سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۳ آبان ۱۳۹۶ در ۱:۱۹ ب.ظ چاپ مطلب
تاجبخش فنائیان در برنامه «چشم شب روشن» عنوان کرد:

بازیگری نقاشی نقش است/ سلوک لازمه فعالیت هنری است/ بازیگر باید خلاق باشد

fanaian1

اکبر نبوی مجری کارشناس سینمایی «چشم شب روشن» در شامگاه ۱۰ آبان، میزبان دکتر تاجبخش فناییان، استاد دانشگاه، کارگردان و نویسنده تئاتر و تلویزیون بود.

به گزارش سوره سینما، در ابتدای بحث نبوی به این موضوع اشاره کرد که پیرامون بحث بازیگری تاکنون با افرادی چون رضا کیانیان، امین تارخ و هنگامه قاضیانی بحث و گپ و گفت داشته و در ادامه از فنائیان خواست بگوید بازیگری چیست و آیا در این‌همه سال‌ها به تعریف خاص خودش از بازیگری رسیده‌ یا یک گام از تعریف بازیگری جلوتر رفته است یا خیر؟

فناییان در این زمینه گفت: نمی‌توانم ادعا کنم یک گام از تعریف بازیگری که تابه‌حال شده است، جلوتر رفته‌ام. ضرورتی نداشته و به‌ اندازه کافی در مورد این موضوع نظریه‌پردازان بزرگ و مطرح دنیا نظریات درست، قوی و ماندگاری داده‌اند و من می‌توانم آموزه‌های خودم را بیان کنم.

بازیگری نقاشی نقش است

او ادامه داد: به نظر من بازیگری نقاشی نقش است و ابزار نقاشی بازیگر، درواقع بیان، بدن، احساس، افکار و تجربیات بازیگر است که توسط این عناصر نقش را بر صحنه یا جلوی دوربین نقاشی می‌کند. به کار بردن هریک از این عناصر فنونی را لازم دارد تا بدن و بیان نقش را به‌درستی برای تماشاگر روی صحنه یا جلوی دوربین ترسیم کند.

نبوی با بیان اینکه وقتی به نمایشگاه نقاشی می‌رویم هر بیننده‌ای متناسب با ارزش، عمق و ژرفای آن اثر نقاشی، درک و دریافت و مواجهه اختصاصی برای خودش دارد، این سوال را از فنائیان پرسید که آیا این نقاشی مدنظر شما است که هر بیننده‌ای درک و تصور خودش را از نقاشی نقاش که همان بازیگر است دارد یا خیر؟

فناییان در پاسخ اظهار کرد: در نقاشی هم نقاش هدف واحدی دارد منتها تماشاگران در مواجهه با آن نقش یا نقاشی به‌تناسب تجربیات، سلایق، افکار و دیدگاه خودشان آن نقاشی را تفسیر به رای خودشان می‌کنند.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در صحنه تئاتر هم نسبت به نقش ممکن است این اتفاق بیافتد اما حتماً نقاش، یعنی کسی که به کمک کارگردان این نقش را آفریده، باعث می‌شود که این نقاشی شکل بگیرد. تماشاگران ممکن است به تعداد سلایقی که وجود دارد برداشت‌های مستقل خودشان را داشته باشند.

فنائیان در پاسخ به طرح این مسئله از سوی نبوی که “ممکن است حظ من تماشاگر از بازی بازیگری در نقش و ارائه شخصیت نمایشی خاص، حظ عمیقی باشد و من لذت بالایی ببرم و دیگری لذت کمتری ببرد، اما درک هردوی ما از شخصیت اثر عموماً واحد است” تصریح کرد: در مواجهه با نقاشی هم همین‌طور است یعنی دریافت کلی وجود دارد و در جزئیات تفاوت‌هایی حاصل می‌شود.

