به گزارش سوره سینما، در سه بخش برنامه «شبهای شفاهی»، مهمانان مقابل محمود گبرلو، تهیهکننده و مجری برنامه نشستند و به گفتگو با او پرداختند. در بخش «ضیافت»، مجری میزبان عوامل فیلم «انزوا» بود تا نگاهی به نخستین ساخته بلند سینمایی کارگردان اثر داشته باشد. در بخش «تحلیل فیلم»، شاهین شجریکهن به عنوان کارشناس فیلم درخصوص اولین ساخته سینمایی مرتضیعلی عباسمیرزایی صحبت کرد. در بخش «کافه ستاره» که آخرین بخش برنامه است، مسعود دهنمکی مهمان محمود گبرلو شد تا از دیدگاه خود و شرایط موجود و موثر بر رونق سینما صحبت کند.
ناجوانمردانه سر «انزوا» را میبرند
مرتضیعلی عباسمیرزایی، کارگردان؛ لعیا عباسمیرزایی و امیرعلی دانایی، بازیگران و مهدی ایلبیگی، فیلمبردار مهمانان این بخش بودند. در آغاز بحث محمود گبرلو تهیهکننده و مجری برنامه، از اوضاع اکران نخستین اثر کارگردان جویا شد. عباسمیرزایی با بیان اینکه اصلا از وضعیت اکران فیلمش راضی نیست، بیان کرد: اکران بدی داریم و من در تمام مصاحبههایم این را بیان کردم. ناجونمردانه سر «انزوا» را مى برند. البته فیلم خوب دیده مى شود. اما شما اکر بخواهید برای این فیلم بلیت تهیه کنید نمیتوانید، «انزوا» سانس شب ندارد. درواقع ماجرای اصلی به دلیل حجم بالای اکران است که در نیمه دوم سال اتفاق میافتد و در سال ۹۶ و پس از رفع توقیف فیلمها، فشار زیادی به سینما وارد شد، تصمیم بر آن بود که همه فیلمها به سرعت اکران شوند تا به فجر برسیم. بخشی از شرایط اکران هم به این وضعیت بازمیگردد؛ با این وجود این مسئله دلسردمان نکرده، به تناسب واکنشهایی که از مخاطب دیدیم، انرژی گرفتیم و کار خودمان را میکنیم.
چرا به نامزد استعداد درخشان خانه سینما نقد میکنند!؟
در ادامه لعیا عباسمیرزایى مخاطب قرار گرفت تا درخصوص تدوین فیلم که یکی از نکات موردتوجه این اثر در جشنواره فیلم فجر از سوی اهالی رسانه و منتقدان بود، صحبت کرد. وی با اشاره به اینکه در تدوین «انزوا» آنچه را از برادرم آموخته بودم پیاده کردم، بیان کرد: با ذهنیتهای برادرم پیش میرفتیم. یک جاهایی از تدوین تعریف و یک جاهایی فکر کنم تنبیهام کردند،. برخی منتقدان و اهالی رسانه به تدوین و ساختار کارگردانی نقد داشتند. یکبار در پاسخ به این نقدها در مصاحبهای گفتم اگر جای نقد منفی برای این فیلم وجود دارد چطور کارگردان، از طرف انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما به عنوان نامزد استعداد درخشان انتخاب شده. با همه این نقدها معتقدم، تدوین «انزوا» که برگرفته از آموختههایم توسط مرتضیعلی و ذهنیتش بود، ساختار درونی اوست، بدون تقلید و با سبک نو که اتفاق افتاده.
