سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۳ آذر ۱۳۹۶ در ۹:۴۳ ب.ظ چاپ مطلب
مهدی کرم‌پور در سومین برنامه «شب‌های شفاهی» مطرح کرد:

وجود مافیا در صنعت سینما شبیه شوخی است/ دولت باید سینما را از فضای بینابینی خارج کند

shabhaye-shafahi2

سومین برنامه «شب‌های شفاهی» با اجرای محمود گبرلو و با حضور مهدی کرم‌پور روی آنتن شبکه شما رفت.

به گزارش سوره سینما، مجری در این برنامه رودررو با مهدی کرم‌پور، کارگردان سینما قرار گرفت و درخصوص رونق در سینمای ایران صحبت کرد. وی با اشاره به خبر لایحه بودجه ۹۷، سرمقاله خود را به بودجه فرهنگ و هنر در این لایحه اختصاص داد.

بودجه سینما تزئینی نیست، نیاز به تدبیر و مدیریت صحیح دارد

محمود گبرلو در سرمقاله سومین برنامه «شب‌های شفاهی» در واکنش به لایحه بودجه سال ۹۷ و میزان بودجه فرهنگ و هنر، تعیین میزان آن را با توجه به مدیریت دانست و گفت: طبیعتا تنظیم بودجه برای یک مرکز فرهنگی به خصوص سینما نیاز به تدبیر و مدیریت درست دارد. اگر بخواهیم بودجه سینما را تنظیم کنیم حتما باید شناختی از سینما داشته باشیم. باید شناختی از سینمای ایران، ابزار و وسایل آن و مشخصا شناختی از فیلمسازها و فیلم‌های آن داشته باشیم. اگر می‌خواهیم بودجه سینمایی را تامین کنیم حتما باید شناخت بهتری نسبت به سینما در جهان داشته باشیم. اگر این شناخت نباشد مسلما مدیریت صحیحی برای تعیین بودجه سینما نخواهیم داشت. مسلما تصویب بودجه‌ای که تنها به تولید فیلم‌های فاخر به تعداد انگشتان یک دست یا تنها ۷۰ یا ۸۰ فیلم سینمایی در طول سال برسد، اشتباه محض است. این ایام، زمان تعیین بودجه کل کشور و بودجه سینماست. انتظار داریم که مدیران محترم و دست اندرکاران بودجه و دولت محترم، با نگاهی که در رأس امور و برنامه‎‌هایشان قرار دارد به سینما توجه کنند و بودجه سینما را تعیین کنند. بودجه سینما نباید یک بودجه تزئینی باشد، بلکه باید یک بودجه واقعی باشد که ما بتوانیم به سینمایی که نیاز مخاطب امروز است دست پیدا کنیم.

صنف تبدیل به بنگاهی برای چانه‌زنی و مواضع شخصی شده

محمود گبرلو در بخش «کافه ستاره» در گفتگوی ویژه خود رودررو با مهدی کرم‌پور نشست. گبرلو در ابتدای گپ با این فیلمساز و فیلمنامه‌نویس سینمای ایران، از او تحلیلی درخصوص وضعیت صنفی خانه سینما خواست. کرم‌پور در پاسخ به این سوال با بیان برای ما که جنون خدمت به مردم داریم، این تفکر همیشه هست که برای خدمت به مردم حرکت خواهیم کرد، گفت: من هم با چنین تصوری وارد کار صنفی شدم و بسیاری از لحظات خوب زندگی‌ام را در کار صنفی گذراندم. اما واقعیت این است که تشکل‌های ما هیچ‌گاه به شکل صحیح خود رشد نکرده‌اند و تبدیل به باشگاه‌هایی شدند که یا اعضای شورای مرکزی، از سایر افراد به عنوان اهرم استفاده می‌کنند تا به اعمال فشار یا چانه‌زنی خود برسند، یا نخبگان تصمیم گرفتند که در کارهای صنفی حاضر نباشند همین موجب شده که دلسردی و دلزدگی در کارهای مشارکتی به وجود بیاید. البته مقصودم تلاش‌های فردی نیست. من از منوچهر شاهسواری که مدیریت فعلی خانه سینما را به عهده دارد صحبت نمی‌کنم. او توانایی‌هایش را وقف کارهای صنفی کرده، اما به صورت عام، اساس کارهای صنفی در ایران به درستی پایه‌گذاری نشده و ما نیازمند یک بازتعریف دوباره هستیم. متاسفانه امروزه با تجمع نخبگان در رأس کارهای صنفی مواجه نیستیم و بیشتر کسانی که کاری ندارند در این امور مشارکت می‌کنند. همین باعث شود که افراد از مواضع صنفی برای کارهای شخصی خود بهره ببرند و درنتیجه سایرین از مشارکت در امور صنفی دلزده شوند.

