به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی برنامه سینما دو؛ در ابتدای برنامه به مناسبت انتخاب فیلم «نفس» به عنوان نماینده سینمای ایران در آکادمی اسکار؛ حامد عنقا؛ مجری برنامه سینما دو با امیر اسفندیاری به گفت و گویی تلفنی پرداخت.
عنقا در ابتدا از اسفندیاری در خصوص صحبت مطرح شده در خصوص اینکه همکاری بنیاد سینمایی فارابی در ساخت فیلم «نفس» در راهیابی این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار تاثیر داشته است؛ توضیح خواست.
اسفندیاری در این زمینه پاسخ داد: اصولا حرف های منطقی و درست را پاسخ می دهیم اما این چند روزه حرف هایی مثل چیزهایی که گفتید وجود داشته؛ یا صحبت هایی مبنی بر اینکه فیلمی تا لحظات آخر انتخاب شده بود و بعد تغییر کرد. گمانه زنی ها ایرادی ندارد اما وقتی این صحبت ها را به اطلاع صد درصدی از اتفاقات رخ داده در هیات انتخاب تبدیل می کنند توهین به این هیات است. در مواردی هیات انتخاب از من خواستند این اخبار کذب پیگیری حقوقی شوند. فیلمی که راهی اسکار می شود مانند تیم ملی یک کشور است که دارد به صحنه بین المللی می رود و همه وظیفه دارند از آن حمایت کنند.
عنقا اظهار داشت: حرف درستی است هر اتفاقی که در هیات انتخاب افتاده «نفس» خروجی این هیات بوده است. ما دوره های مختلفی به این آکادمی فیلم معرفی کرده ایم؛ به تناسب در دوره هایی موفق بوده ایم و دوره هایی نبوده ایم. اما نمی توان از این مساله غافل شد که داشتن یک پخش کننده بین المللی برای دیدن فیلم در آمریکا و معرفی آن به آکادمی تاثیر دارد. چه کار برای دیده شدن این فیلم در آمریکا می کنید؟
اسفندیاری پاسخ داد: این فیلم پخش کننده بین المللی دارد که آقای اطیابی است و باید کمک کنیم یک پخش کننده آمریکایی هم پیدا شود. فیلم «نفس» از میان ظرفی انتخاب شده که سینمای ایران امسال داشته است. هر سال این ظرفیت متفاوت است یک سال فیلم هایی ممکن است وجود داشته باشند که احتمال بیشتری برای انتخاب شدن دارند و سال هایی این احتمال کمتر است.
از این نکته هم نمی توان غافل شد که ۶، ۷ هزار نفر در آکادمی اسکار در انتخاب فیلم نقش دارند بنابراین باید کمک کنیم این فیلم در آمریکا دیده شود. توقع هم نداشته باشیم هر سال اسکار سهم سینمای ما باشد.
عنقا ادامه داد: در اینکه فیلم «نفس» فیلم خوبی است حرفی نیست. حرف من این است که از اینجا که کار هیات انتخاب تمام شده برای دیده شدن این فیلم چه اتفاقاتی می افتد؟
اسفندیاری پاسخ داد: از همه سازمان هایی که می توانند کمک کنند باید دعوت شود و جلسه ای با تهیه کننده، کارگردان و پخش کننده گذاشته شود تا نتیجه مناسبی به دست آید.
عاطفه رضوی: قهرمانان واقعی جنگ اصرار به دیده شدن نداشتند
در ادامه برنامه و پس از پخش گزارشی مبنی بر معرفی بازیگران زنی که نقش های تاثیرگذاری در سینمای دفاع مقدس را خلق کرده اند؛ عنقا به این مساله اشاره کرد که در حوزه سینمای دفاع مقدس نمی توان حرف زد و از زنده یاد «رسول ملاقلی پور» صحبتی به میان نیاورد نکرد. فکر کردیم این سال ها خیلی ها در این باره گفتگو کرده اند اما جای یک نفر همیشه خالی بوده که سال هاست حاضر به مصاحبه نشده اما امشب اینجا و مقابل دوربین سینما دو حضور دارند؛ «عاطفه رضوی» بازیگر فیلم های بسیاری از جمله فیلم «نجات یافتگان» به کارگردانی رسول ملاقلی پور.
عنقا در ابتدا از رضوی پرسید؛ اهالی سینما شما را قبل از بازیگر به عنوان طراح گریم و چهره پرداز می شناختند چه شد که به بازیگری رسیدید؟
رضوی پاسخ داد: من اولین کارم در سینما «آن سوی آتش» به کارگردانی کیانوش عیاری بود و پس از آن نزد عبدا… اسکندری گریم را فراگرفتم. در معرفی من به کیانوش عیاری هم برادرم بهروز رضوی نقش داشت. اما این را هم بگویم که کیانوش عیاری جزو کارگردان هایی است که لزوما معرفی یک نفر از سوی کسی منجر به انتخاب آن فرد نمی شود.