مدیون مرتضیعلی هستم
مهدی ایلبیگی، مدیر فیلمبرداری «انزوا» ابتدای صحبتهایش را به شیوه آشنایی با کارگردان اختصاص داد. ایلبیگی با بیان اینکه مدتها در فضای فیلم کوتاه کار کرده است و همیشه دوست داشته با فیلمی به سینمای بلند قدم بگذارد که تاثیرگذار باشد، گفت: این اتفاق با «انزوا» برایم افتاد. درواقع من مدیون ذهن پرورش یافته کارگردانی هستم به نام مرتضیعلی که خیلی به من کمک کرد تا بتوانم تواناییهایی را که در درونم وجود داشت را کشف کنم و به خودم ایمان بیاورم که میتوانم.
فیلم خوب راه خودش را در اکران پیدا نمیکند، در خانه مردم پیدا میکند
امیرعلی دانایی، بازیگر نقش اول فیلم نیز در ادامه با توضیح اینکه فیلمنامه را زیاد خوانده و با کارگردان درخصوص نقش صحبتهای زیادی کرده، گفت: این نقش درونی است. زمانی هم که مقابل دوربین رفتم با این نقش بسیار راحت بودم. امادرخصوص مسئله اکران که صحبت کردید، گرچه من هم معتقدم که فیلم خوب راه خودش را پیدا مىکند، اما وقتى سالن و سانس براى فیلم وجود ندارد چطور مخاطب مىتواند فیلم را پیدا کند. در بالاترین سطح که یک فیلم ۲ میلیارد میفروشد ۲۰ میلیون مخاطب دارد، اگر ما میگوییم فیلم خوب راه خودش را پیدا میکند در مسئله اکران نیست بلکه بعد از اکران این فیلم به شبکه نمایش خانگی میآید و سرانجام دیده میشود.
در بخش بعدی مجری برنامه با اشاره به داستان ملتهب فیلم این سوال را مطرح میکند با وجود اینکه داستانهایی چون «انزوا» ماجراهای روز جامعه ماست اما در سینمای امروز کمتر شاهد هستیم فیلمسازها به سمت اینجور داستانها بروند. شاید فیلمسازها درگیر ممیزیهای شخصی شدهاند.
فیلم اصلاح نخورد چون تلخ نبود/ ذات سینمای اجتماعی تلخ است
مرتضیعلی عباس میرزایی در پاسخ به این موضوع مطرح میکند: این ممیزیها از مجموع ممیزهایی که در فضای اطراف شما رخ داده است در وجود شما شکل میگیرد. وی با بیان اینکه به تازگی ادبیات جدیدی به پروانه ساخت وارد شده است، شما ممکن است به جای هرگونه مشکلی که منجر به عدمدریافت پروانه ساخت شود، بشنوید: به صلاحات نیست این فیلم را بسازی. در چنین شرایطی من شانس آوردم که زمان دریافت پروانه ساخت حبیب ایلبیگی مسئول اداره نظارت و ارزشیابی بود، چراکه او از سال ۷۶ که روابط عمومی انجمن سینمای جوان بود، مرا میشناخت؛ در غیر اینصورت امکان نداشت دوستان حاضر در آن شورا من را به عنوان کارگردان قبول کنند؛ ضمن اینکه اصولا فاکتورهای متفاوتی داشتند و حتی بسیار با جهان فیلم کوتاه بیگانه بودند. «انزوا» واقعا اصلاح نخورد، اگر بازنویسی اتفاق افتاد به خاطر علاقه شخصی من و پیمان جعفری بود. باید قبول کنیم که در مورد مسائل اجتماعی حرف زدن تلخ است. تا زمانی که نخواهیم قبول کنیم که جامعه مشکلداری داریم و به عنوان هنرمند سمتش نرویم تا نشانشان دهیم و برایشان راهکار ارائه ندهیم، همین وضعیت پیش میآید که نتیجه نگاهمان شده این سینما، با فیلمهاى کمدى که حتی برخى از آنها سخیفاند.
