به گزارش سوره سینما، در این برنامه محمود گبرلو؛ تهیهکننده و مجری، به گفتوگو با مهدی صباغزاده؛ کارگردان و تینا پاکروان بازیگر و تهیهکننده «خانه کاغذی» نشست. در ادامه عباس کریمی، به عنوان کارشناس سینما به تحلیل ساخته صباغزاده پرداخت. در بخش آخر برنامه، علیرضا رئیسیان مهمان بود تا نگاهی اجمالی بر وضعیت سینمای امروز داشته باشد. رئیسیان در سخنان خود با طرح موضوعات مختلفی همچون چند دستهگی در سینما تا انحصارطلبی و عدم دسترسی به صنعت و رونق سینما اشاره کرد و راهکارهایی نیز ارائه داد.
بصیرت مخاطب خاموش را همراه سینما میکند
محمود گبرلو، در آغاز برنامه، بار دیگر به بحث حذب مخاطب بیشتر در سینما اشاره کرد. او سخن هفته خود را نیز به این مسئله اختصاص داد و بیان کرد: اگر بخواهیم جریان فرهنگی یک جامعه را افزایش دهیم، بصیرت و دانایی لازمه اهالی آن است. اگر بخواهیم در حوزه فرهنگ و علیالخصوص سینما تلاش کنیم باید با آگاهی و دانش و شناخت نسبت به جامعه گام برداریم. ما در ایران سینما داریم، تماشاگر داریم، اما تماشاگر اندک. لازم است که مسئولان و هنرمندان با بصیرت و دانایی خود دور هم جمع شوند و راهکار مناسب برای جذب مخاطب پیدا کنند. تماشاگر خاموشی در سینما هستند که با داستان و آثار این سینما ارتباط برقرار نمیکنند و این ما هستیم که باید تلاش کنیم تا با جذب مخاطب به رونق و صنعت سینما نزدیک شویم.
او در بخشی دیگری از حرفهایش با بیان اینکه چند وقتی است که بخشی از سینما حالش خوب است و بخشی حالش خوب نیست، افزود: امیدوارم که همه سینما حالش خوب باشد. در برنامه «شبهای شفاهی» سعیمان بر این است که درباره سینما مخصوصا سینمای شهرستانها صحبت کنیم.
محمود گبرلو تهیهکننده و مجری برنامه سینمایی «شبهای شفاهی» میزبان علیرضا رئیسیان کارگردان و تهیهکننده سینما بود تا به تحلیل مسائل روز سینما بپردازند.
سه سال وقفه طبیعی است نه هر سال فیلم ساختن
رئیسیان در ابتدای این گفتگو در پاسخ به چرایی کمکاریاش بیان داشت: «سه سال کار نکردن، اتفاق طبیعی است؛ من تعجب میکنم بعضیها چگونه تا این اندازه پرکار هستند. من سختگیر و مقید هستم با وسواس فیلم میسازم، به همین خاطر نمیتوانم مثل سایرین همزمان فیلم و سریال بسازم. برایم این موضوع مهم است فیلمی که میسازم اول برای خودم جذاب باشد و بعد مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.»
نه فامیل خاصی دارم و نه ژن برترم
رئیسیان در پاسخ به سئوالی درباره اینکه در گذشته جز سینماداران بوده، و رانتی در سینما داشته است، گفت: «من نه فامیل خاصی دارم و نه ژن پرترم. سالها به من میگفتند، خواهرزداه آقای انوار هستم، تا اینکه روزی آقای نجفی در جمعی گفت انوار اصلا خواهر ندارد. من در همه آن دوران یک فیلم آن هم در بخش خصوصی ساختم. من هیچ فامیل درجه یکی در این وادی ندارم و جر ژنهای خوب نبودهام. حتی سعی کردهام فرزندانم وارد سینما نشوند که دربارهشان بگویند ژنشان خوب بوده است.»
در سینما هم رانت داریم هم مافیا
رئیسیان با تاکید بر اینکه رانت در سینما وجود دارد به صحبتهای هفته گذشته غلامرضا موسوی درباره عدموجود مافیا در سینما واکنش نشان داد و گفت: «در اینکه رانت وجود دارد هیچکس شک ندارد. هرجا که تصمیمات در دولت گرفته شود و قدرت آنجا متمرکز باشد عدهای خودشان را به آن مرکز نزدیک میکنند و اسمش را رانت میگذارند. تعریفی که آقای موسوی، از شکلگیری مافیا در صورت وجود قانون بیان کردند، در هیچ دایرهالمعارفی نیست. اتفاقا مافیا در غیاب قانون، در پرده و برای رسیدن به قدرت شکل میگیرد.»
