کارگردان فیلم سینمایی «انزوا» در گفتگو با خبرنگار سوره سینما با بیان اینکه ایده اولیه این فیلمنامه از احمد رفیع زاده بوده بیان کرد: سینما یک کار گروهی است که در نتیجه اعتماد یک تیم به کارگردان و تهیه کننده شکل می گیرد. البته نتیجه زحمات گروه در اکران به بار می نشیند که متاسفانه به دلیل زمان و پخش نامناسبی که برای فیلم ما در نظر گرفتند شرایط ایده آلی را پشت سر نمی گذاریم.
وی افزود: خوشبختانه در همین زمان نامناسب هم مردم از «انزوا» به خوبی استقبال کرده و بازخوردهای خوشایندی را از سوی آنها شاهد بودیم به خصوص اینکه طیف های مختلفی کار را دیده و اظهار نظرات جالبی داشتند. البته نه اینکه بگویم همه از این فیلم خوششان آمده است. به هر حال من مخالفان خودم را هم دارم و بیشتر حرف شان این است که چرا در چارچوب، فیلم نساختم یعنی مثلا چرا دنبال قصه آپارتمانی با فرم کلاسیک نرفتم.
عباسمیرزایی که این روزها به کرات فیلمش با آثار مسعود کیمیایی قیاس می شود در این باره بیان کرد: هر فیلمی با کارهای آقای کیمیایی مقایسه شود جای خوشحالی دارد اما اگرچه من هم با سینمای او بزرگ شدم ولی فیلم خودم را برای مردم می سازم. آنچه در «انزوا» می بینید خود من هستم و نگاهی که در این اثر داشته ام همانی است که پیش از این در فیلم های کوتاهم می بینید.
وی ادامه داد: من هیچ تلاشی برای کیمیایی شدن نکردم. او سینمایش قهرمان محور است و من هم قهرمان محوری در سینما را دوست دارم. اگرچه کاراکتر اصلی قصه ما پرویز است اما قهرمان نیست. قهرمان «انزوا» مادری است که بچه ها (مخصوصا دخترش) را به گونه ای تربیت کرده که می توانند روی پدرشان چنین تاثیر بگذارند. به نظر من قهرمان زندگی ما مادران مان هستند و آدم هایی که راجع به آنها بی رحمانه قضاوت می کنیم اما نیستند تا جواب مان را بدهند.
وی اضافه کرد: متاسفانه اکثر ما آدم ها جرات اینکه رو در روی همدیگر حرف بزنیم را نداریم چرا که اگر داشتیم حال مان بهتر از این بود. اگر به پیرامون مان دقیت کنیم متوجه خواهیم شد خودمان آگاهانه قهرمان های مان را نابود می کنیم. به هر حال «انزوا» قصه زندگی خودم من است و به همین خاطر می توانستم هنگام نگارش به خوبی با فیلمنامه رابطه برقرار کنم.
مرتضیعلی عباسمیرزایی همچنین اشاره کرد: برای اینکه «انزوا» اتفاق بیفتد سال ها به خاطرش جنگیدم چون مسئولان نگران بودند فیلم تلخ باشد و دلیلی برای تزلزل پایه خانواده محسوب شود. ساختن فیلم اجتماعی به منزله کالبد شکافی جامعه است و کار راحتی نیست. در رابطه با فیلم خودم من معتقدم یک اثر ارزشی ساختم بدون اینکه سراغ توپ و تانک بروم چون درباره اخلاق صحبت کردم و همین برای ارزشی بودن کافی است.
وی همچنین درباره سایر فعالیت های خود گفت: فیلمنامه های زیادی نوشته ام که برای یکی از آنها بسیار مشتاقم چرا که پیش از این برای ساخت مستندش ۱۰ سال تحقیق کرده بودم و همیشه در صدد بودم تا سینمایی اش را بسازم. این فیلمنامه قهرمان محور است و بخشی از تاریخ ایران را روایت می کند و من مطمئنم با دیدن آن همه به ایرانی بودن خودشان افتخار می کنند. نکته مهم اینکه به دلیل هزینه های بالا امکان اینکه بخش خصوصی به تنهایی وارد عمل شود وجود ندارد و از آنجا که فیلمنامه اخیرا به سازمان اوج ارائه شده امیدواریم با دریافت نظر مثبت شان بتوانیم کار را آغاز کنیم.
عباسمیرزایی بیان کرد: علاوه بر این فیلمنامه دیگری از طرف یکی از دوستان نویسنده به دستم رسیده که به شدت هیجان انگیز است و نمونه اش تا کنون در سینمای ایران تجربه نشده است. این فیلمنامه اتفاقات از شب تا فردا ظهر را روایت می کند و این روزها بیشتر از سایر فیلمنامه ها رویش متمرکز شده ام.