حبیب ایلبیگی مخالف حضورم در «انزوا» بود
مهدی ایلبیگی در ادامه مخاطب محمود گبرلو قرار میگیرد تا درخصوص این مشکل سینمای ایران با توجه به شناختاش درباره حضور عمویش در اداره نظارت و ارزشیابی اظهارنظر کند. ایلبیگی در ابتدا با بیان اینکه من و حبیب ایلبیگی فقط عمو و برادرزادهایم در نسبت فامیلی، اما در سینما هیچ ارتباطی نداریم. اصولا آشنایی من با مرتضیعلی در یک گروه مجازی فیلم کوتاه بود. اما یکی از کسانی که مصرانه معتقد بود من نباید فیلمبردار این اثر باشم، عمویم بود.
خط قرمز برای همه یا هیچکس
امیرعلی دانایی نیز با بیان اینکه خط قرمزها در سینما نامشخص است، ادامه داد: اگر خط قرمزی هستند که باید برای همه باشد، این محدودیتها چطور برای برخی راحتتر و برای برخی سختگیرانهتر است.
لعیا اجبارم بود نه انتخابم!
مرتضیعلی عباسمیرازیی در بخش دیگر در پاسخ به اینکه این همکاری خواهر و برادری شبیه همان اتفاقات درون سینماست، پاسخ داد: من در زمان فیلم بسیار بیرحمام. لعیا فیلمساز خوبی است، ضمن اینکه تدوینگر خوبی هم هست. خوشحالم که «انزوا» را لعیا تدوین کرد، چراکه برخلاف حرفش خیلی اجازه دخالت به من نداد و این نتیجه کار و توانایی خودش است. لعیا عباسمیرزایی نیز درخصوص ایفای نقش زهره بیان کرد: من اصلا گزینه انتخابی نبودم و دو روز مانده به شروع کار و از روی اجبار به گروه اضافه شدم.
در بخش دوم برنامه، شاهین شجریکهن مقابل مجری برنامه نشست تا به تحلیل فیلم «انزوا» بپردازد.
«انزوا» را باید برای سینما بودنش دید
شجرىکهن سخنانش را اینگونه آغاز کرد: مردم باید «انزوا» را ببینند. چراکه سینما فارغ از همه مسائل کارشناسی، و موضوعات فرمی و ساختاری و اجرا، رسانهای است که به واسطه مردم زنده است. میتوان درخصوص «انزوا» که پر از ویژگیهای مثبت است و از سویی دیگر خالی از ایراد هم نیست، مفصل صحبت کرد؛ اما ترجیح میدهم این فیلم را از این منظر که یک اثر اجتماعی به مخاطب بشناسانم تا مخاطب به دیدن آن بروند. از نظر من این فیلم ویژگیهایی دارد که میتواند بحثبرانگیز باشد و تماشاگر را درگیر بحث میکند و از سویی دیگر صحنه و ماجراهای دراماتیک جذابی را در خود دارد. المانهای فنی خوبی هم دارد هرچند که در بخش تدوین و موسیقی گویی از کنترل خارج شده و تاثیر منفی بر کلیت فیلم گذاشته است.
«انزوا» به لحاظ جامعهشناختی سنگ بنا اشتباهی دارد
کارشناس فیلم در ادامه با اشاره به تلخی فیلمهای اجتماعی سینمای روز، «انزوا» را به دور از فضای تلخ مورد اتهام سینما میداند. فارغ از این ماجرا موضعگیری اجتماعی فیلمساز را دچار اشکالاتی میبینم. فیلمساز مبنا را بر سنگ بناى اشتباهى گذاشته است. برخى صحنهها به لحاظ جامعه شناختى ایرانى اشتباه است. درحالى که در جامعه ایرانى افراد درگذشته تطهیر مىشوند در این فیلم این باور جامعه ما شکسته مىشود.
