به گزارش سوره سینما، نخستین شب این جلسات با حضور پرستو کاردگر کارگردان انیمیشن، امیر سحرخیز مشاور تولید، جمال رحمتی استاد راهنما و محمود یعقوبی انیماتور از عوامل انیمیشن«ایکی»، مهدی خرمیان کارگردان انیمیشن، علی حضرتپور فیلمنامهنویس، حمید محمدی انیماتور و مهدی شرکتمعصوم مسئول جلوههای ویژه از عوامل انیمیشن«سوزنبان»، و اشکان رهگذر کارگردان و مجری در شب یکشنبه ۲۶ شهریورماه در پلتفرم داربست برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی استودیو هورخش، «جلسات کارتون تهران» با نمایش انیمیشن «ایکی» آغاز شد و سپس عوامل سازنده درباره روند تولید این انیمیشن با مخاطبان صحبت کردند. پرستو کاردگر، کارگردان «ایکی» ضمن تشکر از مخاطبان برای حضور در این جلسه گفت: انیمیشن «ایکی» اولین انیمیشن من است که آن را به عنوان پایاننامه دانشجویی دوره کارشناسی ارشدم در دانشگاه سوره ارائه کردم.
نمیدانستم در ایران انیمیشن تدریس میشود
او با اشاره به اینکه تا پیش از حضور در دوره کارشناسی ارشد انیمیشن هیچ سابقهای در این زمینه نداشته است توضیح داد: در دوره کارشناسی رشته کامپیوتر خوانده بودم و اصلا نمیدانستم ما در دانشگاههای ایران رشته انیمیشن داریم و به خاطر علاقهای که به انیمیشن داشتم میخواستم در خارج از کشور در این زمینه تحصیل کنم تا اینکه در سال ۹۱ بسیار اتفاقی با وبلاگ آقای گلپایگانی آشنا شدم و متوجه شدم در ایران هم انیمیشن تدریس میشود. تقریبا از دو ماه بعد آماده حضور در کنکور این رشته شدم.
کاردگر ادامه داد: قبل از ساخت انیمیشن، کارهای هنری مثل ساخت مجسمه و طراحی فیگور انجام میدادم اما انیمیشن کار نمیکردم. قصه نوشتن را بسیار دوست داشتم و داستان کوتاه مینوشتم.
«ایکی» به شخصیت خودم نزدیکتر است
او درباره اینکه چطور قصه «ایکی» را برای ساخت اولین انیمیشنش انتخاب کرد گفت: در ابتدا قصه دیگری داشتم اما چون پایاننامه دانشگاه حتما باید بیش از سه دقیقه باشد و قصه اولی که انتخاب کرده بودم تنها ۷۰ ثانیه بود، تصمیم گرفتم قصه بلندتری را انتخاب کنم.
کارگردان«ایکی» عنوان کرد: میخواستم برای کار اولم قصهای را انتخاب کنم که شخصیتر باشد. «ایکی» به شخصیت خودم نزدیکتر بود.
انیمیشن«ایکی» پانزده میلیون تمام شد
کاردگر با بیان اینکه تمام هزینههای مالی پروژه را خودش تامین کرده توضیح داد: وقتی فیلمنامه «ایکی» را نوشتم، استادانم آقای رحمتی و سحرخیز واکنشهای خوبی نشان دادند. بنابراین به این نتیجه رسیدم که «ایکی» ارزش ساخته شدن را دارد. در ابتدا میخواستم آن را به شیوه استاپ موشن بسازم، چون از قبل تجربه ساخت عروسک و دکور را داشتم. اما هزینه آن بسیار بالا میشد از طرف دیگر هیچ فضایی برای ساخت پروژه نداشتم و دانشگاه هم چنین فضایی را در اختیارم قرار نمیداد. بنابراین تصمیم گرفتم آن را به شکل دو بعدی بسازم چون از ابتدا هم علاقهای به کارهای سه بعدی نداشتم. اما چون ممکن بود با کمی اشتباه شدن پرسپکتیو روبیکها مشکلات بسیاری پیش بیاید، تصمیم گرفتیم آن را به شکل سه بعدی بسازیم و به شکل دو بعدی خروجی بگیریم. در کل انیمیشن شش دقیقهای «ایکی» پانزده میلیون تمام شد.