فیلمساز مستقلم و از هیچ جریانی سفارش نمیگیرم
وی در توضیح اینکه فیلمساز مستقل کیست و او به راستی مستقل هست یا نه، بیان کرد:«وقتی خودتان را به جریانات سیاسی وابسته کنید امتیازات ویژهای خواهید داشت و عدهای دیگر محروم میماند و این نقض عدالت است. در سینمای ایران به شکل آشکار و روشن بیعدالتی وجود دارد. کسانی که در این سیستم قرار نمیگیرند و از این امکانات استفاده نمیکنند در حلقه فیلمسازان مستقل قرار میگیرند و من مستقل هستم؛ زیرا از سوی هیچ جریاناتی سفارشی قبول نمیکنم و سفارشاتم را از قلبم میگیرم.»
زیرمجموعههای سازمان سینمایی ناکار آمدند
رئیسیان در ادامه صحبتهایش عدمثبات، انحصارطلبی، بهم ریختگی در قوانین و نبود چارچوب مشخص را برخی از دلایل توسعه نیافتن سینما عنوان کرد و اضافه کرد: «امروزه بسیاری از زیرمجموعههای سازمان سینمایی از جمله فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن سینمای جوانان ایران، موسسه تصویر شهر ناکارآمد شدهاند. این مجموعهها به دلیل تغییر مداوم مدیریتها حاضر به کوچکسازی و تغییر در نحوه ادارهشان نیستند و در واقعیت تبدیل به نهادهایی منفعل شدهاند که دیگر کارایی مشخصی برای سینما ندارند.»
انحصار صنفی از انحصار دولتی خطرناکتر است
این کارگردان سینما با اشاره به اینکه امروزه با انحصار جریان صنفی نیز مواجه هستیم، افزود: «انحصار صنفی از انحصار دولتی خطرناکتر است. دولت را میتوان بازخواست کرد اما صنف را نمیتوان. دولت به قوانین خود پایبند است اما صنف پایبندیای نسبت به قوانین ندارد. در کجای دنیا ۴ اتحادیه تهیهکنندگی وجود دارد؟ این به معنای مشکل است. کانون کارگردانها چرا به این وضع افتاده است که در مجمع عمومی آن حتی ۲۰ نفر حضور نداشتند. هیچوقت در بیست سالی که در کانون کارگردانها بودهام شاهد چنین اوضاعی نبودم.»
خانه سینما منحل نشود اما بازتعریف داشته باشد
وی در پاسخ به این سئوال که آیا خانه سینما باید منحل شود گفت: «مسلما حذف راهحل درستی نیست. خانه سینما هم نباید تعطیل شود بلکه باید اصلاح شود. کار صنف کار سندیکایی است و فرهنگ در آکادمی اتفاق میافتد. هیچجای دنیا جز ایران این دو در یک جا نمیگنجد. خانه سینما اول باید تعریف و کارکردش را مشخص کند و باید به سندیکایی تبدیل شود و از منافع مادی اعضا دفاع کند.»
حیدریان گفت میدانستم انقدر سخت است نمیآمدم
رئیسیان درباره اینکه آیا فکر میکند آقای حیدریان موفق میشود؟ گفت: «او کار سختی در پیش دارد. در ملاقات دوستانهای که با او داشتم، گفت اگر میدانستم انقدر مشکل وجود دارد این مسئولیت را قبول نمیکردم. آقای حیدریان به هرحال تلاشش را میکند و باید به او فرصت داد زیرا تغییر مدام مدیریت خوب نیست.»
کمیسیون فرهنگی ممیز شده
وی در ادامه به نظارت مجلس اشاره کرد و گفت: «من چندی پیش با نمایندگانی از کمیسیون فرهنگی صحبتی داشتم وبه آنها گفتم شما وظیفه خودتان را فراموش کردهاید، شما باید قوانین حوزه فرهنگ را تبیین کنید، ببینید درست اجرا میشود یا خیر؛ اما به جای ممیزها فیلم اصلاح میکند. اکران یا عدم اکران یک فیلم وظیفه شما نیست.»