وجود مافیا در صنعت سینما شبیه شوخی است

کرم‌پور درخصوص حضور تأثیر مافیا بر رونق سینمای ایران، با اشاره به اینکه گردش سینمای ایران اصلا گردش حیرت‌انگیزی نیست، بیان کرد: وضعیت فروش سینماها که رقمی نزدیک به ۱۵ میلیارد است در مقوله صنعت سینما بیشتر شبیه شوخی است. مافیا زمانی رشد می‌کند که سودهای کلانی در آن اتفاق بیفتد. اینکه بعضی از افراد امکانات بهتری دارند، اینکه عدالت در امکانات وجود ندارد، مسائله غیرقابل انکار است اما من به مافیا معتقد نیستم.

اولویت دولت روحانی هم مثل دولت‌های تکنوکرات سینما نیست

مهدی کرم‌پور در تحلیل عملکرد دولت‌های مختلف و دولت فعلی که زمانی مدافع آن بوده است، با بیان اینکه به تناسب موجودی‌ای که وجود داشت و به نسبت وظیفه‌اش در مقام یک هنرمند، در هر دو دوره به آقای روحانی رای داده است، بیان کرد: اما همیشه می‌دانستم که اولویت دولت روحانی هیچگاه بخش فرهنگ و هنر نبوده است.  اولویت این دولت هم مثل سایر دولت‌های تکنوکرات، سیاست خارجی و اقتصاد است، مثل دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی. مشخصا بودجه‌ای که برای این بخش درنظر گرفته شده، نشان‌دهنده این ماجراست. چون سینما همیشه در قاب دیده می‌شود، تصور می‌شود که پول زیادی دارد، اما حقیقت این است که همه قدرت سینما از مردم است، اگر مردم دوستش داشته باشند مطرح است و اگر نه نیست.

باید نقشه را تغییر دهیم، نه با افراد تکراری دستورالعمل را عوض کنیم

وی در ادامه افزود: ناپلئون بناپارد می‌گوید اگر از مسیری رفتی و شکست خوردی، یا فرمانده را عوض کن، یا آدم‌هایت را عوض کن یا نقشه‌ات را تغییر بده. به نظر من با این آدم‌های تکراری، نه آقای ایوبی، نه آقای حیدریان قادر به ایجاد تغییر نیستند. تغییر متعلق به زمانی است که نقشه این راه عوض شود، پس همه چیز باید تغییر کند. نه اینکه همان افراد قبلی دوباره کنار هم قرار بگیریم و تنها دستورالعمل را عوض کنیم؛ بی‌تردید دوباره شکست خواهیم خورد. ابتدا باید برای نیازهای جدیدمان به این برسیم که ملزم به تغییر هستیم.

روزی که هنرمند از جامعه عقب بماند، روز مرگ اوست

گبرلو، بحث را به سمت جایگاه هنرمندان در مقوله رونق سینما معطوف کرد و کارگردان «سوفی و دیوانه» در این خصوص با بیان اینکه بسیاری از افراد سینمای ایران که سبقه خوبی داشتند امروز از مخاطبان خود عقب افتاده‌اند ادامه داد: زمانی که هنرمندی از جامعه خود عقب بماند روز مرگش است و هیچکس هم نمی‌تواند به او کمک کند. یک هنرمند تنها اگر بتواند با مردم و فضای دنیا پیش بروند موفق خواهد بود.