طراحی پسزمینه انیمیشن ۹ ماه طول کشید
او با بیان اینکه بخش طراحی بک گراند (پس زمینه) بیش از ۹ ماه زمان برد گفت: استاد رحمتی از من خواستند که برای طراحی بک گراندهای متفاوت کارهای بیشتری ببینم. یکی از کارهایی که دیدم بازی Machinarium بود که خودم نمیتوانم قضاوت کنم چقدر کارم به این بازی شبیه شده اما سعی کردم از نظر رنگ و پرداخت «ایکی» شبیه به این بازی باشد. اما کانسپتها را نزدیک به جنس قصه کردم. از عکسهای قدیمی نیویورک هم برای طراحی فضای شهر استفاده کردم.
جمال رحمتی درباره اینکه چرا طراحی بک گراند طولانی شده توضیح داد: در آن دوره درگیر نوشتن فیلمنامه انیمیشن سینمایی بودم و مو همزمان باید به پرستو کاردگر کمک میکردم بنابراین یک وقفه ایجاد شد.
در این بخش تصاویری که برای طراحی فضا از آنها الهام گرفته شده بود برای مخاطبان به نمایش در آمد و کاردگر توضیحاتی درباره آنها ارائه داد.
برای کاهش هزینه به سراغ سادگی رفتم
کارگردان «ایکی» ادامه داد: به دلیل اینکه طراحی شخصیتها، بک گراند، هزینه مدلسازی و رندر به اندازی کافی گران بود ترجیح دادم در طراحی به سراغ سادگی برم. مثلا مجبور شدم از شخصیتها به عنوان آدمهای شهر هم استفاده کنم. هرچند که این اتفاق در نهایت به نفع کارم تمام شد و به پیش برد قصه که شباهت ظاهری آدمهاست کمک کرد.
محمود یعقوبی انیماتور«ایکی» درباره چگونگی طراحی شخصیتها گفت: خوشبختانه تلگرام پل ارتباطی بین من و خانم کاردگر بود. چون ریل آماده نبود و کم کم آماده میشد از جعبههای ساده برای شناختن فضای کار استفاده میکردم و بعد آنها را برمبنای ریل میگذاشتم. در ابتدا شمایل ساده طراحی میکردم و بعد تایید کارگردان به کارم ادامه میدادم.
«ایکی» تجربه موفقی از تلفیق تکنیک دو بعدی و سه بعدی بود
امیر سحرخیز مشاور تولید با اشاره به اینکه انیمیشن«ایکی» یکی از اتفاقات خوبی بود که در دانشگاه سوره با دانشجویان این رشته افتاده است گفت: من از ابتدا در بخش فنی با ترکیب سه بعدی و دو بعدی موافق نبودم. چون به نظرم هیچوقت این دو باهم ترکیب خوبی نمیشوند و یکدست از آب درنمیآیند. اما ما در این پروژه تکنیکال دایرکتوری داشتیم به اسم علیرضا اخباری که از ایران رفته است و او چندین بار تست زد و از رندری استفاده کرد که بیشتر ژاپنیها برای مانگاهای خودشان از آن استفاده میکنند و نتیجه کار به این دلیل خوب شد.
او ادامه داد: ما فریم ریت خروجی را ۱۲ گرفتیم و نگذاشتیم حرکت دوربین به شکل نرمال یک فریمی اتفاق بیافتد. نتیجه کار برای خودم هم بسیار جذاب بود. تصورم این است که تکنیک سه بعدی به درد کارهای کوتاه نمیخورد اما در «ایکی» استفاده هوشمندانهای از آن شد و در مجموع «ایکی» تجربه موفقی بود.
«ایکی» را از ابتدا کار دانشجویی ندیدم
کاردگر محدودیتها را از چالشهای دیگر تولید«ایکی» نام برد و گفت: به خاطر دانشگاه محدودیت زمانی داشتم و از طرف دیگر کارگردانی «ایکی» بسیار سخت بود. نمیتوانستم حرکت دوربین در عمق داشته باشم. یا مثلا هیچ شخصیتی نمیتوانست با بک گراند ارتباط داشته باشد. آنها نباید هیچ دری را باز میکردند و فقط در یک صحنه هست که ایکی مدادی را در دستش میگیرد و با آن مینویسد.