تکثر تماشاگران و مخاطبان، تکثر برداشت‌ها را به همراه دارد

دبیر دوازده دوره تئاتر دانشجویی ادامه داد: چون آن نقش با قصد واحد و تعریفی که کارگردان دارد و نقاشی‌ای که بازیگر دارد ساخته‌شده، تماشاگران نقشی را در قالب مثبت و منفی می‌بینند؛ ولی در جزئیات، به‌اندازه آگاهی تماشاگر از نقش و در قالب دیدگاه‌هایی که ممکن است اشخاص مختلف به شخصیت داشته باشند دریافت‌های متفاوتی وجود خواهد داشت. این دریافت‌های متفاوت امروزه به اثبات رسیده است که به آن متافیزیک حضور گویند. تکثر تماشاگران و مخاطبان، تکثر برداشت‌ها را به همراه خواهد داشت.

نبوی در این زمینه گفت: آن تکثر به جهان معنای اثر برمی‌گردد تا نحوه ارائه نقش یا نقاشی و تکثر است که حاکم بر درک و دریافت است و آن درک و دریافت ما را از اثر، سامان می‌دهد. چه کسی نگاه تأویل گرایانه به یک اثر نمایشی داشته باشد و چه نداشته باشد که آن تکثر آنجا اتفاق می‌افتد.

فناییان استاد بازیگری و تئاتر دانشگاه تهران تأکید کرد: اثر، عناصر دارد یعنی یک از مهم‌ترین عناصرش شخصیت‌های داخل اثر است و دکور، نور، موسیقی، لباس و متن همه باعث می‌شود تا اثر معنای کلی را اعلام کند. در جزئیات هم به این شکل تفاوت‌های برداشت همیشه امکان‌پذیر است تا این حدی که تماشاچی بگوید بازیگر نقش واحدی را که با هدف واحدی ساخته ‌و پرداخته شده خوب بازی کرده یا خیر. تا این حد ممکن است تکثر آرا وجود داشته باشد اما در مجموع وحدتی که خاص متن، تأویل کارگردان از متن و بعد استعداد و ذوق بازیگر در ارائه نقش است و درک هم باید با درک کارگردان یکی باشد.

وی ادامه داد: حاکمیت فکر، احساس و مجموعه خواسته‌ها و ایده‌های متن، توسط کارگردان می‌بایست تعریف شود، چرا که رهبری با اوست و کارگردان در رأس مجموعه است که کاری واحدی را انجام می‌دهد و همه عناصر باید تحت نظارت، خواست، اهداف و روش‌های کارگردان، به خلاقیت‌های خودشان بپردازند و آن خواست را به‌ پیش ببرند.

وی در تکمیل صحبت‌هایش گفت: در جزییات نیز هرکدام از عناصر هنری این مجموعه استعداد، ذوق، توانایی و خلاقیت خود را بروز می‌دهد تا رضایت کارگردان حاصل شود.

فناییان در پاسخ به این سؤال نبوی که بازیگر چطور می‌تواند سلوک فردی خود را با تجربه جمعی کنار هم بگذارد تا نقش به‌صورت مطلوب تره شود، توضیح داد: باید ببینیم کارگردان بر چه اساسی بازیگر را انتخاب می‌کند. اول اینکه نسبت فیزیکی، روحی، روانی، تجربی و مهارت‌های بازیگر با نقش است؛ این نسبت را وقتی کارگردان در بازیگر مشاهده می‌کند آن را انتخاب می‌کند.

fanaian2

بازیگر باید خلاقیت داشته باشد

استاد بازیگری دانشگاه تهران افزود: زمانی که بحث مهارت پیش می‌آید حتماً کارگردان انتظار دارد در نقاشی نقش، بازیگر خلاقیت‌هایی داشته باشد که از عهده خود کارگردان در مقام بازیگر برنمی‌آید. کارگردان قرار نیست بازیگر باشد ولی تعابیری را که از نقش دارد به بازیگری که انتخاب کرده است می‌دهد، آن بازیگر ذوق و استعداد و توانایی‌های خاص خودش را در جهت خواست کارگردان به نحوی ارائه می‌دهد که کارگردان حیرت‌زده می‌شود.

