سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۲ مرداد ۱۳۹۶ در ۷:۲۰ ب.ظ چاپ مطلب
سلیم غفوری عضو هیات انتخاب بخش مستند جشنواره فیلم شهر:

نشان دادن جامعه به بن‌بست رسیده بدون هیچ راه خروجی، سیاه‌نمایی است

salim-ghafoori

سلیم غفوری گفت: اساسا فضاهای اعصاب خوردکن در فیلم‌ها برای مخاطب منزجر کننده است زیرا فیلمساز به گونه‌ای جامعه را سیاه ِ به بن بست رسیده به مخاطب نشان داده که گویی هیچ راه خروجی از آن بن بست وجود ندارد.

سوره سینما – مریم علی‌بابایی : سلیم غفوری، مدیر شبکه مستند سیما و کارگردان مستند «عراق سرزمین جنگ‌ها» درباره فیلم شهری و تفاوت آن از فیلم اجتماعی، اظهار کرد: فیلم شهری از فیلم اجتماعی متفاوت و این دو مقوله از یکدیگر قابل تفکیک است. ممکن است بسیاری از مسائل اجتماعی در فیلم شهری مطرح شود اما لزوما مسائل شهری، موضوع اجتماعی نیست.

فیلم شهری از فیلم اجتماعی کاملا جداست

وی ادامه داد: اگر بخواهیم تعریف کلی در مورد فیلم شهری بگوییم، فیلم شهری فیلمی است که به همه مسائل شهری و توسعه آن می پردازد. پس شهرنشینی پدیده ای است که از مولفه های گوناگونی برخوردار است. یکی از مولفه های پدیده شهرنشینی، کلان شهر است از مسائل دیگر می توان به معماری در شهر نام برد و اساسا معماری در شهر جزء پدیده اجتماعی تلقی نمی شود یا مباحث تاریخی جزء تحولات شهر است یا تحولاتی داریم که در مورد مکان های تاریخی است پس این موضوعات در دسته فیلم شهری قرار می گیرد و به عنوان فیلم اجتماعی اطلاق نمی شود.

غفوری بیان کرد: زمانی که، تاریخ محله بازار تهران را بررسی کنیم بخشی از این می تواند اجتماعی باشد اما در مجموعه فیلم اجتماعی قرار نمی گیرد، این تصور، فیلم شهری همان فیلم اجتماعی است، به این دلیل بیان می شود که بسیاری از پدیده های شهری، اجتماعی هستند به عنوان مثال: اوقات فراغت، توسعه شهر، آلودگی هوا و صوتی، آسیب های اجتماعی. این موضوعات در شهرها بخشی از نتایج پدیده شهرنشینی و شهری است که در نهایت به مسائل اجتماعی منجر می شود.

وی ابراز کرد: در هر صورت همه مسائل شهری، مشکلات اجتماعی شهر نیست و شهرها مسائل و موضوعات دیگری دارند که در فیلم های شهری می توان به آن پرداخت نه در فیلم های اجتماعی.

فیلم مستند در راوی قرار دادن شهر، انعطاف‌پذیرتر است

غفوری به هویت انسانی بخشیدن به شهر و شخصیت اصلی قرار دادن آن در فیلم شهری اشاره کرد و گفت: به اعتقاد من، قرار دادن شهر به عنوان کاراکتر اصلی در فیلم، به ساختار برمی گردد، هم می توان شهر را به عنوان شخصیت اصلی درنظرگرفت، هم خیر. فیلم های وجود دارند که راوی آن، از زبان طبیعت است. در فیلم های مستند و سینمایی معمولا دیده ایم که راوی از زبان شی، جانور یا گیاه روایت می شود. این‌که بخواهیم زبان روایت را از طبیعت به شهر منتقل کنیم، امکان پذیر است. شخصیت قرار دادن شهر، به لحاظ تئوری شدنی است یعنی در فیلم مستند این انعطاف وجود دارد که چنین کاری انجام شود.

این فیلمساز تایید کرد: البته این سوال ایجاد می شود که اگر شهر راوی داستان در فیلم شود تا چه اندازه اثر می تواند جذابیت های سمعی و بصری خود را حفظ کند؟ تا چه حد شکل و شمایل خوبی می گیرد و… مسلما تمام این موارد بستگی به فیلمساز و ساختاری که برای فیلم انتخاب می کند، دارد. اما اگر این بحث را به عنوان بحث نظری مدنظر قرار دهیم مطمئنا امکان پذیر و شدنی است.

