به گزارش سوره سینما، نشست تخصصی «طلاق عاطفی» در ارتباط با فیلم «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده با حضور کارگردان فیلم، دکتر شهرام رفیعی فر سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، دکتر حامد محمدی کنگرانی عضو کمیته رسانه انجمن روان پزشکان ایران، دکتر حمیدرضا نمازی متخصص اخلاق پزشکی و امیر جاوید مجری در آخرین روز دومین جشنواره فیلم سلامت برگزار شد.
پوران درخشنده در ابتدای نشست تخصصی با موضوع «طلاق عاطفی» در ارتباط با فیلم «زیر سقف دودی» که در آخرین روز دومین جشنواره فیلم سلامت برگزار شد، گفت: سریال «شوکران» را در هفده قسمت و در سال ۶۸ تا ۷۱ درباره اعتیاد ساختم. زمانی که این سریال را می ساختم تعداد معتادان ما تنها سیصدهزار نفر بود. یادم هست تنها سه قسمت از آن توانست پخش شود با این که در ساعات پایانی شب نمایش داده می شد. امروز که به مساله اعتیاد نگاه می کنم متوجه می شوم در گذشته به راحتی می شد معتادان را جمع آوری کرد اما اعتیاد امروز بسیار مدرن است و به سادگی قابل تشخیص نیست.
وی افزود: اگر آن زمان منصفانه نگاه می کردند و پیشگیری های لازم انجام می شد ما امروز به اینجا نمی رسیدیم. بحث پیشگیری بسیار مهم است و باید آن را جدی بگیریم.
درخشنده درباره «زیر سقف دودی» نیز گفت: این فیلم را می خواستم پیش از فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» بسازم. چون به نظرم آمد که مدت هاست چنین اتفاقی در بین خانواده های ما افتاده و همه دارند به سمت طلاق عاطفی می روند. وقتی آمار را نگاه می کنم می بینم که درصد بالایی از جامعه ما دچار طلاق عاطفی شده اند.
کارگردان فیلم «خواب های دنباله دار» وضعیت طلاق عاطفی جامعه را اینطور توصیف کرد: اتفاقاتی که در رابطه با دیدارهای زنانی که مادر خانواده بودند و دچار پدیده ای به اسم طلاق عاطفی شده بودند و احساس می کردند شوهرشان به آنها خیانت می کند اما هیچ مدرکی در دست نداشتند و فکر می کردند که دیگر شوهرشان آنها را دوست ندارد. و ما سال هاست مثل یک خواهر و برادر داریم با همدیگر زندگی می کنیم. آنها از خودشان می پرسیدند که امروز که بچه هایمان بزرگ شده اند و دیگر به ما نیازی ندارند حالا باید چه کاری انجام دهیم؟ من چه کسی هستی؟ اما تنها این زنان نیستند که در این بین از دست می روند. چون در این خانواده افراد دیگری هم هستند که از این اوضاع تاثیر می گیرند.
درخشنده تاکید کرد: تحقیقات میدانی انجام دادم و با بسیاری صحبت کردم و از آنها حتی فیلم تهیه کردم و به آنها قول دادم که هرگز فیلم هایشان را پخش نخواهم کرد فیلم «زیر سقف دودی» را ساختم. این فیلم باعث شد با کارشناسان جامعه شناس و روانشناس صحبت و همکاری کنم. نتیجه این همکاری شد فیلم «زیر سقف دودی» که برایش بسیار خوشحال هستم. هرچند که حرف های بسیاری داشتم اما چون موضوع ملتهب بود و بسیاری از حرف ها وارد خط قرمزهای ما می شد نمی توانستم وارد آن شوم.
وی ادامه داد: تمام مدت فکر می کردم حتما باید این فیلم را بسازم تا این موضوع مطرح شود و نسل جوان ما از این معضل رهایی پیدا کند.