همیشه همراه مخاطب بودم و به سود اقتصادی رسیدم

او در پاسخ به این سوال که چقدر توانسته با مردم پیش برود، گفت: سعی کرده‌ام فقط با مردم پیش بروم. کرم‌پور در واکنش به این سوال که پنج فیلم کارنامه او نتوانسته مخاطب را جذب کند و آیا این نمونه‌ای از عدم همراهی هنرمند با مردم جامعه نسست، بیان کرد: همیشه مخاطب برای من مهم بوده است و در هر پنج فیلم که تهیه‌کننده هم بوده‌ام، توانستم سود اقتصادی داشته باشم.

بضاعت هالیوود در سینمای ایران نیست

مجری برنامه با بیان اینکه سود اقتصادی با جذب اکثریت مخاطبان سینمای ایران متفاوت است، از مهمانش پاسخ شنید: هیچ فیلمی در سینمای ایران نداریم که بتواند ۱۰ میلیون مخاطب به سینمای ایران بکشاند؛ که اگر این اتفاق بیفتد برای یک کشور ۸۰ میلیونی که حتی پرفروش‌ترین فیلم‌هایش جزو سینمای مخاطب خاص محسوب می‌شوند، اتفاق فوق‌العاده‌ای است. اساسا بضاعت این اتفاق که در هالیوود رخ می‌دهد در سینمای ایران وجود ندارد. امروز اگر کمدی در سینما پرفروش می‌شود به این معنی نیست که همه مردم فیلم را تماشا کرده‌اند. معتقدم مردم خیلی باهوش‌تر از این هستند که چنین سلیقه‌ای داشته باشند، حتی بسیاری از مردم سینمای ایران را دوست ندارند و از اساس تماشا هم نمی‌کنند. سال‌هاست که مردم سینما را از سبدشان بیرون گذاشته‌اند، شاید به گالری‌های نقاشی سر بزنند و به سالن تئاتر بروند اما برای فیلم سراغ بهترین‌های سینمای جهان می‌روند و آن را در خانه‌شان تماشا می‌کنند؛ چون معتقدند که همه سینمای ایران همین فیلم‌هایی است که با عنوان پرفروش به خوردشان داده می‌شود.

من برای قشری فیلم می‌سازم که دنبال جریان اصلی نیست

وی در ادامه افزود: در جواب مردمی که سینمای ایران را دوست ندارند، بگوییم همه سینمای ایران این نیست. خوب است که کسی مثل من برای قشری از مردم فیلم می‌سازیم که به دنبال جریان اصلی موجود سینما نیستند. هرکسی باید بتواند مخاطب خودش را به درستی بشناسد. زمان اکران فیلم «چه کسی امیر را کشت؟» روی سردر سینماها و بعدها روی سی‌دی‌های فیلم نوشتیم این فیلم را برای سرگرمی نبینید، همان فیلم چهار برابر هزینه تولیدش فروش داشت، رقمی که آن سال هیچ فیلمی بدست نیاورد.

سینما باید مثل گردشگری مسیر صنعتی شدن را طی کند

محمود گبرلو این مسئله را ضربه‌ای به صنعت سینما می‌داند، اما کرم‌پور معتقد است در ایران چیزی به نام صنعت سینما وجود ندارد. کرم‌پور در توضیح این مسئله که یکی از مهم‌ترین اتفاقات برای سینمای ایران تبدیل شدن به یک صنعت است، بیان کرد: مهم‌ترین بحث ما در شورای راهبردی سینما که بارها درباره آن صحبت و هفت بیانه هم منتشر کردیم، همین صنعتی شدن سینما بود، اما تا زمانی که ما نپذیریم از سینما چه چیزی می‌خواهیم اتفاقی نخواهد افتاد. ما با سینما شبیه بمب اتم برخورد می‌کنیم، درحالی‌که در هیچ جای جهان با سینما اتفاق عجیبی نیفتاده است. درواقع سینما باید مسیری را که گردشگری طی کرد که تبدیل به صنعت توریسم شد، برود.