این‌که بگوییم فیلم‌‌ها در دام تکرار افتاده‌اند، نقد درستی نیست

کارگردان مستند «عراق سرزمین جنگ‌ها» درباره تکرارگویی در موضوعات فیلم های سینمایی تصریح کرد: البته اینکه می گویند تکرار وجود دارد، به اعتقاد من درست نیست. اگر بخواهیم موضوعات فیلم ها را در دسته بندی کلی قرار دهیم، که این در چارچوب خاصی وجود دارد و نمی توان از این موضوعات خارج شد. مسائلی که هنرمندان موظف‌اند به آن بپردازند در دسته بندی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، علمی است و این رسالت بر دوش هنرمندان هست تا برای حل مشکلات جامعه کمک کنند.

غفوری ادامه داد: مسلما موضوعات بی نهایت نیست، محدویت وجود دارد. مثلا در بحث شهری تعدادی موضوعات وجود دارد و فیلمساز موظف است کمک کند تا مسائل طرح شود و چاره سازی درباره موضوعات شود. حال این مباحث در بخش نقدی است یا اثباتی. کارگردان به اسلوب و الگوی خوبی رسیده که با مطرح کردن آن مسئله، مشکلات جامعه حل یا نسبت به موضوع نهی شود و زشتی آن موضوع را نشان دهند که جامعه از آن زشتی پاک شود.

خوب نبودن روایت فیلم، باعث دافعه مخاطب می‌شود اما تکرار موضوع خیر

وی افزود: نتیجه می گیریم که به لحاظ موضوعی بی نهایت وجود ندارد و محدودیت هست. اما نکته ای که باعث می شود مخاطب نسبت به فیلم دافعه داشته باشد، به موضوع داستان برنمی گردد بلکه این امر به شیوه روایت و قصه گویی فیلمساز بستگی دارد. اگر بخواهم مصداقی عنوان کنم، معضلی در جامعه به عنوان اعتیاد وجود داشته، دارد و خواهد داشت و ما از گذشته به کرات فیلم هایی در مورد اعتیاد دیده ایم و مشکل اعتیاد در جامعه هم همچنان وجود دارد و حل نشده است و قائل به این هستیم که اعتیاد از جوانان تا بزرگسالان قربانی می گیرد، پس به دلیل اینکه در گذشته فیلمسازان بسیاری به این موضوع پرداختند نباید فیلمساز دیگری در مورد اعتیاد فیلم بسازد؟ مسلما اینگونه نیست زیرا زمانی که می گوییم مشکل حل نشده، پس باید این مسیر استمرار داشته باشد و جامعه فرهنگی و هنری کمک کنند تا این مشکل حل شود.

راجع به فیلم‌ها در ارتباط با موضوع مشابه آن قضاوت کنیم

غفوری اظهار کرد: موضوعات مختلفی وجود دارد تا فیلمی که در سال های اخیر با سوژه اعتیاد ساخته شده با اثر ۵۰ سال گذشته تفاوت داشته باشد. قطعا این تفاوت می تواند در شیوه روایت، شیوه قصه گویی، شیوه پرداخت به موضوع که تا چه حد می توان راه حل ارائه کرد، یا نگاه فیلمساز به معتاد به چه شیوه است و خیلی مسائل کلیدی که در این مسیر وجود دارد، باشد. لذا زمانی که به صورت کلی مطرح می شود که موضوعات در فیلم ها تکراری هستند و این مسئله باعث عدم جذابیت است به اعتقاد من این نظرات، دقیق نیستند ما باید واقعا راجع به هر فیلم در فضای آن فیلم قضاوت کنیم که آیا پرداخت موضوع مشابه در فیلم صحیح است یا اشتباه.

وی به بحث زیست محیطی در جامعه اشاره کرد و گفت: فرض کنید، در مبحث زیست محیطی سال هاست که در مورد تخریب جنگل ها و طبیعت نظریه می دهیم و فیلم می سازیم. آیا به دلیل افتادن در تکرار، دیگر نباید به این موضوعات بپردازیم، اتفاقا باید بیشتر به آن پرداخت. اساسا برای اینکه بخواهیم فرهنگ سازی کنیم یعنی مخاطب «هم عموم مردم و هم مسئولان» نسبت به آن موضوع همیشه حساس باشند، لازم است که به آنان مداوم تذکر دهیم. زمانی که تذکر داده نشود و تکرار صورت نگیرد مسلما مسائل از اذهان خارج می شود.