رویکرد کارگردان و اغراق در بعضی بازیها «انزوا» را چهار ستاره نکرد
این منتقد سینما با بیان اینکه قصه «انزوا» تکرار یک موقعیت است، چیز دیگری ندارد. درست است که شخصیتهای جذابی در این داستان وجود دارند اما اشارات و بازیها دچار اغراق شدهاند که دیگر در تلویزیون هم اینچنین دیده نمیشود. در این فیلم بعضی از بازیگران، مثل امیرعلی دانایی که از اوج و با همکاری با فیلمسازانی چون داریوش مهرجویی آغاز کرد در این فیلم به بلوغ رسیده است و ما شاهد یک بازی بسیار خوب از او هستیم، اما بعضی از بازیگران به واسطه رویکرد کارگردان در برخی صحنهها اغراق شده است و خود بازیگر هم از سلیقه استفاده نکرده و درنتیجه فیلم یک رتبه افول میکند. همین دلایل ریز باعث میشود که «انزوا» فیلم چهار ستارهای نیست.
هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر ۱۸ آذر، همزمان با رونمایی پوستر آغاز به کار میکنند
در ادامه مسعود نجفی، مدیر روابط عمومی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمان تلفنی، روی خط برنامه «شبهای شفاهی» قرار گرفت. نجفی در ابتدا با اشاره به معرفی اعضای هیأت انتخاب بخش سودای سیمرغ و مستند این جشنواره در پاسخ به این سوال که اعضای انتخاب شده سالهاست که با این عنوان انتخاب شده و فعالیت میکنند، بیان کرد: انتخاب اعضای این هیأت باید از میان کسانی باشند که در فیلمهای جشنواره هیچ نقشی نداشته باشند و از سوی دیگر ترکیب فنی این هیأت باید شامل همه بخشها شوند. از انتخاب اعضای هیأت انتخاب جشنواره امسال استقبال خوبی صورت گرفت چرا که ترکیب سینماگران حاضر در این جمع بیشتر از سالهای گذشته بوده است. وی در ادامه با بیان اینکه از شنبه ۱۸ آذرماه هر دو هیأت انتخاب سودای سیمرغ و مستند رسما کار خود را آغاز خواهند کرد، افزود: براساس اعلام قبلی امسال ۲۲ تا ۲۴ فیلم در جشنواره حضور خواهند داشت. تلاش بر این است که درنهایت همین تعداد انتخاب شوند.
نجفی با تاکید بر این خبر که هیأت انتخاب کار خود را از شنبه آغاز خواهند کرد، افزود: ۱۸ آذر طی مراسمی پوستر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نیز رونمایی خواهد شد.
در بخش آخر برنامه «شبهای شفاهی»، مسعود دهنمکی مهمان محمود گبرلو بود. در بخش «کافه ستاره» که هر هفته با طرح یک موضوع کلان سینما گفتگو میان مجری و مهمان شکل میگیرد، این هفته مسعود دهنمکی به عنوان فیلمسازی که توانست بخش عظیمی از مخاطبان را با فیلمهای خود به سینما بکشاند، مهمان این برنامه شد تا درخصوص موضوع دلایل رونق و عدمرونق سینما صحبت کند.
حالا دیگر چه «اخراجیها» باشد و نباشد سینما مخاطب دارد
مسعود ده نمکى در ابتدا با اشاره به اینکه هر فیلمی که فروخته میشود حتما حرفی برای گفتن دارد و حتی آنان که مخالف هستند نیز به دیدن فیلمهایم میروند، بیان کرد: قبل از سال ۸۵ پرفروشترین فیلم سینمای ایران نهایتا به ۹۵۰ میلیون تا یک میلیارد میرسد، فروش نزدیک به دو میلیارد با «اخراجیها ۱» تجربه شد. با وجود اینکه بلیت ۲۰۰۰ تومان بود و فیلم در زمان اکران قاچاق شد و «اخراجیها ۲» با ۸.۵ میلیارد فروش نزدیک ۴۰ میلیون مخاطب را به سینما کشاند. این یک جهش برای سینما بود که بعد از یک دهه به واسطه این فیلمها در سینماها اتفاق افتاد. از آن مهمتر آشتى دادن مردم با سینماى جنگ بود. حالا دیگر سینمای اجتماعی بعد از جنگ بود که میتوانست مخاطب را جذب کند. این مجموع فیلمها در خدمت سینما بود و این جریان جدید آشتی مخاطب با سینما که تاکنون حفظ شده، دیگر چه «اخراجىها» باشند و چه نباشد مردم را در سالن سینما آشتى کردند و ماندگار شدند. البته اگر سطح سینما را به تناسب سطح سلیقه مخاطب بالا بیاورند تا بار دیگر مخاطب اعتمادش را از دست بدهد.