بازیگر فیلم سینمایی «پرواز» در ادامه تکمیل کرد: بخش‌های اضافه بر توانایی خود کارگردان، بخش‌هایی است که به او اطمینان خاطر می‌دهد که آن بازیگر توانایی دارد و بازیگر به نقش اضافه می کند و اینجاست که بازیگر نقش خودش را دارد بازی می‌کند و تفاوت بازیگری با بازیگر دیگر که قوی‌تر یا ضعیف‌تر است اینجا مشخص می‌شود.

نبوی نیز در این بخش گفت: با توجه به اینکه تعاریف کلاسیکی در حوزه بازیگری وجود دارد که شما سال‌هاست آن را تدریس می‌کنید، این تعاریف چه نگاهی به سلوک بازیگر قبل و هم‌زمان با اجرای نقش و چه جایگاهی برایش دارد؟

سلوک لازمه فعالیت هنری است

فناییان در پاسخ بیان کرد: بازیگری هم مانند دیگر هنرها، هنر است و وقتی پای ذوق و استعداد و هنری می‌آید آن سلوک لازمه فعالیت هنری است و باعث می‌شود نقش را به زیبایی بازی کند و متفاوت از بازی‌های دیگر نقشی را بیافریند.

کارگردان «تاجر ونیزی» در پاسخ به اینکه بازیگری را به چند نوع سبک تقسیم می‌کنید، تصریح کرد: سبک‌های مختلفی از بازیگری وجود دارد. سبک رئالیستی که با سبک اکسپرسیونیستی تفاوت دارد، روش‌های دیگر بازیگری نیز وجود دارد که هرکدام از آن‌ها سبکی جداگانه در بازیگری را طلب می‌کند که مبتنی بر ایده اصلی کارگردان است و کارگردان بنا بر نظریه‌ای که دارد کاری را سامان می‌دهد، آن کار به یکی از این سبک‌ها تعلق دارد و بازیگری دریکی از این سبک‌ها که مدنظر کارگردان باید تعریف شود است.

وی در ادامه اظهار کرد: نوعی از بازیگری نمایش شرقی هم وجود دارد که با سبک‌هایی که در غرب با بنیاد رئالیستی هستند، تفاوت دارند.

کارگردان «مرغ مینا» در بخشی دیگر از صحبت‌هایش گفت: اکسپرسیونیسم ها در تئاتر می‌گویند که دنیای واقعی، تقلیدی از محسوسات آدم است و می‌بایستی ارتباط تماشاگر با صحنه عطف به مادیات باشد، اما انسان واجد ذهن و روح و توانی است که در کنش‌های واقع‌گرایانه زندگی او دخالت دارد.

وی ادامه داد: رئالیست‌ها اصولاً حضور خواب و رؤیا و ذهن را در اثر هنری مردود می‌دانند، به عقیده آن‌ها اگر ذهن فعال نباشد، انسان خواب نبیند، تأثیر رؤیاها در زندگی انسان تأثیر نگذارد، انسان کاملی نیست و می‌گویند تأثیرات روحی و روانی واقعیت زندگی اشخاص را شکل داده که درنتیجه روش بازی فرق کرده و تابع علت و معلولی نیست. در بازی به‌خصوص برای انتقال عواطف و احساسات و رؤیاها، خشم که از دوران پدید آمدن اکسپرسیونیسم که از جنگ جهانی دوم تأثیر گرفته، بایستی توسط بازی بازیگر بیرونی شود و رفتار بیرونی بازیگر به‌خصوص در چشم‌ها و اندام غیر رئالیستی می‌شود.

کارگردان «لیر شاه» در پاسخ به سؤال نبوی درباره تفاوت‌های بین متدیستها و متد اکتینگ گفت: به نظر من متد اکتینگ و استادان متد اکتینگ برمبنای متد استانیسلاوسکی کار می‌کنند و اهداف آن را قبول دارند. آنها روش‌ها و آموزش‌های جدیدی دارند، لی استراسبرگ و دوستانش برای همین هدف تمرین‌های فراوانی می‌گذارند که زندگی روزمره دانشجویان و هنرمندان آینده تطابق همیشگی دارد و به‌سرعت آن‌ها به نظریات اصلی استانیسلاوسکی نزدیک است. این عمل‌گرایی متداکتینگ ها موجب موفقیت بیشتر آن‌ها می‌شود که به اهداف استانیسلاوسکی زودتر برسند.

