سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۵ شهریور ۱۳۹۶ در ۱۲:۳۰ ب.ظ چاپ مطلب

فیلمنامه؛ پاشنه آشیل انیمیشن در ایران

animation

پویا افضلی، محمدرضا نجفی امامی و امیررضا مافی از صاحب نظران و فعالان حوزه انیمیشن به بررسی ضعف فیلمنامه‌های انیمیشن در ایران پرداختند.

به گزارش سوره سینما، مرکز مطالعات تلویزیونی و انیمیشن سوره از مراکز وابسته به سازمان سینمایی حوزه هنری در اقدامی قابل تحسین با مشارکت متخصصان و انیماتوران نام آشنا به ارزیابی و بررسی ضعف فیلمنامه‌های انیمیشن در ایران پرداخته است و با طرح سوال «چرا فیلمنامه انیمیشن‌ها در ایران از استانداردهای بالایی برخوردار نیست و مخاطب را جذب نمی‌کند؟» با صاحب نظران و فعالان این حوزه به گفتگو نشسته است.

پویا افضلی نویسنده و کارگردان «دراکولا» از دلایل عدم موفقیت انیمیشن سازها در زمینه فیلمنامه نویسی می‌گوید: با توجه به این نکته که چرخه‌ی صنعتی انیمیشن در ایران هنوز کامل نشده است، و مثلاً نویسنده و کارگردان انیمیشن ایرانی‌ای که می‌خواهد فیلم سینمایی انیمیشن تولید کند هنوز به معنای حقیقی‌اش تجربه‌ی اکران در کنار مردمش را ندارد، رک و روراست باید گفت چنین هنرمندی توان روایت بدون نقص ندارد. غیر از آن‌که در دورانی زندگی می‌کنیم که حتی در سینمای ایران هم که این تجربه سال‌هاست آزموده شده است، مشکل روایت بسیار پررنگ است.

pooya-afzali

وی می افزاید: به نظر می‌رسد جریان انیمیشن ایران به طور کلی در مسیر اشتباهی قرار گرفته است. در سال‌های اخیر فرمی که در انیمیشن ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته، فرم انیمیشن هالیوودی است. به طوری که همه سعی می‌کنند به آن نزدیک شوند و شبیه به آن بسازند. اما در همین سال‌ها اگر به تولیداتی که مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته است نگاهی بیاندازیم -کارهای سروش رضایی، مجموعه دیرین دیرین، شکرستان و…- متوجه می‌شویم، که پسند مخاطب ایرانی صرفاً پسندی هالیوودی نیست. هنرمندان انیمیشن ایران به این دلیل که خودشان نتوانسته‌اند فرم خلق کنند، محتوا را هم به سمت محتوای هالیوودی کشانده‌اند، در حالی‌که مخاطبِ کودکِ امروز و پدر مادرهایشان، که اکثراً متولد دهه شصت هستند، همه نوع انیمیشنی از ژاپن گرفته تا اروپا دیده‌اند.

محمدرضا نجفی امامی کارگردان فیلم «مبارک» درخصوص فیلمنامه‌های ضعیف انیمیشن‌های ایرانی معتقد است اولین ویژگی یک فیلمنامه خوب این است که اکت زیادی داشته باشد. فیلمنامه‌‎های ما بیشتر دیالوگ محور هستند صحنه‌های اکشن و اصطلاحا بازاری کمی دارند. دومین ویژگی نیز در کنار فیلمنامه‌نویس‌ها به انیماتورها مرتبط می‌شود. یعنی ممکن است نویسنده در فیلمنامه تیک‌های رفتاری و بدنی یکه کاراکتر را نوشته یا ننوشته باشد، انیماتور باید با دقت زیادی سعی در تعریف تیک‌های شخصیتی باشد تا بتواند یک کاراکتر کمدی را به خوبی به تصویر بکشد. مسلما از یک انیمیشن توقع اثری جدی و رئال نمی‌رود و هر اثری باید ته مایه‌های کمدی داشته باشد.

M.Reza.Najafi.Emami

وی می گوید: خیلی از فیلمنامه نویس‌های ما خلاق هستند ولی بهای کمی به انیمیشن می‌دهند. فیلمنامه‌های انیمیشن خیلی سخت‌تر از آثار رئال است و نویسندگان این آثار ترجیح می‌دهند به جای اینکه شش ماه وقت بگذارند و با وجود تمام ریزه کاری‌ها، اثرشان دیده نشود، یک کار رئال بنویسند و در عرض یک ماه کار را جمع کنند و با استقبال انبوهی از مخاطب هم روبرو شوند. باید این را قبول کنیم که تا زمانیکه اکران و توزیع موفقی در زمینه انیمیشن وجود نداشته باشد، فیلمنامه نویس‌ها نیز نمی‌توانند از تمام انرژی‌شان برای این آثار استفاده کنند،بالاخره برای هر اثر هنری یک انگیزه مورد نیاز است و به نظر من در زمینه انیمیشن مسئولان و مدیران این حوزه باید آن را برای هنرمندان به وجود بیاورند.

امیررضا مافی، طی یادداشتی دررابطه با دوری انیمیشن ایران از تخیل و خیال پردازی در فیلمنامه‌ها از زاویه دیگری به موضوع نگاه می کند.

وی معتقد است در انیمیشن،شخصیت‌ها٬ کمتر واجد عمق روحی‌اند و بیشتر تیپ‌اند٬ وقایع و حوادث در آشکارترین وجه خود رخ می‌دهند و عمدتا پیچیدگی‌های روایی ندارند. انیمیشن باید در خیال آسوده مخاطب بنشیند و با گره‌های فرمی ‌بیش از حد یا محتوایی سخت٬ مخاطب را مشوش ننماید. انیمیشن بستر خیال است و خیال تا ناکجا آباد٬ بال پرواز دارد.

maafi

مافی بر این باور است  امروز اما در ایران انیمیشن‌ها کمتر خیال پردازی دارند٬ انیمیشن‌ها را نویسندگان فیلم‌های رئال می‌نویسند و نمی‌توانند به طور مداوم خود را از فضای فیلمنامه‌ها و شخصیت‌های واقعی منفک کنند. همین است که ما می‌بینیم انیمیشن‌ها٬ یا خیلی واقعی‌اند و فیلمنامه‌هایشان را می‌توان در وضعیت رئال همان گونه که هست ساخت یا بسیار انتزاعی و پیچده‌اند و مخاطب نمی‌فهمد که چه محتوایی را دریافت می‌کند. خیال در انیمیشن ما کمتر وجود دارد. یا همه چیز مصور کردن همان واقعیاتی است که هر روز با چشم‌های خودمان٬ پیرامون‌مان می‌بینیم٬ یا چنان سخت است که انگار باید برای واکاوی معنایش٬ به کندن لایه‌های سمبولیک بپردازیم. ذهن ما از خیال تهی شده و این خیال گریزی دلایل مختلفی دارد.