به گزارش سوره سینما، اسماعیل بنیاردلان عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران که سخنران اول این نشست بود ضمن تأکید بر اهمیت ساختار و فکر در هنر، اذعان داشت که تاریخ ایران، تاریخ هنری است موفق که هم معرفت می دهد، هم اخلاقی می کند و هم با عموم ارتباط برقرار می کند.
وی اضافه کرد: این هنر، در رشته های مختلفی متولد شد و رشد کرد و در مسیر خود کاملاً به جزئیات توجه کرد. هنر باید بتواند معانی متعالی را محسوس و ملموس کند و هنر ایرانی به خوبی از عهده این امر برآمده است. اما سینمای دینی در ایران، هنوز موفق نشده است به این مهم دست یابد و این به خاطر این است که سیر کلی هنر در ایران معاصر، از تاریخ جدا شده است و تبدیل به تقلید صرف از غرب و عکسالعملی هیجانی و عاطفی در برابر این تمدن شده است. راه رسیدن به سینمای دینی این است که ما دوباره در تاریخ هنر خود قرار بگیریم و بتوانیم ابتدا فکر کنیم و سپس از دل فکر خود ساختاری متناسب با آن تولید کنیم. اما تاکنون نتوانستهایم حتی یک فیلم دینی کامل تولید کنیم و تنها برخی از سکانسهای فیلمهایی مانند «دیدهبان» را می توان دینی خواند.
اصغر فهیمیفر، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، سخنران دوم این برنامه بود که ضمن بیان شمه ای از تاریخ سینمای دینی در جهان، بیان داشت: هم دین یک سازه غیر یکپارچه است و هم سینما. بنابراین سینمای دینی معانی مختلفی دارد که آن معانی لزوماً برای ما مطلوب نیست. ما به دنبال سینمای دینی متناسب با فرهنگ خود هستیم و این سینما باید بتواند دین را در هر سه بخش فقه، اخلاق و کلام لحاظ کند و حداقل دارای کارکرد اخلاقی باشد. یک سینمای دینی باید بتواند به پرسشهای مختلفی پاسخ بگوید. مثلاً باید بتواند بگوید که چگونه میخواهد تجربه ای از ادراک شر به تماشاگر بدهد، بدون آنکه شر را تبلیغ کرده باشد. یا اینکه چگونه میخواهد امری رضایتبخش و جذاب باشد بدون آنکه دچار ابتذال شود. فهیمیفر تأکید کرد تاکنون هیچیک از فیلمهای ساخته شده در کشور دینی نیستند. سینمای دینی با صرف تروکاژ یا قاببندیهای ایتالیایی نمیتواند تولید شود.
سید مهدی ناظمی، کارشناس ثابت این نشستها هم بیان کرد: اغلب آنچه سینمای دینی خوانده میشود در واقع سینمای مسیحی است که آمیخته است با موسیقی و سمبلهای عالم مسیحی.
وی تأکید کرد: حتی مفاهیمی مانند رنج و عشق، بیشتر مفاهیم مسیحی است تا مفاهیم عمومی دینی.
منبع : پایگاه خبری حوزه هنری