او تاکید کرد: اگر قرار باشد دوباره این انیمیشن را بسازم، تنها چیزی را که تغییر نمیدهم فیلمنامه است. اما در بقیه موارد حاضر هستم آن را با تکنیکها و تغییرات دیگری تست کنم.
کاردگر با اشاره به اینکه از ابتدا به «ایکی» به عنوان کار دانشجویی نگاه نکرده است گفت: ساخت آن یک سال و نیم طول کشید. با اینکه برنامهریزیهایی داشتم اما نتوانستم خودم را به دلیل شرایط با آن هماهنگ کنم.
روزی چند ساعت برای ارسال «ایکی» به جشنوارهها وقت میگذارم
کارگردان «ایکی» درباره حضور و موفقیت این انیمیشن در جشنوارههای داخلی و خارجی توضیح داد: از فردای روی که نسخه نهایی کارم تمام شد آن را به جشنوارههای مختلف فرستادم. اولین قدم برای ارسال انیمیشن این است که انیمیشنتان را در یکی از سایتهای ویدیو مثل Vimo آپلود کنید و سپس در چند پلتفرمی که برای ارسال کار به جشنوارههای مختلف وجود دارد مثل Film Free way انیمیشنتان را معرفی کنید. سپس باید تصمیم بگیرید کارتان را در چه جشنوارههایی شرکت دهید. بسیاری از انیمیشنسازان کارهایشان را در اختیار شرکتهای پخشکننده میگذارند اما چون «ایکی» کار اولم بود دوست داشتم تمام مراحل آن را تجربه کنم. هرچند که پاسخگویی به ایمیلها با اینکه در حال حاضر ۹ ماه از پخش انیمیشن گذشته روزی چند ساعت از وقتم را میگیرد.
ناخودآگاه در خلق آثار هنری تاثیرگذار است
رحمتی خطاب به دانشجویان انیمیشن گفت: بحثی را خانم کاردگر مطرح کرد، اینکه به او توصیه کردم قبل از شروع به ساخت انیمیشنش کارهای مختلفی را ببیند. باید توجه داشته باشید که فرایند خلق هر اثر هنری شامل خودآگاه و ناخودآگاه میشود. ممکن است فکر کنید کارهایی که میبینید به درد شما نمیخورد اما آنها در ذهن شما تهنشین میشوند. شاید شما حتی بعدها آنها را به خاطر نیاورید اما این اتفاق به معنی این نیست که تاثیرگذار نیستند. قطعا آنها تاثیرگذار هستند.
او ادامه داد: روزی که پرستو کاردگر تصمیم به ساخت انیمیشنش گرفت و فیلنامهاش را آورد به او گفتم انیمیشن«ایکی» موفق میشود و در دنیا میچرخد. با توجه به اینکه خودش اهل مطالعه است مطمئن بودم خروجی کار خوب میشود که شد.
پروژه دانشجویی را جدی بگیرید
سحرخیز یکی از دلایل موفقیت «ایکی» را نگاه کارگردانش دانست و گفت: پرستو کاردگر به پروژه پایاننامهاش به شکل پروژه سفارشی و پر اشک و آه نگاه نکرد. او ساخت «ایکی» را فرصتی برای تجربه دانست. شما با دیدن «ایکی» متوجه می شوید این فیلم را پرستو کاردگر ساخته است و هم سلایق او در این انیمیشن وجود دارد. او سینما و موسیقی را به خوبی میشناسد و فقط یک انیماتور نیست. این اتفاق مهمی است که بسیاری از دانشجویان انیمیشن فراموش میکنند. اینکه خودشان باشند و حتی برای پروژه دانشجویی وقتی صرف کنند تا کارهای بهتری را آماده کنند.
«ایکی» در جامعهاش متفاوت بود
کاردگر در خصوص سوال یکی از حاضران درباره معنی نام«ایکی» گفت: من زبان تدریس میکنم و جالب است که بسیاری از همکارانم هم اسم ایکی را نشنیده بودند. «ایکی» به معنی موجود زشت و نامانوس است. ایکی وصلهناجور جامعهاش بود. اتفاقی که شاید همه ما گاهی نسبت به خودمان تجربهاش کرده باشیم.