حامد محمدی کنگرانی عضو کمیته رسانه انجمن روان پزشکان ایران نیز درباره طلاق عاطفی، گفت: طلاق عاطفی یک اصطلاح علمی است و نکته اش در این است که افراد از هم جدا نشدند اما دیگر با هم کاری ندارند. خیانت برای ما اصطلاح علمی نیست. ما به خیانت می گوییم روابط خارج از زناشویی. علاقه و محبت، پایه تفکر از نظر تحصیلات، خانواده، پایه جنسی، پایه اقتصادی کی پول در می آورد چطوری پول در می آورد و چطوری خرج می کنیم اما با چهارتا پایه زندگی جلو می رود.
وی افزود: بسیاری از این طلاق های عاطفی کمی از این پایه ها را دارند. اولین پایه هایی که بین زن و مرد از دست می رود رابطه جنسی و عاطفی هست. این برای خانم ها بیشتر است اما آقایان هم کم کم دارند به این سمت می روند. در ابتدا جای خوابشان را با بهانه های مختلف از هم جدا می کنند. در فیلم «زیر سقف دودی» همه پایه ها غیر از اقتصادی در حال نابودی است.
این عضو کمیته رسانه انجمن روان پزشکان ایران ادامه داد: شناخت طلاق عاطفی بسیار سخت است و به راحتی نمی توان آن را تشخیص داد و دست زدن به آن هم بسیار خطرناک است. نمونه ای که خانم درخشنده به کار بردند بسیار جالب است. متاسفانه بسیار از این موارد داریم که دختران و پسران جوان پدر و مادرهایشان را پیش روان پزشک می برند و می خواهند آنها را خوب کنند اما در نهایت باعث فروپاشی خانواده می شود.
محمدی کنگرانی درباره تلاش برای نجات خانواده های دچار طلاق عاطفی، گفت: بسیار باید با احتیاط به طلاق عاطفی دست زد چون دخالت کردن در این موارد گاهی باعث خراب تر شدن ماجرا می شود. در دوره و زمانه ای که فیلم های کمدی ساخته می شود ساخت چنین فیلم هایی بسیار سخت است.
حمیدرضا نمازی متخصص اخلاق پزشکی نیز درباره نقش خود مراقبتی، گفت: اگر من با خودم دعوا داشته باشم با دیگران هم دعوا خواهم داشت. بد نیست که بدانید که این در سطوح بالاتر هم وارد می شود مثلا در سازمانی که کارمندانش با هم دعوا دارند نمی توانند مشتری را تکریم کند.
وی تاکید کرد: خود مراقبتی ارتباط درون فردی است. در حالی که ما در برخی موارد مثل معلمی و پزشکی می گویم باید این افراد خودمراقبتی داشته باشند. اما گاهی ما خودمان را رها می کنیم. در این فیلم می بینیم که مادر تمام مدت حواسش به بچه اش است اما سال هاست به خودش نمی رسد. یک آزمایش نداده است. بعد با یک برچسب اجتماعی خودش را توجیه می کند. یا از طرف دیگر می بینیم که پدر دائم در حال کار است و اصلا هیچ تفریحی ندارد. کسانی که خود مراقبتی ندارند، معنای زندگی را در خودشان نمی سازند و معنای زندگی را در جای دیگری جست و جو می کنند.
نمازی افزود: در بسیاری مواقع معنای زندگی از دست می رود که در ادامه اش طلاق عاطفی اتفاق می افتد. یکی از گمشده های ما معنای زندگی است.