دولت باید سینما را از فضای بینابینی خارج کند

کارگردان «پل چوبی» ادامه داد: آنچه ما از دولت می‌خواهیم این است که همه مسائل مشمول صنعت شامل حال سینما هم بشود. تمام مشمولات برای صادرات، گسترش و توسعه به سینما هم اختصاص داده شود. این اتفاق نیاز به همیت دولت دارد؛ اما هنوز سینمای ایران یک اتفاق بینابینی است که گاهی خصوصی و گاهی دولتی است. همین مشکلاتی که برای پروانه ساخت و نمایش پیش می‌آید به خاطر این فضاست. ما اگر صنعت بودیم اصلا نیازی به پروانه ساخت نداشتیم، یک بودجه‌ای برای تولید در نظر گرفته می‌شد و فیلم به پروانه نمایش ارائه می‌شد. حتی سیستم اکران بلاتکلیف است. نه دولت سرگروه‌ها را مشخص می‌کند و نه به بخش دولتی می‌سپارد و هنوز هر فیلم بعد از تعیین سرگروه‌هایش باید مجزا با زیرگروه‌ها قرارداد ببندد؛ مثل ماجرای تاید و پودر که هنوز مشخص نیست کدام درست است! درواقع در هیچ بخشی تکلیف ما مشخص نیست، سینمای ما دچار بحران مشروعیت است و هنوز برخی فکر می‌کنند، اصلا چرا این سینما هست؟ وقتی تکلیف سینما به عنوان صنعت و هنر مشخص شود تازه باید همه چیز را ذیل این صنعتی شدن بازتعریف کنیم. اگر امروز موفقیتی حاصل می‌شود نتیجه تلاش‌های فردی است، جریانی وجود ندارد. به همین خاطر اگر کسی بتواند ظرف مخاطب خودش را بشناسد موفق است.

صنعتی شدن نیازمند تصمیم حاکمیت و تشکیل نهاد تهیه‌کنندگی است

کرم‌پور متولی اصلی این امر را در درجه اول حاکمیت دانست که باید به واسطه یک قانون باید صنعتی شدن سینما را رقم بزند. پس از آن باید سینما به بخش واگذار شود. ما همچنین نیازمند یک نهاد تهیه‌کنندگی قوی هستیم که این صنعت را تحویل بگیرد و با قوانین مشخصی که وجود دارد نسبت به آن پاسخگو باشد.

فارابی هم درگیر تسلسل مشاوران تکراری است

وی در پاسخ به سوال مجری، درخصوص عملکرد فارابی مبنی بر حرکت به سمت بخش خصوصی، بیان کرد: نمی‌دانم روشی که فارابی می‌رود به نتیجه برسد، چراکه مثل همیشه در دور تسلسل مشاوران تکراری هستند، اما اگر شعار ندهیم و تلاش کنیم تا کمپانی شکل بگیرد، مسلما اتفاق مثبتی است.

سینما نیاز به تشکیلات بزرگ ندارد، یک سازمان کوچک و نهادهای پرقدرت می‌خواهد

وی در ادامه افزود: می‌دانید چرا چهار تشکل تهیه‌کنندگی وجود دارد. این‌ها باید کمپانی می‌شدند و چون نتوانستند، دور هم جمع شدند و گعده تشکیل دادند. درواقع ما هنوز به یک نهاد مدنی صنفی نرسیدیم. ما یک چیز از شوروی سابق یاد گرفتیم به نام خانه سینما، که حتی دیگر آنجا هم وجود ندارد. هیچ جای جهان نهاد مشابه خانه سینما وجود ندارد که کارفرما و کارگر کنار هم باشند. سینما نیاز به چنین تشکیلات بزرگی ندارد، سینما باید یک جمع کوچک باشد که در یک ساختمان چند طبقه قرار بگیرد و شما هروقت خواستید حتی رئیس سازمان سینمایی را در همان ساختمان پیدا کنید. ما نیازمند نهادهای کارفرما و کارگری هستیم که بتوانند پاسخگو باشند و همه مسئولیت‌ها هم در اختیار این نهادها قرار بگیرند تا پاسخگو باشند.

