به گزارش سوره سینما، نحوه تولید این انیمیشنها با حضور سمانه شجاعی کارگردان، امین کفاشزاده نویسنده، معین صمدی کارگردان، هادى طبسى سرپرست انیماتورها، فراز شانیار کانسپت آرتیست، سعید قلى زاده کامپوزیت، و اشکان رهگذر کارگردان و مجری جلسات در پلتفرم داربست بررسی شد.
به گزارش روابط عمومی استودیو هورخش، در ابتدای جلسه انیمیشن «اکتسابات انتسابی» از محصولات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد و سپس سمانه شجاعی کارگردان این اثر به همراه امین کفاشزاده نویسنده برای حاضران توضیحاتی در خصوص ساخت «اکتسابات انتسابی» بیان کردند.
ساخت انیمیشن ما را بزرگ میکند
شجاعی پیشینه حضورش در حوزه انیمیشن را اینطور توضیح داد: زمانی که در کنکور ارشد شرکت کردم، رتبه خوبی آوردم و انیمیشن را انتخاب کردم. من از رشته نقاشی وارد انیمیشن شدم. نقاشی به کانسپتی که در فضای انیمیشن وجود دارد ربط بسیاری دارد و البته من این موضوع را بعد از ورود به انیمیشن متوجه شدم.
کفاشزاده هم درباره حضورش در این پروژه گفت: دوران دبیرستان رشته تجربی میخواندم و بحث ژنتیک از همان زمان برایم بسیار جالب بود. معلم بسیار خوبی هم داشتیم که ما را بیشتر علاقهمند کرده بود. طوری شده بود که هر گاه رفتاری را در کسی میدیدم از خودم میپرسیدم این جزء اکتسابات انتسابی اوست یا برعکس. البته هیچگاه نمیتوانم از کاغذ سفید شروع کنم و قصه «اکتسابات انتسابی» را هم از ماجرای دوستی الهام گرفتم که امیدوارم هیچوقت این انیمیشن را نبیند.
شجاعی سپس تصاویری از طرح اولیه شخصیت «اکتسابات انتسابی» که نویسنده براساس آن داستان را نوشته بود و ریل اولیه به حاضران نشان داد و بیان کرد: بعد از ریل اولیه بود که متوجه شدم باید حتما استوری برد بزنم. حتی قبل از این ماجرا داشتم به اجرای این انیمیشن با ماسه فکر میکنم. این هم تقصیر خانم کشکولینیاست که همه را به شن و ماسه علاقهمند میکند. اما در نهایت استاد سارا خلیلی بسیار ما را آزاد میگذاشتند و به تجربهگرایی اهمیت بیشتری میدادند. به همین دلیل تاکید زیادی روی استوری برد کشیدن نداشتند.
کفاشزاده درباره اینکه چرا ریل بدون صدای شاهد کشیده شده توضیح داد: یکی از دلایلش این بود که کار تا مرحله نهایی بیصدا بود. یعنی قرار بود کار صدا را من انجام دهم که آن را روز آخر به کارگردان رساندم. برایم بسیار مهم بود نریتور خوبی در کارمان حضور داشته باشد.
شجاعی درباره این سوال که رسیدن صدا در آخرین روزهای کار باعث عدم تطابق نشده بود گفت: نسخه نهایی کار بسیار متفاوت است با آنچه در دانشگاه و روز دفاعم ارائه دادم. بعد از دفاع سه ماه روی «اکتسابات انتسابی» کار کردم تا همین تطابق اتفاق بیافتد. مخصوصا که دوسال روی این انیمیشن کار کرده بودم و واقعا حیف بود که نیمه تمام رها شود.
او سپس تصاویر شخصیتها را که با الهام از عکسهای قدیمی خانوادگی کشیده بود و مدل شیتها را به حاضران نشان داد.