«سوزنبان» به نمایش درآمد
انیمیشن«سوزنبان» به کارگردانی مهدی خرمیان، انیمیشن بعدی بود که در نخستین شب «جلسات کارتون تهران» به نمایش درآمد. خرمیان ضمن تشکر از دستاندرکاران «جلسات کارتون تهران» گفت: حتی ما که در این حوزه فعالیت میکنیم کمتر پیش میآید بتوانیم کار همکارانمان را ببینیم و البته این موقعیت کمتر پیش میآید که کارهای کوتاه دیده شوند.
او درباره چگونگی حضور در عرصه انیمیشن گفت: از هنرستان به انیمیشن علاقهمند شدم و اولین انیمیشنم را سال ۶۵ ساختم. آن زمان تنها چهار هنرستان هنری در ایران بود. زمان جنگ بود و رشتههای هنری جایگاهی نداشتند. من هم در شهرستان یزد بودم و درس میخواندم. در هنرستانهایی که وابسته به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی بودند آموزشها به شکل مبحثی بود. یعنی هر چهارهفته ما یک موضوع را مطالعه میکردیم. چهار هفته هم انیمیشن داشتیم که از آنجا به این هنر علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم آن را ادامه دهم. بعد در دانشگاه صدا و سیما تحصل کردم و کمکم به کار حجم علاقه پیدا کردم. تقریبا از سال ۷۲ کار انیمیشن استاپ موشن و عروسکی انجام میدهم.
سال ۷۰ جایزه دوربین طلایی را گرفتم
خرمیان درباره مهمترین اتفاقی که منجر به ادامه راهش شد توضیح داد: سال ۷۰ بود که یکی از دروس دانشگاه را با استاد اردشیر کشاورز میگذراندم و برای این کلاس یک انیمیشن کوتاه خمیری به اسم«سبز رنگ دوستی» ساختم. آن زمان حتی هنوز کامپیوتر وارد ایران نشده بود و ما با نگاتیو کار میکردیم. بنابراین ساخت انیمیشن کار طاقتفرسایی بود. یکی از دوستان انجمن سینمای جوان خواست تا کاری را برای جشنوارهای در آلمان بفرستم و من «سبز رنگ دوستی» را فرستادم و جایزه دوربین طلایی را گرفتم که باعث شد انگیزه بیشتری پیدا کنم.
در این قسمت فیلمی از پشت صحنه ساخت انیمیشن «سوزنبان» پخش شد.
شعری از قیصر امیپور ایده«سوزنبان» شد
او درباره سوژه «سوزنبان» گفت: «سوزنبان» دغدغه شخصی بود که چند سالی ذهن مرا درگیر کرده بود. همیشه علاقهمند بودم در کاری از «قطار» استفاده کنم به نظرم عنصر دراماتیکی بود و آن را به شکل موجود زنده ای میدیدم. تا اینکه به شعری از قیصر امین پور برخوردم: «قطار میرود/ تو میروی/ تمام ایستگاه میرود/ و من چقدر سادهام که سالهای سال به نردههای ایستگاه رفته تیکه دادهام» این شعر را در اختیار آقای حضرتپور گذاشتم تا آن را تبدیل به فیلمنامه کند.
حضرتپور با اشاره به اینکه بیش از ده سال است که با مهدی خرمیان همکاری میکند گفت: من از خانواده راهآهنی میآیم یعنی پدربزرگ و عمویم در راهآهن کار میکردند. وقتی فیلمنامه «سوزنبان» به من پیشنهاد شد با عمویم تماس گرفتم و از او جزئیاتی را درباره شغل سوزنبانها پرسیدم. اما بحث اصلی این فیلمنامه انتظار بود. تمام تلاشم را کردم که این انتظار را کدگذاری کنم تا آقای خرمیان بتواند ترجمه بصری خوبی را ارائه کند. این انتظار به لحاظ تماتیک و درون مایه محل اتکای فیلمنامه بود.