نشان دادن جامعه به بن‌بست رسیده بدون هیچ راه خروجی، سیاه‌نمایی است

مدیر شبکه مستند سیما درباره سیاه نمایی تصریح کرد: نمی توانیم کلی بیان کنیم که هر فیلمی در مورد اجتماع ساخته می شود، سیاه هستند یا اینکه کلا فیلم های اجتماعی نقد به وضعیت موجود است. به اعتقاد من به شیوه پرداخت فیلمساز بستگی دارد که چگونه موضوعات اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. زمانی هست که فیلمسازی، در مورد پدیده اجتماعی فیلمی می‌سازد و به حدی روح و اعصاب مخاطب را خراش می دهد که این اثر هیچ گونه تاثیر مفیدی بر مخاطب نمی گذارد و اساسا این نوع فضاهای اعصاب خوردکن برای مخاطب منزجر کننده است که دیگر به این فکر نمی کند، برای حل آن مسئله کمکی کند. زیرا فیلمساز به گونه ای جامعه را سیاه ِ به بن بست رسیده به مخاطب نشان داده که گویی هیچ راه خروجی از آن بن بست وجود ندارد. خب این روش درستی نیست. ما در مسائل اجتماعی می توانیم مشکلات و معضلات را نشان دهیم ولی نباید جامعه را به بن بست بدون راه حل برسانیم. زیرا به بن بست رساندن کمکی برای حل مشکل نمی کند. پس به بعضی از فیلم ها، می توان لفظ سیاه نمایی را اطلاق داد.

وی اضافه کرد: به اعتقاد من در برخورد با پدیده های اجتماعی گاهی موضوعات به گونه ای بیان می شود که واقعی نیستند، اما برای خروج از آن مشکل، راهکاری ارائه می دهند، مثلا در فیلم عنوان می شود که اگر مسئولی یکسری کارها انجام دهد، امکان برطرف شدن مشکل وجود دارد یا اگر افراد جامعه مسائل شهری را به خوبی رعایت کنند و اراده ای در آنان ایجاد شود مسلما تفکری در جامعه، جا می افتد که می تواند نقش مثبتی در حل مشکلات ایفا کند و باعث تشویق اجتماع به نقش آفرینی می شود.

مدیر شبکه مستند سیما تاکید کرد: به اعتقاد من، در فیلم ها باید به پدیده های اجتماعی به صورت جدی بپردازیم. اما در عین حال به گونه ای نباشد که مخاطب را از زندگی کردن و حل مشکلات ناامید کند. باید آنان را تشویق به حل مشکلات جامعه کنیم.

غفوری به تحقیق و پژوهش در مستند اشاره کرد و گفت: اساسا فیلم مستند بدون تحقیق و پژوهش معنا ندارد، زیرا فیلم مستند قصد دارد با بیان موضوعات به اسناد معتبر تکیه کند، حال این اسناد شامل، گفتارها، سندهای مکتوب، سند تصویری و غیره… است زیرا مستند برای اثبات ادعایی که در فیلم روایت می شود، باید اسنادی را ارائه کند.

وی در پاسخ به این سوال که اسناد معتبر چگونه به دست می آید؟ تصریح کرد: قطعا این اسناد با تحقیق و پژوهش عمیق به دست می آید یعنی فیلمساز در موضوع عمق پیدا کرده باشد تا موضوعی را که در مستند خود بیان می کند قابل اعتبار باشد. ممکن است که خیلی از این اسناد در فیلم مستتر باشد و نشان داده نشود که به خاطر طبیعت فیلم است اما در اصل به نگاه فیلمساز جهت داده شده تا در مورد موضوع اش اظهار نظر دقیق و کارشناسی کرده باشد.

وی افزود: هر چه پژوهش در فیلم مستند عمق بیشتر داشته باشد استناد فیلم صحیح است و هر چه عمق کمتری داشته باشد، طبیتا استناد فیلم ضعیف تر است.

هنرمندان و فیلمسازان انگیزه عمومی برای حل مشکلات، ایجاد کنند

این مستندساز گفت: امیدوارم فیلمسازان، مستندسازان با نگاه درست به مسائل شهر و جامعه به ایجاد همیاری عمومی در میان مردم برای حل مشکلات اجتماعی و شهری کمک کنند. بررسی های متعددی که صورت گرفته همه متفق القول معتقدند که مسائل و مشکلات شهری و اجتماعی حل شدنی نیست و اینکه حاکمیت و دولت به تنهایی نمی توانند مسائل اجتماعی را حل کنند، حل این مسائل چون در سطح عمومی گسترش پیدا کرده حتما نیازمند همکاری و همیاری مردم است.

غفوری در پایان اظهار کرد: به اعتقاد من، هنرمندان به شکل عام و فیلمسازان به شکل خاص تر«به هر حال دنیای امروز به سمت دنیای تصویر رفته و تاثیر دنیای تصویر از عرصه های دیگر هنری بیشتر است» نقش مهمی در تشکیل بسیج عمومی و ایجاد انگیزه در آنان برای کمک به حل مسائل شهری و اجتماعی می توانند داشته باشند. امیدوارم به این رسالت هنرمندان بیشتر توجه کنند و فیلم هایی که می سازند به سمتی برود که ایجاد حس و انگیزه عمومی برای حل مشکلات شود.