فناییان در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر من تفاوت‌های اوزان حرکتی در همه مناطق جغرافیایی وجود دارد. تفاوت‌های مربوط به اوزان حرکتی است که ناشی از فرهنگ‌ها می‌شود، اما اهداف واحد است و روش‌ها مبتنی بر شیوه‌های زندگی اجتماعی مختلف تفاوت‌های خودش را پیدا می‌کند.

شرقی ها کل نگر هستند و این در بازیگری هم دیده می شود

وی تکمیل کرد: به‌طور مثال ما ایرانی‌ها برایمان سخت است که در قالب شخصیت‌ها به‌صورت واقعاً رئالیستی و جزء نگرانه وارد شویم چون شرقی هستیم و شرقی‌ها کل‌نگر هستند. بازیگران معدودی می‌توانند خود را با روش‌های جز نگرانه تطبیق دهند و مابقی بازیگران هنوز تمایل دارند در رفتارشان کل‌نگر باشند و قرابت بازی‌های مربوط به نمایش کهن ایرانی در لایه‌های پنهان در نوع بازیگران ایران دیده می‌شود.

وی در پاسخ به این سؤال نبوی که مثالی برای بازیگری که ویژگی کل‌نگری دارد عنوان کنید، گفت: تمام بازیگران ما این روحیه کل‌نگری را دارند و خیلی سخت است که وارد آن جز نگری رفتاری شوند. این اصلاً اشکال نیست و ویژگی محسوب می‌شود.

سینما و تئاتر ما به‌سختی می‌تواند در میان توده‌های مردم غرب جا بگیرد و باورپذیر شود

فناییان در تکمیل حرف‌هایش اظهار کرد: برای اینکه بازیگر ایرانی بتواند در غرب موفق باشد و همپای آن‌ها حرکت کند این امر بسیار دشوار است و به همین دلیل مجموعه سینما و تئاتر ما به‌سختی می‌تواند در میان توده‌های مردم غرب جا بگیرد و باورپذیر شود.

کارگردان تئاتر ریچارد دوم در ادامه اظهار کرد: اتفاقات جشنواره‌ای را اگر جدا کنیم، حتی در جشنواره‌ها تحت عنوان کار خارجی پذیرش‌ها صورت بگیرد، اگر کاملاً بخواهد درواقع به‌عنوان کار غربی شخصیت مطرح شود، دچار اشکال می‌شود و این اتفاق یا نمی‌افتد یا به‌ندرت می‌افتد و دراینصورت یکسری مسائل فراموش‌شده است.

نبوی با اشاره به صحبت‌های فناییان مبنی بر اینکه شرق عموماً کل‌نگر است و با فرض این نکته که چین سال‌هاست در سینما تلاش می‌کند و در سینمای عمومی موفق شده است پرسید آیا این سینمای جدید چین از کل‌نگری دست برداشته یا کار خودش را می‌کند؟

فناییان پاسخ داد: کار خودش را می کند و به همین دلیل برای غربی‌ها جذابیت دارد و این ویژگی‌ها می‌تواند برای غربی‌ها جذاب باشد. ما اگر بر جنبه‌های کل‌نگری با فرهنگی مرتبط با وحدت در عین کثرت و بالعکس متمرکز شویم، نوعی از نماش خاص ویژه فرهنگ خودمان را می‌توانیم داشته باشیم.

وی در پایان در خصوص بحث بازیگری شخصیت بیان کرد: ابتدا باید بدانیم که شخصیت چیست؛ چهار عنصر فیزیکی، فرهنگی، روانی و اجتماعی است که شخصیت را می‌سازد. اما تیپ واجد چنین ویژگی‌هایی به لحاظ عناصر متعدد نیست چرا که. تیپ یعنی یک دسته و گروه که فقط مشترکات این گروه را به لحاظ حرفه ای و رفتاری در نقش می آورند.

مجله شبانگاهی «چشم شب روشن» به تهیه‌کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۳ از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.