ملغمهای فیلمسازی؛ هشت نهاد درگیر ساخت فیلماند
تهیهکننده «چهل سالگی» با انتقاد به حضور ارگانهای مختلف به عرصه فیلمسازی، بیان داشت: «در حال حاضر هشت نهاد درگیر ساخت فیلم هستند. اگر سپاه میخواهد فیلمی درباره جنگ بسازید نباید کمپانی راه بیندازد. باید به کسانی که واجد شرایط هستند سفارش دهد. اینگونه سیستم اداری به وجود میآید و نهایتا با تعدد نهادهای فیلمسازی و موازیکار مواجه خواهیم بود. ضمن اینکه تجربه موفقی در این خصوص نداشتیم. این روش از نظر سیستم منطقی در سینما در هیچ جای دنیا جواب نداده. ممکن است موفقیت موقت داشته باشد اما دائمی نیست. نمونه این سیستم حوزه هنری است که شروع موفقی داشت اما حالا تولیداتش به صفر رسیده است؛ یا موسسه اوج که شروع خوبی داشت اما به سرنوشت حوزه هنری می رسد. در دنیا به کسی که در آن حیطه واجد شرایط است سفارش ساخت فیلم داده میشود.»
فرهنگ هنوز اولویت دولت نیست
رئیسیان در ادامه صحبتهایش به تاثیر مثبت توسعه فرهنگ اشاره کرد و افزود: «هنوز دولت از فرهنگ غافل است و اولویتی برای فرهنگ ندارد. زمانی که دولت برای ارتقا سطح زندگی به توسعه فرهنگی و اجتماعی اعتقادی نداشته باشد مردم هم اعتماد نمیکنند و نهایتا کاری پیش نمیرود. اگر فرهنگ اولویت دولت قرار بگیرد، بسیاری از مسائل حل میشوند از جمله مشکلات اقتصادی؛ اگر فرهنگ با آن توسعه پیدا کند راحتتر حل میشود.»
توقعمان از سینما باید به تناسب وضعیتش باشد
وی با بیان اینکه همه از سینما توقع دارند اما کسی کمکی به آن نمیکند، افزود: «به طور کل دو میلیون نفر مخاطب سینما داریم که کمدی میبینند اما ۸ میلیون نفری که سلیقه دیگری دارند را از دست دادهایم. این برای ما که سینمایمان در دنیا حرفی برای گفتن دارد بد است. باید برای کشاندن این افراد به سینما و حتی ۵ونیم میلیون نفر ایرانی خارج از ایران و کشورهای فارسی زبان برنامهریزی و هدفگذاری شود. در چنین شرایطی هنوز همه انتظارها از سینماست. سینما فرهنگسازی کند، آگاهیبخشی کند، مشکلات را نشان دهد، راهکار داشته باشد و… درحالی که هیچجای جهان اینطور نیست. سینما فقط سینماست. قرار نیست همه وظایف به عهده سینما باشد.
پاکروان ریسک کرد
این کارگردان به ریسک تهیه چنین فیلمی اشاره کرد و افزود: «خانم پاکروان با قبول تهیه فیلمی جدی و با این موضوع ریسک کرد. در فضایی که فیلمهای کمدی و سطحی ساخته میشوند و خواهان هم دارند تهیهکنندگان رغبت کمتری برای تهیه چنین فیلمهایی دارند. تلاش من در ساخت این اثر این بود که فیلم آبرومندانهای به تهیهکننده تحویل دهم و سطح ذائقه مردم را ارتقا دهم.»
صندوقچه سینما اکران را بهم ریخته
کارگردان «خانه کاغذی» با اشاره به عدماکران صحیح فیلمها افزود: «از ابتدای سال تصمیم درستی برای اکران فیلمها گرفته نمیشود و علاوه بر لطمه خوردن فیلمها، مخاطب نیز برای تماشای فیلم سرگرداناند. در زمانی که فیلمهای سال در حال اکران هستند، فیلمهایی از درون صندوقچه بیرون میآیند که به فیلمهای در حال اکران ضربه میزند.»
امیرعلی را برای شکیبایی نوشتم، او او دیگر نبود
صباغزاده درباره انتخاب بازیگران فیلم توضیح داد: «زمانیکه «فصل سرد» به نگارش در میآمد، نقش امیرعلی را برای مرحوم خسرو شکیبایی نوشتم اما زمان بازنویسی «خانه کاغذی» او دیگر نبود. متاسفانه فیلم به عمر او قد نداد و بعد از او بهترین انتخاب آقای پرستویی بودند که بازیگری توانمندی هستند و بعد از خواندن فیلمنامه نیز بسیار از آن خوششان آمد و نقش را قبول کردند. برای انتخاب هنرپیشه خانم فیلم نیز تعداد زیادی هنرور آوردیم که مناسب نقش نبودند. پرویز پرستویی خود تهیهکننده را پیشنهاد داد که هم بازیگر بوده و هم سبقه خبرنگاری دارد؛ پاکروان ابتدا مردد بود اما نظرمان بر این بود که او بهترین انتخاب برای نقش است.»