سینمای دورهمی ما بی‌مخاطب محکوم به مرگ است

ما در دنیا یک سینمای مخاطب خاص داریم که با پول کم فیلم می‌سازند و مخاطب محدود دارند. اما متاسفانه ما در ایران همیشه چرخ را از نو اختراع می‌کنیم. سینما در همه جهان یک پدیده تعریف شده است، ما یا می‌خواهیم به صنعت سینمای ایران تبدیل شویم یا یک دورهمی داریم که با آن بهمان خوش می‌گذرد. هرکس توانست از یک ارگان دولتی، حاکمیتی و خارجی پول بگیرد و فیلم بسازد، اما تا وقتی که این جریان مخاطب نداشته باشد محکوم به مرگ است.

بهمن گودرزی: مسئولان کمدی را جدی نمی‌گیرند و آن را به سمت سخیف‌سازی برده‌اند

بهمن گودرزی، کارگردان و یزدان فتوحی، فیلمنامه نویس و بازیگر فیلم «ثبت با سند برابر است» مهمان بخش «ضیافت» برنامه «شب‌های شفاهی» بودند. در ابتدا کارگردان اثر به سوالات مجری پاسخ داد.

این سینما آرمانی نیست اما ایده‌آل من است

محمود گبرلو در ابتدا با معرفی کارگردان که کارشناسی ارشد کارگردانی از سینما را دارد، پرسید چرا یک تحصیل‌کرده سینما چنین فیلم‌هایی می‌سازد؟ این مسیری است که برای خودتان انتخاب کردید؟ گودرزی در پاسخ با بیان اینکه نمی‌توانم در مورد آینده نظر بدهم، افزود: این مسیر برایم ایده‌آل بوده، گرچه آرمانی نبوده اما مسلما سینمایی بوده که دوستش داشتم. از نظر من سینما زمانی معنا پیدا می‌کند که مخاطب داشته باشد و اگر فیلم‌تان مخاطب نداشته باشد، درواقع فیلم شخصی ساخته‌اید و به سینما به عنوان یک صنعت و تجارت خیانت کرده‌اید. به نظرم اتفاقا باید کمدی بسازیم، کمدی آبرومند و هدفدار؛ درواقع خط و مشی انتخاب مخاطب را ما فیلمسازان تعیین می‌کنیم.

دغدغه‌ام نیست اما کمدی استاندارد می‌سازم

او در پاسخ به این سوال که ساخت چنین فیلم‌هایی دغدغه‌اش است یا به این سمت کشانده شده، گفت: نمی‌توانم بگویم این فیلم دغدغه من است اما اجباری هم برای ساخت وجود نداشته است. در سه فیلمی که ساختم تا به حال نشنیدم که بگویند، لودگی داشت، مبتذل بود، گدایی خنده می‌کرد؛ بلکه فیلم ریتم دارد، دکوپاژ و کارگردانی دارد. فاکتورهایی که در کنار هم یک فیلم استاندارد را می‌سازد.

اکران نیمه دوم سال ناجوانمردانه است

اما تفکری در سینمای ایران حاکم است که هیچوقت فیلم کمدی را جدی نمی‌گیرند، جشنواره ما نیز همین‌طور است در همه دوره‌ها فقط چند فیلم کمدی حضور داشتند. انگار که به نوعی حضور کمدی در جشنواره افت محسوب می‌شود. درحالی که فیلم‌های جدی جشنواره یا اجازه نمایش پیدا نکردند یا عمدتا در گیشه شکست خوردند. جز این ما دچار معضلی به نام ترافیک اکران هستیم. ترافیک بیش از حد فیلم‌ها در نیمه دوم اکران نامنصفانه و ناجوانمردانه است. فیلم‌هاى ما که در این زمان اکران مى‌شوند اگر در نیمه اول روى پرده مى‌رفتند خوش به حالشان مى‌شد. سالن سینما که ساخته نمى‌شود فقط تعداد فیلم‌ها بیشتر مى‌شود.

