سوره سینما – الناز نعمتی : «یک روز بخصوص» نهمین اثر سینمایی همایون اسعدیان است که پیش تر با فیلم های خوب مانند «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» مخاطبان را غافلگیر کرده بود. آخرین اثر سینمایی اسعدیان درباره یک روزنامه نگار متعهد است که تلاش می کند زد و بندهای اقتصادی یک باند قاچاق دارو را فاش کند اما خودش درگیر ماجراهایی می شود و …
حامد (مصطفی زمانی) یک روزنامه نگار متعهد، پدری مهربان ومسئول، فرزندی وظیفه شناس و برادری مهربان است. او که چند سال پیش همسرش عاطفه را از دست داده، فکر می کند در مورد همسرش اهمال کرده و خودش را مقصر مرگ او می داند. حامد عاشق پسرش سام است و به تازگی با همکارش سودابه (پریناز ایزدیار) روابط صمیمی پیدا کرده و قصد ازدواج با او را دارد. سودابه هم مانند پدرش و حامد، یک روزنامه نگار متعهد است و مشوق اصلی نامزدش برای پی گیری پروندهی داروهای فاسد و قاچاق است. فرامرزی، فرد ِ اول این پروندهی وحشتناک، تمام مدت به حامد و دفتر روزنامه زنگ می زند، بلکه بتواند با دادن رشوه یا به هر نحو دیگری، روزنامه را مجبور کند در مورد این پروندهی بهخصوص، سکوت اختیار کند؛ اما حامد و سودابه قصد کردهاند هر طور شده، تا آخر این ماجرا، پیش بروند. گرچه که رئیسشان و مصطفی (محسن کیایی) برادر عاطفه و همکار حامد، اصلا از این وضعیت راضی نیستند.
داستان فیلم «یک روز بخصوص» تقریبا تکراری است و پیش تر بارها درباره فساد و زد وبند اقتصادی و مساله اهدای عضو آثاری سینمایی و تلویزیونی تولید شده است. پس یک کارگردان باید دستی پر داشته باشد تا به سراغ سوژه ای تکراری رفته که هم برای مخاطب جذاب باشد و هم در عین تکراری بودن به دلیل ساختار و انتخاب زاویه دید درست برای پرداختن به موضوع ،فیلمی مقبول از آب دربیاید. اسعدیان اما با فیلمنامه ای نه چندان قوی و تنها به اتکای فضاسازی و بازی گرفتن از بازیگران حرفه ای شناخته شده نهمین اثر سینمایی اش را کلید زده و نتیجه اثری شبه تله فیلمی است که موفق به ایجاد جاذبه روی پرده سینما نمی شود.
اسعدیان کارگردانی کاربلد است اما در فیلم «یک روز بخصوص» از هنرش درکارگردانی بهره نگرفته است. دوربین بسیار تخت است و میزانسن ها چشم مخاطب را خسته می کنند. موقعیت های مشابه مانند صحبت های حامد و مرد دلال ، صحبت های حامد و خواهرش، شعرخوانی حامد برای منیژه، بگو مگوهای حامد و سودابه و … در فیلم مدام تکرار می شوند و به پیشبرد قصه هم چندان کمکی نمی کنند. موسیقی و طراحی صحنه و لباس هم به تبعیت از اجرای کهنه اثر ، دمده و دهه شصتی بنظرمی رسند.
ساخت ملودارم های تاثیرگذار از هنرهای اسعدیان است. این کارگردان پیش تر در «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» توانسته است مخاطب را روی صندلی سینما میخکوب کرده و به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در فیلم «بوسیدن روی ماه» شخصیت های اصلی قصه دو پیرزن هستند که طبعا جذابیت بازیگران جوان سریال «شهرزاد» را ندارند اما در پرداخت این شخصیت ها آنی وجود دارد که در شخصیت پردازی تخت آخرین اثرسینمایی اسعدیان دیده نمی شود. دوراقع ساخت ملودارم قلقی دارد که در توان اسعدیان است اما اینبار دست خالی فیلمنامه این اجازه را به کارگردان نداده تا آنچه از ساخت ملودارم می داند روی پرده سینما بیاورد و مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
فیلم اما در مطرح کردن بحث انسانیت و اخلاق مداری راه درستی را پیش می گیرد و به خوبی به مخاطب نشان می دهد که شعار دادن آسان است اما وقتی پای منافع شخصی ،جان عزیزان ،آبرو و … طرف باشد باید دید هرکس به قول معروف چه در چنته دارد و تا چه حد حاضر است پای اعتقادات و اخلاقیاتش بماند و این مرزها تا کجا قادر خواهند بود فرد اخلاقگرا را در مسیر درست نگه دارند.
منبع: بهمن سبز