواده ها به حساب آید.

مهم‌ترین شاخص‌های ما باورهای اعتقادی، مذهبی و سیاسی، دستاوردها و آرمان‌های انقلاب و حفظ شئونات اجتماعی است. هر فیلمی که مخل مبانی اعتقادی جامعه باشد در سینماهای حوزه اکران نمی شود.اگر یک چنین فیلمی که به عفت عمومی و باورهای اعتقادی و مذهبی مردم خدشه وارد می‌کند را در سینمای مان نمایش دهیم آن وقت مردم حق دارند که بیایند اعتراض کنند و از ما شکایت کنند. می‌توانند گلایه کنند و اظهار نارضایتی نمایند. این حق آن هاست. در این خصوص راجع به گروه خاصی از مردم صحبت نمی کنیم. ما داریم راجع به ۸۰ درصد از مردم صحبت می‌کنیم که سینِما نمی روند. پرفروش ترین فیلم ما همین روزها نزدیک بیست میلیارد تومان فروخت و تعداد بیننده هایش دو میلیون نفر است؛ دومیلیون نفر از حدود چهل میلیون نفر که شرایط سینِما رفتن دارند و علاقمند به فعالیت‌های اجتماعی هستند. ۳۸ میلیون نفر سینما نمی روند. ما سینِما را درگیر ذائقه آن دو میلیون نفر کرده‌ایم.

برای اکران فیلم روندی طی می شود. همین اقای مهردادفرید که اینجا نشسته، خودشان گفته‌اند به خاطر نظرات حوزه هنری اصلاحاتی در فیلم‌شان انجام داده‌اند و مهم این است که معتقدند فیلم‌شان بهتر شده است. ما این را می‌خواهیم. ما به هیچ وجه مایل نیستیم که فیلمی امکان نمایش پیدا نکند.

در باره ملاحظات اصلی در عدم اکران فیلم‌ها باید اشاره کنم که ما یک مجموعه خط قرمزهایی داریم که مبنایش جلب اعتماد خانواده هاست. فیلم‌هایی که مرزهای اخلاقی را رد می کنند، ما اکران نمی کنیم. همین الان، بعضی فیلم‌ها در شوخی هایی که در آن‌ها گنجانده شده و در مضامین و رفتارهایی که برای جذابیت بیشتر آورده‌اند خطوطی را رد می‌کنند. می‌بینید که تلویزیون با برنامه خندوانه در سطح رسانه‌ها درگیر است. مرز شوخی ها اندکی جا به جا شده و رسانه ملی را دچار چالش کرده و جامعه نسبت به این‌ها عکس‌العمل نشان داده است. در سینِما هم این‌گونه مصادیق خصوصا، در حوزه فیلم‌های طنز وجود دارد.

در سال‌های ۹۰ – ۹۱ تم خیانت در فیلم‌ها زیاد شده بود. در سال‌هایی خدشه در اصل قصاص برجسته شده بود، یک مواقعی بحث ظلم به زنان در احکام اسلامی پر رنگتر شده بود، اما الان در سینمای امروز، شما این مباحث را پر‌رنگ نمی بینید. یا پیشنهاد اصلی فیلم به چالش کشیدن این اصول نیست. فیلم‌هایی که پیشنهادشان این باشد که در حدود الهی و قوانین فقهی و دینی خدشه وارد کنند، یعنی یک اصل را زیرسوال ببرند، در سیینماهای حوزه هنری جایی ندارند.

– مسأله مان موضوع فیلم‌ها نیست. بلکه مضمون و پیشنهاد فیلم‌هاست. همین الان فیلم خوب «رگ خواب» در سینماها اکران است.فیلمی است که موضوعش یکی از چالشی‌ترین معضلات جامعه‌ی امروز است :ازدواج سفید. فیلمساز شجاعانه آمده این آسیب اجتماعی را طرح کرده و هنرمندانه از میان بسیاری از خط قرمزها طوری عبور کرده که مضمون فیلم کاملاً سازنده و مؤثر است و به مخاطبان توجه و تنبه خوبی می‌دهد. باید ببینیم وقتی مخاطبی از سالن سینِما بیرون می‌آید پیشنهاد فیلم به وی چه بوده است؟ با چه دستاوردی سالن سینِما را ترک می کند؟ ما به موضوع فیلم کار نداریم که می‌تواند خیانت، دزدی،  بزهکاری و هر معضل دیگر اجتماعی باشد. ما به رویکرد و دلالت نهایی و پیشنهاد فیلم و فیلمساز کار داریم.

– مسأله سینِما و فرهنگ کشور این نیست که تعداد کمی از محصولات، برچسب غیربهداشتی  می خورد. گاهی از ما توقع دارند درباره‌ی مسائل موجود در فیلم‌ها در سطح رسانه‌های عمومی اعلام نظر کنیم. این کار به اعتماد مردم لطمه می‌زند. یک سال و نیم پیش وزارت بهداشت در رسانه‌ها اعلام کرد صنایع لبنی  از روغن پالم استفاده می‌کنند. فضایی در جامعه شکل گرفت که شرکت ها و مراکز تولیدی لبنیات را تا مرز ورشکستگی پیش برد. دغدغه‌ای جدی هم به دغدغه‌های مردم اضافه شد که حاصلش کاهش مصرف محصولات لبنی بود. در حالی که این تذکر می‌توانست بین مسوولین و موسسات تولیدکننده مطرح و با جدیت، حل و فصل شود.

برخی مسائل را اصلاً نمی‌توان در رسانه‌ها مطرح کرد و ما از رک گویی اکراه داریم. چون مایل نیستیم همان مختصر اعتمادی که خانواده‌ها به سینماها دارند از بین برود.