کمدی ما براساس نقد اجتماعی شکل گرفت

یزدان فتوحی در ابتدا با اشاره به اینکه متاسفانه نگاه به کمدی در سینمای ایران تنها با یک زاویه کمدی سخیف شکل گرفته، گفت: کمدی هم دسته‌بندی‌های خودش را دارد. ما در فیلمنامه، ساخت و اجرا به شدت به کیفیت توجه کردیم و به سمت سخیف‌سازی نرفتیم. قصه‌ای روایت کردیم که برخلاف برخی از کمدی‌ها براساس یک نقد اجتماعی شکل گرفت.

مسئولان راه سخیف‌سازی را باز کرده‌اند

فیلمنامه‌نویس و بازگیر فیلم «ثبت با سند…» ادامه داد: معتقدم سینما باید آزاد باشد که هر گروه و تفکری فیلم بسازند و مخاطب انتخاب کند چه فیلمی را ببیند. درواقع این مسئولان هستند که راه را برای کمدی‌های سخیف باز می‌کنند. اگر کمدی جدی گرفته شود و استانداردهایی برای آن در نظر گرفته شود حتی به جشنواره هم راه پیدا می‌کند.  فتوحی در ادامه یکی از بزرگترین معضل سینمای ایران را ممیزى‌ها دانست و گفت: ممیزی‌هاى فیلمنامه‌ها بیش از حد زیاد شده است. خودمان هم چهارچوب را نمى‌شناسیم. تکلیف ما با ممیزى‌ها مشخص نیست چون این تصمیم‌ها ماحصل سلیقه‌هاست.

مخاطب ته فیلم منتظر آمدن یک بازیگر از پشت پرده است

گودرزی در بخش دوم گفتگو، آغاز سینمایش را همکاری با ایرج قادری دانست. او که دستیاری قادری را در کارنامه‌اش دارد، حضورش در سینمای کمدی را از همان سال‌های دستیاری که همزمان با دانشگاه بود، دانست. کارگردان «ثبت با سند…» که در نگارش فیلمنامه نیز مشارکت داشته، با تاکید بر اینکه در زمان نگارش همه چیز را درنظر می‌گرفتیم، گفت: پس از اتمام فیلمنامه آن را برای دوستانی فرستادیم و نظراتشان را جویا شدیم. یکی از کسانی که به پیشنهاد تهیه‌کننده برای خواندن فیلمنامه انتخاب شد محمدرضا شریفی‎‌نیا بود. او فیلمنامه را دوست داشت و در پروسه تولید به ما اضافه شد. گودرزی در بخش پایانی با اشاره به پربازیگر بودن فیلمش بیان کرد: فیلم این حسن را دارد که هر پرده که شروع می‌شود یک بازیگر چهره هم اضافه می‌شود، تا جایی که تماشاگر پایان فیلم و در زمان تیتراژ منتظر است چهره دیگری از پشت پرده بیرون بیاید.

حسام مقامی‌کیا در تحلیل فیلم «ثبت با سند برابر است»: گودرزی از آزمون این فیلم سربلند بیرون آمده است

در بخش «تحلیل فیلم» سومین برنامه «شب‌های شفاهی»، حسام مقامی‌کیا به عنوان کارشناس فیلم حضور داشت. او که برای تحلیل «ثبت با سند برابر است» آمده بود، سخنان خود را با توصیه تماشای این فیلم آغاز کرد.