دکتر شهرام رفیعی فر سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درباره نقش قوانین در طلاق عاطفی، گفت: ما در سلامت قبلا می گفتیم که سلامت به معنای بودن و نبودن زندگی است. امروز می گویند این تعریف سنتی است و مساله امروز زندگی بودن و نبودن نیست. مساله این است که آدم ها باید بودن و شایسته بودن را تجربه کند. آدمی که با خودش ارتباط ندارد و نمی تواند گفت و گو کند، درست حرف بزند، خوب گوش کند، نمی تواند تعریف درستی از خودش بدهد، کسی که نمی تواند دوست بدارد و دوست داشته باشد برایش سخت است که زندگی سالمی داشته باشد. سیاست هایی که در کشور تصویب می شود باید از اتفاقات درست اجتماعی حمایت کند. ما در سازمان آموزش و پرورش چیزی درباره زندگی کردن آموزش نمی دهیم. اینکه چطور بحران ها را پشت سر بگذارند، گفت و گو کنند، انعطاف پذیر باشند و حتی درباره نیازهای سالم جنسی چیزی به آنها آموزش نمی دهیم. بچه هایمان حتی نمی دانند به کجا و چه کسی برای این ماجرا باید مراجعه کنند. زمانی که ما دچار مشکل می شویم تازه برخی هایمان به کارشناسان مراجعه می کنیم تا اوضاع را بهتر کنیم. برخی به رمال ها و فال بین ها مراجعه می کنند.
وی توضیح داد: خانم درخشنده در جایی دست می گذارند که معمولا می خواهیم از آن نقطه فرار کنیم و او پیشنهاد می دهد که به این جاها بروید و کمک بگیرید. در کشور ما از هر سه یا چهار ازدواج یکی از آنها منجر به طلاق می شود اما هیچ آماری از طلاق عاطفی نداریم. چقدر طلاق عاطفی داریم؟ مشکلات در این حوزه بسیار است چون ما یاد نمی گیریم چطور شایستگی های خودمان را به ظهور برسانیم و ارتباط موثر برقرار کنیم و درست گوش بدهیم. در عرصه جامعه هم باید یکسری از شرمندگی ها را پاک کنیم، شرمنده این که نیاز داریم دوستمان بدارند و دوست بداریم یا به روانشناس مراجعه کنیم نباشیم.
رفیعی فر درباره همکاری دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت گفت: کار کردن در آموزش و پرورش راحت نیست. در حال حاضر چهار سال تلاش می کنیم سیستم آموزشی در مورد سلامت پایه گذاری کنیم. بخشی از آن جزو فوق برنامه است و بخشی دیگر هم باید در کتاب های درسی تغییر پیدا کند.
سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت درباره نتایج کمبود آموزش در جامعه گفت: به شکل سنتی مردان کمتر به روانشناسان مراجعه می کنند. حتی زمانی که یک زن دردمند هم به روانشناس مراجعه می کند و روانشناس به او می گوید باید با همسرت یا پسرت بیایید. آوردن مردان سخت ترین کار است، اتفاقی که ما در فیلم خانم درخشنده هم آن را می بینیم. این اتفاقی است که ما هرگز این را به بچه هایمان آموزش نمی دهیم.
در ادامه این نشست درخشنده درباره چگونگی شکل گیری نقش برای بازیگران گفت: زمانی که فیلمنامه نوشته می شود بحث بین کسانی که انتخاب می شوند در می گیرد. هر کدام از این بازیگران خودشان به دنبال پیدا کردن شخصیت هایی که شبیه به نقششان می روند. بنابراین آنها موارد این چنینی را برایمان تعریف می کردند اما ما قرار نداشتیم که آدم ها را طوری تعریف کنیم که قضاوت شوند. نمی خواستیم قضاوت کنیم، شما وقتی هم که فیلم را نگاه می کنید متوجه می شوید همه به نوعی در آن نقش دارند.
وی ادامه داد: من بیش از سی چهل بار درکنار مخاطبان فیلم را تماشا کردم. چون مخاطب برایم بسیار مهم است و می خواهم بدانم آیا آنها همان واکنشی را می گیرند که من می خواستم بگیرند؟ یا این که آیا توانسته اند قصه فیلم را باور کنند؟ ما تلاش کردیم این موضوع به قدری ملموس باشد تا تمام مخاطبان در سراسر ایران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این اتفاقی بود که تمام مدت در تحلیل های نقش به آن برسیم.