عنقا در ادامه مطرح کرد: می توان گفت شما بعد از فیلم «نرگس» به عنوان یک بازیگر تثبیت شدید. چه شد که به فیلم «نجات یافتگان» ملاقلی پور رسیدید؟
رضوی بیان داشت: زنده یاد رسول ملاقلی پور فیلم نامه «نجات یافتگان» را برای من فرستادند و با عجله از من خواستند پاسخ دهم. من هم ایشان را می شناختم و هم اینکه علاقمند به بازی در فیلم جنگی بودم بنابراین پاسخم مثبت بود. «نجات یافتگان» ذهنیت مرا نسبت به جنگ تغییر داد.
عنقا عنوان داشت: زنده یاد ملاقلی پور شخصیت ویژه ای داشت؛ چگونه با رسول کار کردید مخصوصا که فیلم بلافاصله به اکران نرسید.
بازیگر «سفر به چزابه» اظهار داشت: بله فیلم دو سال توقیف بود. ارشاد به نجات یافتگان مجوز ساخت نداد. این فیلم به این شرط ساخته شد که سریالش هم ساخته شود. به نظر من کار کردن با ملاقلی پور سخت نبود. اینکه به عنوان یک زن در یک محیط کاملا مردانه کار کردم که غالبا محیط جبهه و جنگ را به خوبی می شناختند و حتی بسیاری اسامی واقعی یکدیگر را نمی گفتند و همدیگر را حاجی صدا می کردند تجربه جدیدی بود. کلا ما سه زن بودیم. من هم درباره ویژگی خاص اخلاقی مرحوم ملاقلی پور شنیده بودم و از این رو زمان قرارداد گفتم شنیده ام شما زیاد خشمگین می شود و درخواستم این بود که در مورد من این اتفاق نیفتد. و البته که تا پایان فیلمبرداری برخوردی پیش نیامد و تنها در حد اختلاف سلیقه های معمول بود اما خشمگین شدنی که شنیده بودم حداقل ایشان به من انتقال ندادند.
وی اضافه کرد: تا آن زمان با کارگردان های بزرگی کار کرده بودم از روز اول تصمیم گرفتم کارهایی را واقعی انجام دهم مثل نفس نفس زدن و تمرکزم را بگذارم برای حس های دیگر.
عنقا با بیان اینکه گفته می شود که شما همیشه از کارگردان سوال می پرسید که قبل از من برای ایفای این نقش به چه کسی فکر کرده بودید؟ در «نجات یافتگان» هم این پرسش را مطرح کردید؟ این بحث را پی گرفت. و رضوی پاسخ داد: بله می پرسیدم چون می خواستم نگاه کارگردان را به نقش متوجه شوم. در «نجات یافتگان» به قدری عجله در کار بود و من هم دوست داشتم در این فیلم بازی کنم که در آن شرایط به این مساله فکر نکردم. منتها بعدا متوجه شدم که گویا به ماهایا پطروسیان پیشنهاد شده بود و ایشان خارج از ایران بوده اند.
عنقا همچنین مطرح کرد: شنیده ام که ملاقلی پور وقتی صحبتی می کردند همه قائل به انجام آن بودند، تجربه شما چطور بود؟
بازیگر «زینت» بیان داشت: اینطور که شما می گویید نبوده و اتفاقا ایده ها را می پذیرفتند اما همه فضا و کلیت فیلم را در ذهن داشت. شاید جاهایی دکوپاژ تغییر می کرد.
عنقا افزود: هیچ وقت برای شما این سوال پیش نیامد که چرا کاراکتر مریم قندی همه چیز را رها نمی کند و نمی رود؟
رضوی پاسخ داد: چرا این سوال همیشه در ذهنم بود. می گویند در بازیگری لحظه خاصی هست که بازیگر به نقش نزدیک می شود و به آن می رسد برای من این اتفاق پس از گذشت یک هفته از بازی رخ داد. روزی نشسته بودم و داشتم به این سوال فکر می کردم. یک آن به این پاسخ رسیدم که مریم قندی نمی رود چون تنهاست و این تنها آدم زنده اطرافش است.
عنقا در این بخش از گفتگو مطرح کرد: بازی این فیلم چه تغییری در پیش زمینه های ذهنی شما از جنگ داشت؟ که رضوی عنوان کرد: در این فیلم با کسانی برخورد کردم که در خط مقدم حضور داشتند. دیدم کسانی را که جنگیدند و اصرار به دیده شدن نداشتند که البته هنوز هم هستند این افراد. آدم هایی که خیلی واقعی بودند و اصلا شبیه چیزی به اسم ریا نبودند.