«ثبت با سند…» را با احتیاط توصیه می‌کنم

حسام مقامی‌کیا در ابتدای سخنان خویش با طرح این سوال که آیا فیلم «ثبت با سند برابر است» را به دیگران توصیه می‌کند، گفت: با احتیاط بله. این احتیاط به چند دلیل است. نخست اینکه در حوزه کمدی، چه طنز مکتوب و چه فیلم کمدی، خیلی سلیقه‌ها متفاوت است. به طورمثال یک استاد طنزنویس درخصوص «خوب، بد و جلف» گفت، اما من اصلا به آن نخندیدم؛ اما سلیقه‌ام به گونه‌ای بود که در مواجه با این فیلم خندیدم. نکته دیگر این است که در تولید و با توجه به مقیاس سینمای ایران، کمدی‌های حال حاضر نسبت به آینده امیدوارمان می‌کند. از جمله فیلم «ثبت با سند برابر است»؛ با وجود اینکه آنونس فیلم به مخاطب غلط می‌دهد و چنین تصوری ایجاد می‌کند که مبادا این هم یکی از همان کمدی‌های دیگر باشد.

با حذف شوخی‌ها یک فیلم معمایی جدی ساخته می‌شد

اگرچه ایراداتی به این فیلم وارد است اما محاسنش به آن می‌چربد. این فیلم داستان پررنگی دارد. کم پیش می‌آید که یک کمدی با داستان آن هم با رگه‌های معمایی ببینیم، حتی با حذف شوخی‌ها و بعضی موقعیت‌ها، با تسامح می‎‌توان گفت این یک فیلم معمایی جدی از آب درمی‌آمد. روایتی که برای فیلم به واسطه اول شخص، راوی انتخاب شده دلیل دیگر جذب مخاطب فیلم است. علاوه بر این «ثبت با سند…» فیلمی است پر از جزئیات، که اگرچه می‌شد با هزینه و زمان کمتر تولیدش کرد اما پر از لوکیشن و تعدد نماست و پربازیگر؛ که توانسته در نقش‌های فرعی هم خوب عمل کند. با توجه به این‌که دکوپاژ فیلم کمدی، دکوپاژی متفاوت و مختص به این سینماست، بهمن گودرزی موفق عمل کرده است.

کمدی همه جای دنیا جدی گرفته می‌شود

مقامی‌کیا در ادامه در مقایسه با نگاهی که به کمدی‌های سینمای ایران می‌شود، به کمدی لورل و هاردی اشاره کرد و گفت: این کمدی نه پیام اخلاقی و نه شوخی‌های متفاوتی در آن پیدا می‌کنید، همان ایراداتی که منتقدان به کمدی‌های امروز سینمای ایران نیز می‌گیرند. درحالی که در آن نوع، کمدی جدی گرفته می‌شود. یعنی یک موقعیت کمدی که صرفا برای خندیدن تولید شده کاملا جدی اجرا می‌شود؛ تفاوت کمدی نازل با کمدی خوب دقیقا همین جاست.

دسته‌بندی کمدی مشکل خانوادگی دیدن این فیلم‌ها را حل می‌کند

کارشناس فیلم در بحث پیشنهاد یک فیلم کمدی برای خانواده، «ثبت با سند برابر است» را یک نمونه پیشنهاد به خانواده دانست و گفت: بحث فیلم دیدن با خانواده را می‌توان با درجه‌بندی یک فیلم حل کرد و انتخاب نهایی را به عهده تشخیص خانواده‌ها گذاشت. اتفاقا می‌خواهم توصیه کنم که این فیلم را دسته جمعی ببینند چرا که اساسا کمدی دسته جمعی دیدن لذت بیشتری دارد. این فیلم نکاتی دارد که همه طیف‌ها را در برمی‌گیرد، پس این احتمال که بالاخره شوخی موردپسندشان را در فیلم پیدا کنند وجود دارد. در شخصیت‌پردازی‌ها هم تنوع خوبی وجود دارد که هر نوع مخاطبی را جذب می‌کند. به طورکلی می‌توان گفت سوای اینکه می‌توان به آن ایراداتی گرفت، فیلم رضایت‌بخشی است. به طورمثال ایرادات فیلمنامه‌ای که چون این فیلم کمدی بود اساسا روی آن مکث نکردم.