کارگردان «اکتسابات انتسابی» درباره مشارکت مرکز گسترش در این کار توضیح داد: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کار را از ما خرید. البته وقتی میخواستم بسازم کار را به مرکز دادم و از فیلمنامه ایراداتی گرفتند اما وقتی تمام شد به پیشنهاد آقای دهستانی دوباره به مرکز فرستادیم و اینبار تایید شد. فقط چند ایراد از صدا گرفتند که آن را تغییر دادیم.
شجاعی با بیان اینکه علاقهمند به کمک گرفتن از خارج از دانشگاه بوده گفت: اما به دلیل اینکه همه بچهها در حال کار روی پایاننامه خودشان بودند و من هم فقط میتوانستم آنچه در ذهنم بود را بکشم از کسی کمک نگرفتم.
او درباره حضور انیمیشن «اکتسابات انتسابی» در جشنوارههای بینالمللی توضیح داد: قرار بود این کارها را مرکز انجام دهد و من هیچ ایدهای نداشتم اما چون متاسفانه این اتفاق از طرف مرکز نیافتاد خودم دست به کار شدم. به نظر میآید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بیشتر تولیدکننده است تا پخشکننده. هر چند که به عنوان فیلمساز سخت است که خودت این کار را برعهده بگیری.
شجاعی ادامه داد: پخشکنندگی روحیه متفاوتی میخواهد. در حال حاضر باید حواسم دائم به این باشد که اعلام کنم انیمیشنم کجاها پذیرفته شده و تازه زمانی که پذیرفته میشود ابتدای سختی است. چون هر جشنوارهای چیزهای متفاوتی از شما میخواهد.
او درباره تجربه ساخت «اکتسابات انتسابی» گفت: وقتی انیمیشنم در جشنواره انسی قبول شد با خودم فکر کردم اگر باردیگر در انسی قبول شوم برایم چه فرقی میکند؟! به همین دلیل است که یک سال و چند ماه است که انیمیشن دیگری را شروع نکردهام. اما بعد به این نتیجه رسیدم با هر انیمیشنی که میسازیم بزرگتر میشویم.
«جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره» را هشت سال پیش ساختم
انیمیشن «جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره» دومین انیمیشنی بود که در دومین «جلسات کارتون تهران» به نمایش درآمد. معین صمدی ضمن تشکر از برگزارکنندگان جلسه درباره حضور در حوزه انیمیشن گفت: از بچگی به سینما علاقه داشتم ولی هیچوقت، حداقل تا دوران راهنمایی فکر نمیکردم که میشود انیمیشن را ساخت. اما فیلمهایی که دوست داشتم بسیار سخت بود. فیلمهایی مثل ای تی که در ایران ساخت آنها راحت نیست. تا اینکه با انیمیشن آشنا شدم و فهمیدم هر حرفی را میشود با انیمیشن زد. وارد هنرستان صدا و سیما شدم که فضای جالبی داشت. درسهای ما بسیار خاص بود و اساتید خیلی خوبی داشتیم. کسانی که خودشان کارهای سینمایی کرده بودند. مثلا اصغر فرهادی به ما عروسکسازی درس میداد.
او ادامه داد: در آنجا فضایی وجود داشت که ما را به سمت حیطهای که میتوانستیم فعالیت کنیم راهنمایی میکرد. از سال دوم انیمیشن به کارهایمان اضافه شد و به مرکز صبا که تازه آن دوران راهاندازی شده بود رفتیم. آقای خرمیان که دیروز انیمیشنش در اینجا به نمایش در آمد هم در آنجا حضور داشت. اولین بار آقای خرمیان را در مرکز صبا دیدم و از من خواستند که در صبا کار کنم. همه کاری یاد گرفتم. وقتی وارد پروژه «ماردوش» شدم برای طراحی صحنه مجبور شدم در مورد شخصیت جمشید تحقیق کنم. اینجا بود که قلابی در من گیرافتاد و به شخصیت جمشید علاقهمند شدم.