عنقا در ادمه پرسید: پیشنهاد بازی در فیلم های دفاع مقدسی پس از این کار به شما شد؟ که رضوی بیان داشت: بله. بعد از آن پیشنهادهای مشابه در فضای دفاع مقدس داشتم اما نپذیرفتم. چون به نظرم یکی از اشکالات این فیلم ها این است که تصویر صحیحی از قهرمانان این فیلم ها ارائه نمی شود. تمام این افراد کسانی هستند که در ابتدا شبیه ما بودند، با اعتقاداتی به جبهه رفتند و در جنگ ساخته شدند هیچ ایرانی هم نیست که به این افراد احترام نگذارد اما این به این معنی نیست که قدیس و معصوم بسازیم.
عنقا ادامه داد: اما به هر حال اینها کسانی هستند که عمر و جوانی شان را گذاشته اند شاید از ابتدا قدیس نبوده اند اما در انتها خیلی شبیه قدیس شده اند.
و رضوی اظهار داشت: بله. اما همین ماجرا که این انسان های قابل احترام را از آدم هایی معمولی و زمینی بودن دور می کنیم بازخوردی دارد که مخاطب را جذب نمی کند.
پوراحمد: خاک خوردن ۴۰ سال تجربه افسردگی می آورد
مهمان بعدی این برنامه کیومرث پوراحمد با فیلم های «اتوبوس شب» و «پنجاه قدم آخر» در سینمای دفاع مقدس بود که جای خالی ملاقلی پور را بسیار بزرگ دید و در خصوص چگونگی اولین تجربه اش در سینمای دفاع مقدس توضیحاتی ارائه کرد. او همچنین درباره تبدیل شدن «اتوبوس شب» از تله فیلم به فیلم؛ بیان داشت: گفته بودند «اتوبوس شب» تله فیلم شود. منتها من بعد گفتم این فیلم قرار است فیلم دفاع مقدس باشد و قرار نیست تله فیلم باشد و بعد از دیدن قرار شد فیلم سینمایی باشد و در عرصه جشنواره و فستیوال های خارجی و داخلی هم موفق بود. در ادامه اتفاقاتی که در روند ساخته شدن «اتوبوس شب» افتاد توسط پوراحمد تشریح شد.
پور احمد درباره تجربه ساخته شدن «پنجاه قدم آخر» اضافه کرد: طرحی پیشنهاد شد. حبیب احمدزاده هم در این باره نقش اساسی داشت و همیشه فکر می کردم سخت ترین فیلم و بهترین فیلمم خواهد بود. اینکه سخت ترین بود به من ثابت شد اما بهترین را هنوز هم نمی دانم. فیلم را وقتی در مرحله راف کات بود به یکی از سرمایه گذاران نشان دادم که بسیار از آن تعریف کرد. قبل از ورود به سالن نمایش فیلم در جشنواره «پنجاه قدم آخر» در جشنواره پیامکی آمد مبنی بر اینکه فیلم با برخورد سرد تماشاگران روبرو شده است در حالیکه هنوز فیلم دیده نشده بود. فهمیدم قرار شده فیلم زده شود. در سالن هم انگار این افراد چیده شده بودند که فیلم را تمسخر کنند. در جلسه پرسش و پاسخ هم همین اتفاق افتاد.
بعد هم کسانی که فیلم را دوست نداشتند که جای خود اما دوستان هم سکوت کردند؛ کسانی که در اکران خصوصی فیلم از آن تمجید کرده بودند. برای همین من هنوز نمی دانم فیلم خوبی ساخته ام یا بدی.
عنقا در این بخش از گفت و گو با پوراحمد بیان داشت: روزی حاتمی کیا در جلسه ای در حضور مقام معظم رهبری گفتند به ما هم درجه بدهید چون ما هم در ساخت فیلم های مان دچار مشکل هستیم. بنابراین به نظر می رسد باید از فیلم های این عرصه حمایت شود. حتی همان «پنجاه قدم آخر» هم همه اتفاق نظر دارند ۶۰ دقیقه ابتدای آن از بهترین های شماست و بحث سرِ ۲۰ دقیقه آخر است. بنابراین به نظر من باید از امثال پوراحمد که از میزان علاقه شان به سینمای دفاع مقدس باخبریم حمایت شود.
پوراحمد پاسخ داد: من دیگر در این عرصه فیلم نمی سازم چون سینما به اندازه کافی مصبر دارد و در عرصه دفاع مقدس این مبصرها بسیار زیادتر می شوند.
عنقا هم ادامه داد:مقداری از این مساله طبیعی است و در همه جای دنیا هم اتفاق می افتد. این روزها چه می کنید؟
پور احمد بیان داشت: فقط فیلمنامه می نویسم. در افطاری چهار سال پیش با آقای روحانی گفتند اگر شما فیلم نسازید بد است، اما این چهار سال نساختم اتفاقی هم نیفتاد به جز یک فیلم «کفش هایم کو؟». اینکه ۴۰ سال تجربه خاک می خورد افسردگی می آورد. امسال هم پس از انتخابات همه گفتند حمایت می کنند اما اتفاقی نیفتاد اینطور به نظر می رسد که زیاد هم از بین رفتن این تجربیات برای کسی مهم نیست.