در ادامه این نشست محمد کنگرانی درباره شخصیت مشاور در فیلم «زیرسقف دودی» گفت: خانم درخشنده بسیار در فیلم هایشان وارد جزئیات مشاوره می شوند. چون سر فیلم قبلی شان «هیس دخترها فریاد نمی زنند» هم به این جزئیات می پرداختند. بنابراین فکر می کنم این جزو سلایقشان است. مردان دوست دارند به دفاتر روانشناسی بروند اما حتی برخی دیگر که هم که مراجعه کردند با آنها برخورد خوبی نشده است و همیشه آنها را مقصر دانسته اند.
وی ادامه داد: در فیلم خانم درخشنده در نهایت داستان درباره حرف زدن است. این حلقه گمشده ای که بین ما وجود دارد این است که نمی توانیم با هم صحبت کنیم. سال های سال زنان در این کشور مورد ظلم واقع شدند بعد فرزند سالاری شروع شد اما امروز داریم به سمت زن سالاری می رویم. ولی باید بترسیم از زمانی که خشم فروخورده مردانی که امروز متولد می شوند در روزی بروز کند. فیلم هایی که امثال خانم درخشنده اگر یک نتیجه داشته باشد که باعث حرف زدن شود بسیار عالی است.
نمازی نظام نامه های اخلاقی مشاوره را در کشورهای مختلف دنیا را خواندم. ما هم نظام نامه ای داریم که در سال ۱۳۸۶ تدوین شده است. اما ما نقصی در این نظام نامه داریم به نام «نظارت مشاوره ای». به معنی این که خود مشاوران نیاز به مشاوره دارند. خودمراقبتی، خودکنترلگری و خود افشاگری هم باید در مورد مشاوران اتفاق بیافتد. شما تصور کنید کسی بنشیند و هر روز برایش احوالات بد گفته شود. بنابراین حتما به روان درمانی نیاز دارد. اما ما کسی را نداریم که بر مشاوران نظارت کند. تعریف ما از مشاور و مشاوره باید برای عموم روشن شود. مردم فکر می کنند مشاور کسی است که مساله را حل کند و جواب دهد. مشاور قرار نیست و نباید این کار را انجام دهد. مشاور باید مشکل را به مساله تبدیل کند. مشاور فرد را توانمند می کند تا خودش بتواند تصمیم بگیرد. آیا مشاوره چیزی از جنس طبابت و پزشکی است. ممکن است من به عنوان پزشک روزی ۳۰مریض ببینم اما به عنوان مشاور نمی توانم این کار را انجام دهم.
وی درباره اصطلاح «اجاره نشینی عاطفی» توضیح داد: متاسفانه ما گاهی عواطفمان را مفت خرج می کنیم. بسیاری از مواقع در سنین نوجوانی و جوانی این احساساتمان را خرج می کنیم. اما وقتی خودمان صاحب خانه می شویم دیگر نمی توانیم مثل صاحب خانه عمل کنیم. با لذت زندگی کردن لذت گذرا می آرود. راه چاره این است که یک آدم پیدا کنی اما یک ویژگی در آن آدم پیدا کنی ملالت را از بین برود. از نظر مولانا «وفا» آن ویژگی است چون این ویژگی باعث می شود ملال از برود. ما باید تذکری به خودمان در مورد اجاره نشینی عاطفی به خودمان بدهیم. فکر نکنیم عاطفه ما لاینتهایی است و تمام نمی شود.
رفیعی فر درباره زنگ خطر ارتباطات درون خانواده گفت: هر جایی که احساس تنهایی کنیم باید احساس خطر کنیم. اگر دیدیم با آن آدمی که در ارتباط هستیم نمی توانیم مثل قبل ارتباط برقرار کنیم آنجا باید احساس خطر کنیم. در آنجا باید اقداماتی را شروع کنیم.