برای استفاده از قطار «سوزنبان» یکی از دیوارهای دفتر را برداشتیم
خرمیان درباره شیوه ساخت قطار «سوزنبان»توضیح داد: طول این قطار سه متر و نیم بود که در اتاقهای دفتر ما جا نمیشد و ما مجبور شدیم به خاطر آن یکی از دیوارها را برداریم. حدود ۳۵ متر هم ریل داشتیم. در واقع در ابتدا یک پرینتر سه بعدی خریدیم و مدل قطار را برایش طراحی کردیم و پرینت گرفتیم. این کار سختیهای خودش را داشت. مثلا اینکه با قطار بزرگی در ارتباط بودیم که چرخهایش به سختی میتوانستند وزن آن را تحمل کنند.
او درباره وضعیت کنونی دکور گفت: دکور از بین رفت است. تجسم کنید من تاکنون سه هزار و پانصد دقیقه انیمیشن استاپ موشن ساختم. بنابراین دکورهای بسیاری تاکنون ساخته ام اما ۹۰ درصد دکورها را دور ریختیم. همیشه برایمان سخت است آنها را دور بریزیم اما توانایی نگهداری این دکورها را هم نداریم.
از استوری برد استفاده نمیکنم
خرمیان با اشاره به اینکه ساخت «سوزنبان» ۱۴ ماه طول کشید درباره استوری برد این انیمیشن عنوان کرد: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از ما حمایت کردند و هزینهها را تقبل کردند. اما من فقط برای جلب کمک مالی مرکز استوری برد تهیه کردم. در واقع همه پلانها و صحنهها در ذهن من است. اصلا نمیتوانم قبل از این که داخل استودیو بروم به پلان فکر کنم. حتی شب قبل هم نمیدانم چه پلانی میخواهم بگریم. در لحظه تصمیم میگیرم میزانسن باید چطور باشد.
انیمیت شخصیتهای استاپ موشن در لحظه اتفاق میافتد
حمید محمدی درباره انیمیت «سوزنبان» گفت: فرق انیمیت در کارهای سه بعدی با استاپ موشن در این است که باید همه چیز را در لحظه تصمیم بگیری. تایمینگ، بیتوین و یا هر چیزی را باید در لحظه دربیاوری. اینکه بدن عروسک چطور باشد، لباسش و عوامل دیگر صحنه. پلانی که شروع کردی را باید تا آخرش بروی. نمیتوانی بگویی خسته شدم. چون اگر یک وقفه طولانی بیافتد دکور سرد و گرم میشود. ما از یونولیت، ام دی اف و نوپان استفاده میکنیم نور که هست فضا گرم میشود و تغییرات اتفاق میافتد.
او ادامه داد: اگر فریم اول را به آخری کات بزنی اختلاف را متوجه میشوید اما وقتی پشت سر هم پیش میرود به قدری این تغییر نرم اتفاق میافتد که محسوس نمیشود. پیش آمده پلانی را ده صبح شروع کردیم و سه نصفه شب تمام کردیم. البته شخصیت ما پیرمرد منزوی و تنهایی بود که انیمیت چندانی نداشت.
مخاطبان نباید تفاوت ماکت را از فضای ساخته شده تشخیص میدادند
مهدی شرکتمعصوم مسئول جلوههای ویژه مهمترین چالش جلوههای ویژه «سوزنبان» را محدودیت ماکت دانست و توضیح داد: ابعاد ماکت محدودیت داشت و تا جایی را پوشش میداد و برای بقیه کار فضایی باید ساخته میشد که به آن متصل شود. و بیننده نباید متوجه شود که کجا ماکت هست و کجا فضا ساخته شده. این اتفاق حرکت دوربین را هم سختتر میکرد.
دستگاه موشن کپچر را خودمان ساختیم
خرمیان با اشاره به اینکه هنوز بعد از گذشت سی سال از ساخت انیمیشن لذت میبرد درباره سوال یکی از حضار در خصوص دوربین عکاسی و دستگاهی که آن را حرکت میداد گفت: این دستگاه موشن کپچر را چهارسال پیش یکی از دوستان برایمان ساخت که قابلیت حرکت دارد و با موتور کار میکند. کسی هم به تازگی آن را با نرم افزار دراگون فرم هماهنگ کرده و با این نرم افزار میتوانیم آن را کنترل کنیم. همین یک مدل در ایران ساخته شده و هزینه ساختش چهل میلیون تمام شده است.