منافع، هم کوتاه مدت و هم بلندمدت است

ما در قبال کارهای خوب و قابل احترام فراوانی که در سینمای کشور تولید می‌شوند، با حداکثر حسن نیت برخورد می‌کنیم و حتی برای خیلی از آن‌ها تسهیلات مناسبی را هم فراهم می‌کنیم. تقریبا نود و هشت درصد مجموع آثار تولید شده در سینمای ایران بدون هرگونه مساله و مشکلی نمایش داده می‌شوند.
صرفا در قبال تعداد بسیار کمی از آثار، با یک دو راهی مواجه می‌شویم. در هر سال تعداد کمتر از انگشتان یک دست فیلم سینمایی درخواست اکران در مجموعه سینماهای حوزه هنری را دارند که از نظر شورای اکران حوزه هنری، دارای اشکالاتی در محتوا هستنند و ما این فیلم‌ها را باعث قهر هر چه بیشتر​ خانواده‌ها با سینما می‌دانیم. این تعداد اندک فیلم، دوراهی ای در مقابل ما قرار می‌دهند. اینکه به تلاش خود برای خانوادگی نگه داشتن فضای سینما ادامه دهیم، یا به جیب خودمان و سود مادی بیشتر برای همکاران تهیه کننده‌مان فکر کنیم‌.
ما در این موارد حتما گزینه‌ی اول که به سود خانوادگی تر شدن فضای سینماهاست را انتخاب می‌کنیم و‌ معتقدیم حتی سود واقعی تر و‌ ماندگار تر مادی و معنوی برای همه‌ی خانواده‌‌ی سینما در همین حفظ حضور خانواده‌ها در سینماست.

ما با عدم اکران یک فیلم گاهی از یک میلیارد تا چهار میلیارد تومان درآمد صرف نظر می‌کنیم. در حالی که گاهی برای تأمین حقوق ماهانه‌ی سازمان به مشکل داریم. طبیعی است این زنجیره سینماها با صدها نیروی متخصص در کشور به منابع مالی نیاز دارد. چرا چشم از این درآمد می پوشیم؟ به این دلیل که به اعتقاد ما فروش نباید دراین حد باشد، بلکه باید فروش سالیانه‌ی سینمای کشور ۵۰۰ میلیارد و هزار میلیارد تومان باشد. چه زمانی ممکن است به این فروش برسیم؟ وقتی که پای مردم به سینماها باز شود. نباید برای منفعت کوتاه مدت، منافع بلند مدت را از دست بدهیم. باید با چشم‌پوشی از منافع گذرا، آن ظرفیت عظیم مردمی و اعتماد مردمی را به سینِما برگردانیم.  نباید کاری کنیم که مردم به سینما پشت کنند. این نگاه است که به نفع تجارت و اقتصاد سینِماست. متاسفانه مسیری که بخشی از سینمای ایران الان طی می‌کند، از مایه خوردن است. در اواخر رژیم پهلوی و سال‌های ۵۳ و ۵۴ به خاطر نوع فیلم‌ها و وضعیتی که سینماها داشت اصلاً کسی به سینِما نمی رفت. نباید سینما به دوران سالهای ۵۴ و  مانند زمان طاغوت برگردد و وضعیت به جایی برسد که کسی سینما نرود و این صنعت بخوابد.

خوشبختانه و با افتخار باید بگویم که سینمای ایران شاید تنها صنعت و تجارتی باشد که در حال حاضر صدرصد متکی به محصولات داخلی است. هیچ فیلم خارجی در سینمای فعلی اکران نمی شود. این اقدام که بسیار ارزشمند هم هست، لزوماً نه با سرمایه صاحبان فیلم بلکه با سرمایه سینماداران است که آن ۸۰ درصد ظرفیت خالی را با فیلم‌های خارجی پر نکرده‌اند. اگر این مسیر تولیدی و از مایه خوردن بخواهد در سینمای ایران ادامه داشته باشد، ناگزیر باید سراغ  فیلم‌های خارجی برویم. نگوئیم فیلم‌های خارجی لزوماً بد است، همین الان تلویزیون دارد روزی ده فیلم خارجی نمایش می دهد. فیلم خارجی خوب هم داریم.

مهرداد فرید در این برنامه ضمن انتقاد از عدم نمایش برخی از فیلم‌ها در سینماهای حوزه هنری خاطر نشان ساخت: در مواردی که دوستان حوزه هنری برای فیلمم پیشنهاد دادند باعث بهبود کیفیت  فیلمم شد. صادقانه می‌گویم که پیشنهادهای اصلاحی حوزه هنری به شخصه به فیلمم کمک کرده است. من نمی‌خواهم مطلقاً این را نفی کنم. طبیعی است که همفکری همیشه جواب بدهد و باعث رشد شود. وقتی تعامل به صورت تبادل فکر اتفاق بیفتد موثراست. در رابطه با فیلم خودم این تجربه را دارم.این نوع نگاه می‌تواند باعث ارتقای آثار هم بشود. ما چرا نباید حرف حساب را بپذیریم؟

ابراهیم نبوی در جمع‌بندی بحث عنوان کرد: الزاماً از مجموع بحث‌ها می‌توان نتیجه گرفت هر آنچه را که حوزه هنری در خصوص فیلم‌ها می‌گوید و بسته های پیشنهادی که می‌دهد بحث نامربوط فرهنگی نیست و گاهی اوقات کمک هم به فیلم می شود. به نوعی تعامل تلقی می شود.

وی ادامه داد: روند عدم نمایش‌های حوزه هنری رو به کاهش بوده و این نشان می‌دهد خیلی از مسائل با تعامل قابل حل است و شایسته است حوزه‌هنری و شورای عالی تهیه کنندگان و وزارت ارشاد و اعضای دیگر صنف این تعامل را ادامه دهند.