سینما نسبت به سایر حوزههای فرهنگی رونق بیشتری دارد
این فیلمساز که به تازگی مجوز فیلم جدید خود با عنوان «زندانیها» را گرفته است، در پاسخ به این سوال که در کنار همه فاکتورها هنوز سینما رونق ندارد بیان میکند: کشورهای صاحب صنعت سینما در جهان محدود است و ما با ۱۰۰ فیلم تولیدی در سال جزو آن چند کشور محدود جهانی هستیم. این امتیازی است برای ما که تولید میکنیم و مصرفکننده صرف نیستیم، نکته اول این است که نباید این ویژگی را از دست بدهیم. در کنار این تهدیدی وجود دارد که ما دچار ریزش مخاطب میشویم چون مردم به دنبال راحت فیلم دیدن رفتم و به جای انتخاب سینما، در خانه فیلم دیدن را میپسندند. با این وجود سینما در شرایط موجود نسبت به سایر حوزههای فرهنگی دارای رونق بیشتری است. در جهان براى سینما رفتن مردم، اول آنها را کتابخوان کردند. اما اکنون سینماى ایران نسبت به بخشهاى مختلف فرهنگى وضعیت بهترى دارد. تیراژ کتابها و آمار کتابخوانى به نسبت فروش سینما قابل مقایسه نیستند. واقعیت این است که سینما مثل کتاب مىماند، عمیقتر است و تلویزیون مثل روزنامه مىماند و مسائل روزمره را بیان مىکند. هرچند این روزها این تعریف هم جابهجا شده. تلویزیون به مسائل چالشى مىپردازد و سینما دست به عصا راه مىرود. از طرفی سینما در بخشهای دیگر خود را از جامعه جدا کرده و نقش اپوزسیون به خود میگیرد، دقیقا در همان مسائلی این نقش را میگیرد که مسائل اصلی مردم هستند و جالبتر اینکه غالب فیلمها با چنین شکلی با پولهای دولتی ساخته میشوند.
تا تعامل سینما و دولت اتفاق نیفتد سینما با کمدی جنسی پرمیشود
دهنمکی در ادامه بخشی از دلیل عدمرونق سینما ایجاد تعامل میان سینما و دولت میداند و میگوید: برای اینکه سینما بتواند از دولت مطالبه حمایتی داشته باشد باید به یک تعامل برسند نه اینکه یکدیگر را مقابل هم ببینند. دولت، سینما را مهاجم نبیند و سینما دولت را ممیز. اگر این فضای تعاملی شکل بگیرد در ادامه باید به فرهنگسازی برای جذب مخاطب اندیشه شود و عملی کرد. او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا دولتها تاکنون گامی برای کمک به سینما برنداشتند، میگوید: این قضیه دو طرفه است، ببینیم سینما چقدر برای نزدیکی به دولتها گام برداشته است. نمیتوان به عنوان سینماگر به دولت حاکم اعتقادی نداشت اما توقع حمایت کند و از طرفی هم نمیتوان به عنوان دولت مدام از تهاجم و شبیخون فرهنگی حرف زد اما حمایتی از سینما نکرد. این فاصله در همه دولتها با سینما وجود داشته و مختص یک دولت نیست. ما باید پذیرش سلیقههای مختلف را داشته باشیم؛ اینکه یکی حرف مخالف بزند و منتقد باشد و یکی حرف موافق داشته باشد را باید بپذیریم. نه اینکه فقط دایره نزدیکانمان فیلم بسازند، آنهم کمدیهای فاخری که پر از شوخیهای جنسی است و خانواده آن را برای تماشا انتخاب نمیکند. هنر مدیریت فرهنگی این است که ذائقهسازی کند و سینما فاکتورهای جذب مخاطب را ایجاد کند.