«خانه کاغذی» شعارزده نیست
وی ادامه داد: «دختر در این فیلم هم نانآور خانه است و هم حافظ پدر روشنفکر و نویسندهاش. در این فیلم سعی کردم دختری فعال و پرتلاش را نشان دهم، به زندگی و روابط خانوادگی بپردازم و مسائل و مفاسد اقتصادی را به دور از شعار مطرح کنم.»
برای تهیه «خانه کاغذی» ریسک کردم
در ادامه پاکروان تهیه این فیلم را از این سو که فیلم بیمهابا حرفش را میزند دارای ریسک عنوان کرد و افزود: «من از تهیه چنین فیلمی خوشحال هستم. «خانه کاغذی» علیرغم اینکه در جشنواره به آن بیمهری شد و حتی در اکران به دلیل زلزله و شلوغیهای اخیر بدشانسی آورد، فیلم خوبی است.»
نمیخواستم بگویند تهیهکننده خودش را به فیلم تحمیل کرده
پاکروان درباره حضورش به عنوان بازیگر گفت: «در ابتدا به دلیل حاشیهها، که تهیهکننده خودش را به عنوان بازیگر تحمیل کرده ترجیح میدادم بازی نکنم اما آقای صباغزاده خیالم را راحت کردند که چون پیش از این تجربه بازی داشتم پس این حواشی اتفاق نمیافتد؛ ضمن اینکه بازی در برابر آقای پرستویی و برای آقای صباغزاده بسیار تجربه خوبی برایم بود.»
دست از سیاست حذفی بردارید
پاکروان در پایان صحبتهایش با انتقاد از سیاستهای صداوسیما گفت: «از سازمان صداوسیما دلخور هستم و دوست دارم اینجا بگویم. سینما، تئاتر و تلویزیون را نمیتوان از یکدیگر تفکیک کرد. اینکه کسی را بخواهیم در یکی از این مقولهها سانسور کنیم میان این سه خط میکشیم. من این ممنوعالتصویریها را نمیفهمم. زمانی خانم معتمدآریا و حالا آقای پاکدل، اینها سرمایههای ما و حتی تلویزیون هستتند که به دلیل سیاستهای حذفی بیتوجیه ممنوع میشوند. شاید یکی از دلایل نبود مخاطب برای تلویزیون همین سیاستها و بیاعتماد کردن مخاطب باشد. اما مخاطب با سرمایههاست که شما را انتخاب میکنند نه چون تنها یک رسانهاید و سیاست حذفی دارید.»
فیلم مدیون کارگردانی است
وی با بیان اینکه حضور کارگردان باسابقه ضعفهای فیلمنامه را از بین برده و نتیجه کار همه قسمتها را رضایتبخش کرده، توضیح داد: «بازیها خوب است. بازی ثریا قاسمی متفاوت و قابل باور است. در شخصیت آقای پرستویی تضادهایی وجود دارد، با اینکه نشان میدهد با شخصیت باهوشی طرف هستیم در جاهایی نقض آن را شاهدیم. فیلم ارجاعات بینامتنی ظریفی دارد. آقای پاکدل و عکس جلال آلاحمد و شباهت این دو، عکس کیارستمی روی دیوار، پخش صدای شاملو در کتابفروشی همه نشاندهنده این است که به نکات ظریفی دقت شده است و با اثری مواجه هستیم که همه عناصر با یکدیگر هماهنگ هستند.»
«خانه کاغذی» از دین و وجدان سوءاستفاده نمیکند
کریمی درباره وجه تمایز این فیلم با «خانه خلوت» توضیح داد:«در«خانه خلوت» با روزنامهنگاری که نویسنده است طرف هستیم و در اینجا بیشتر با یک خبرنگار . در آنجا شخصیت مطرح بود و در این فیلم پرداختن به رویدادها اهمیت دارد. نکتهای که نباید از آن غافل شویم این است که فیلم، شریف است، به دور از شعار حرفش را میزند و در این راه نمیخواهد از مواردی مثل دین و وجدان سواستفاده کند. فیلمی است که هم خواص از آن لذت میبرند هم روشنفکران و روزنامهنگاران و هم خانوادههایی که به دنبال پیرنگهای عاطفی هستند.»