صمدی با اشاره به این که بعد از ۱۵ سال فرصتی پیش آمد تا به درخواست مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی انیمیشنی براساس جمشید بسازد گفت: مرکز گسترش ده سال پیش طرحم را رد کردند اما من با بودجهای نصف برآورد با آنها قرارداد بستم. شاید خودخواهی بود که فقط میخواستم به خاطر علاقهام این کار را بسازم.
کارگردان «جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره»ادامه داد: از آنجا بود فراز شانیار وارد کار شد و همه از من میپرسیدند چرا فراز. چون فضای کارهای او بسیار متفاوت از چیزی بود که من میخواستم. اما در نهایت اتفاقی که باید بیافتد افتاد.
فراز شانیار درباره طراحی شخصیتها گفت: دستم بسیار باز بود. در ابتدا شخصیتها را رئال طراحی کردم. اما بعد مجبور شدم به سمت سادگی بیشتری بروم. به خاطر این پروژه مجبور شدم فضایم را تغییر دهم به این دلیل کلی نکات آموزنده جدید یاد گرفتم. کاملا به کارگردان اطمینان داشتم وسعی می کردم مطابق با خواسته ا جلو بروم.
صمدی درباره طراحی شخصیت جمشید گفت: همزان با طراحی شخصیتها روی استوری رد کار میکردم. ابتدا شخصیتها را با حجم کار کردم و آنها را به فراز دادم. شخصیت جمشید را نمیتوانستم به غیر از سیلوئت به شکل دیگری ببینم. چون این شخصیت متعلق به دوران تاریخی است که بسیار مبهم است. بنابراین اصلا نمای کلوز آپ نداشتیم.
او عنوان کرد: این فیلم براساس تفکرات هشت سال پیش من ساخته شده است. شاید اگر امروز قرار بود که آن را بسازم به شکل دیگری میساختمش.
هادى طبسى سرپرست انیماتورها درباره طراحی شخصیتها گفت: این کار مرا به سالهای قبل بازمیگرداند. این سیلوئت بودن انیمیت شخصیتها را بسیار سخت میکرد. قرار بود تمام کار را خودم پیش ببرم اما چون مسافت بسیار بود و بعد وقفهای پیش آمد مجبور شدم به پروژههای دیگری بپیوندم.
صمدی در تکمیل صحبتهای طبسی گفت: آن زمان رئیس مرکز گسترش سینمایی مستند و تجربی عوض شد و از ما خواست تا برویم و درباره این پروژه توضیح دهیم. بعد از شش ماه دوباره پروژه را تایید کردند. سعی کردیم انیمیت شخصیت جمشید برای هادی باقی بماند تا دچار خلل نشویم اما با انیماتورهای دیگری مثل بهمن نظری، مهدی علیبیگی، مهرداد شاهوردی…. هم کار کردیم.
او ادامه داد: تا اینکه دوباره رئیس مرکز گسترش عوض شد و دوباره ما را برای توضیحات خواستند. مدیریت جدید مرکز واقعا با ما همراهی کرد. چون پروژه جمشید تبدیل به پروژه فرسایشی شده بود که هفت سال ساختش طول کشیده بود.
سعید قلى زاده کامپوزیت پروژه جمشید درباره همکاری اش با صمدی گفت: اصلی ترین بخش تغییرات پشت سر هم بود. ما مجبور بودیم برگردیم از اول کارهایی را تغییر دهیم. برای این برف اسکریپتی در مایا نوشتم. حتی برای نوشتن اسمها ابزار جدایی نوشتم.
صمدی با بیان اینکه میخواستیم کار جمع شود و تمام سعیمان را کردیم تا پایان یابد گفت: بازخوردهای متفاوتی در جشنواره از این انیمیشن داشتم که برایم جالب بود. اما در هیچ جشنواره معتبری جایزه نگرفتم. البته در جشنوارههای داخلی جوایز خوبی کسب کردیم.
«جلسات کارتون تهران» از ۲۶ تا ۲۸ شهریورماه در پلتفرم داربست برگزار میشود.