باید زمان بیان هر حرفی را بدانید
این فیلمساز در ادامه درخصوص اینکه به واسطه فیلمهایش توانست بخشی از معضل سینمای ایران، مخاطب، را حل کند؛ این از چه شناخت میآمد، گفت: زمانشناسی مهم است. باید بدانید چه حرفی را چه زمانی بزنید. وقتى ١۵ سال پیش فیلم «فقر و فحشا» ساخته مىشود و بارها این فیلم تماشا و تکثیر میشود، یعنی زمان بیان آن حرف بوده است، حالا بعد از پانزده سال هنوز هم همان حرف را میزنند اما استقبالی نمیشود، این الگوبرداری دیگر مخاطب را جذب نمیکند چون زمان بیان آن حرف گذشته است. یکی از فاکتورهایی که همیشه برایم مهم بوده، این است که حرفی را بزنم که مخاطب احساس کند تا به حال نشنیده یا قرار است به زبان تازهای بشنود. فیلم «معراجیها» داستان شهدای غواص بود، بعدتر شهدای غواص به ایران آورده شدند و فیلمهایی هم درباره آنها ساخته شد.
جذب مخاطب با فیلمسازی جنسی اتفاق نمیافتد
دهنمکی در ادامه با بیان اینکه برای جذب مخاطب باید با تفکر عمل کرد و از هر راهی استفاده نکنیم گفت: نباید به بهانه جذب مخاطب به فیلمسازی بدون تفکر بها دهیم. فیلمسازی بدون تفکر نتیجهاش همان فیلمهایی است که موضوعات جنسی را درون خود دارند تا مخاطب را جذب کنند. نمیشود در فضای اندیشه دست فیلمساز را برای بیان مسائلی چون آقازادهها و ژن خوب و بد ببندیم اما درخصوص غرایض جنسی فیلمساز مجاز باشد که هرچه میخواهد بیان کند. بعضی اوقات شرایط عوض میشود لبه تیغ را به سمتی میبریم که فیلمسازها را مجبور میکنیم به سرگرمیسازی صرف برسند. البته این به معنی نفی طنز نیست. شما با زبان طنز میتوانید نقد کنید و خیلی از مباحث اجتماعی و دینی را ارائه دهید. به همین خاطر است که میگویم از هر نکتهای مهمتر ایجاد فرهنگ فیلم دیدن است. اتفاقی که تنها با ساخت پردیسهای سینمایی رخ نمیدهد؛ اگرچه افزایش سالنهای سنیمایی کمک بسیاری به سینما کرده است اما ما نیاز داریم تا فرزندانمان از کودکی با فرهنگ فیلمبینی عجین شوند. زنگ فیلم دیدن در مدارس داشته باشیم، در دانشگاهها دانشجویان را به فیلم دیدن ترغیب کنیم و از سوی دیگر مردممان را به سمت کتابخوانی و روزنامهخوانی سوق دهیم. به نظرم به جای این مسکنها، این اتاق فکر پیش برویم که جمعی از دولت و سینماگران در آن به این برسند که چطور میشود مخاطب را به سمت فرهنگ و سینما رفتن کشاند. به نظرم در این بخش مسئولان بیشتر از سینماگران مقصر هستند. امیدوارم این حرفها به عنوان غر تلقی نشود و مسئولان آن را بشنوند و چارهای برایش بیاندیشند.