سوره سینما – سینمای ایران از فقر محفل و گفتگوهای رودرو و فقدان دیالوگ رنج میبرد. جشنوارههای زیادی در طول سال برپا میشود، سمینارها و همایشهای جورواجور اما، متاسفانه عدم همنشینیهای صمیمانه و بیغرض و مرض و نبود محفلهای گفتگویی باعث شده تا با فضایی آکنده از مسمومیت، کدورت و فترت مواجه باشیم.
فقر پاتوقهای فرهنگی و سینمایی باعث شده تا بخشی از بار این مسئولیت به اشتباه بر دوش کافهها و کافی شاپها بیفتد. فضای اداری و خشک بسیاری از مراکز فرهنگی و سینمایی ما این امکان را سلب کرده تا کارکردهای واقعی و پایگاهیشان را حفظ کنند. از این رو، در اتمسفر سرد و دلمرده سینما ایجاد و راهاندازی پاتوقهای سینمایی و فرهنگی نعمتی است.
خوشبختانه، سازمان سینمایی حوزه هنری در یکی دو سال اخیر با افق نگاهی تازه نشان داده که در جستجوی مسیرهای موثر است. در این عرصه با ایجاد «سینما پاتوق» تداعی سالهای خیلی دور را برای علاقمندان سینما ایجاد کرد که در اوج فقر و محدودیت آثار سینمایی، دسترسی به محصولات سینمای کلاسیک و فیلمهای روز دنیا را در قالب سالن سینما کوچک فراهم آورد که برای نسل ما همواره خاطره انگیز مانده است.
«سینما پاتوق» نیاز سینماست. نیاز سینماگران است. آنها، نیاز دارند کنار هم بنشینند و آثار یکدیگر را ببینند، نقد کنند و به چالش بکشند. از سر و کول هم بالا بروند و نفس به نفس با اهالی رسانه به کشف لایههای زیرین فیلمها بپردازند.
در جشنوارههای رنگارنگی که در کشور برگزار میشود این گونه محافل بسیار کم و حتی، نایاب است. بیشتر با کلیشه یکنواخت ورگ شاپها و کلاسهای بیروحی سرو کار داریم که خروجی ندارند و یا به اصطلاح جلسات نقد و بررسی هستند که به شدت جانبدارانه و آزاردهندهاند.
ابتکار حوزه هنری در راه اندازی «سینما پاتوق» و ایجاد بسترهای مناسب برای تقویت مناسبات فیمابین فیلمسازان، دست اندرکاران و فعالان رسانه و نیز، ایجاد فرصت برای فیلمهایی که از فجر یا از اکران جا میمانند و امکانی برای عرضه و دیده شدن ندارند انصافا ارزشمند و مغتنم است. آن هم وقتی که نشستهای نقد و بررسی جشنواره فجر که از مهمترین و جریان سازترین قطعه پازل جشنواره نیز است به سمت جریان سازیهای انحرافی و بیثمر پیش میرود و به جای آنکه برای سینماگران جذابیت و رغبت ایجاد نماید باعث دافعه و دوری آنها از رسانهها میشود. بارها، شاهد بودهایم که بعضا، با تشکیل گعدهها و سودهی غلط باعث آسیب زدن به ظرفیتهای تحلیلی و فرهنگی نقد و ضرر و زیانهای جدی اقتصاد فیلم ها نیز شده است.
تجربه نشان میدهد که در دورههایی به دلیل عدم آگاهی از این جایگاه مهم به بسیاری از فیلمسازان از طریق تریبون رسمی فجر و همین «جلسات نقد و بررسی» آسیبها و لطمات زیادی وارد شده و به شخصیت خیلی از فیلمسازان توهین شده است. همچنین، در دورههایی با شکل دهی «گعدههای دوستانه» و «برخورد رمهای» نسبت به تعدادی از فیلمها نه تنها به صاحبان آثار ظلم شده بلکه به شآن و ساحت نقد و منتقد هم ظلم مضاعف صورت گرفته؛ تا جایی که حتی، خیلی از تهیهکنندگان به دلیل عواقب و پیامدهای همین رویهها و رویکردهای غلط از شرکت در این نشستها پرهیز میکنند.
سینما به پاتوقهای استمراری و دائمی نیاز دارد. سینماگران نیاز دارند دائم با منتقدان و رسانهها به مثابه ویترین افکار عمومی کنار هم بنشینند و به رصد و تحلیل مضامین و نیازهای اجتماعی، منافع ملی و بینالمللی و شناسایی جایگاه فیلمهای ایرانی در چشم اندازهای جهانی بپردازند. نوعی گفتگو و تماس دوسویه در دل پاتق های سینمایی. کاری که خوشبختانه اگر چه دیرهنگام ولی درست و ضروری بخش سینمای حوزه هنری آغاز کرده است.
از دیگر سو، سالانه دهها فیلم با سرمایهگذاری هنگفت در کشور تولید میشود که ره به جایی نمیبرند. نه بر پرده سینماها و نه در جداول جشنوارهها جایی ندارند. بواقع، ماحصل ماهها و سال ها مجاهدت و تلاش مجموعه بزرگی از سینماگران در بایگانیها خاک میخورد و یا در حسرت چند سئانس اکران میسوزند. جشنواره فجر هم به دلیل محدودیتهایش در خوشبینانهترین حالت تنها قادر است یک سوم این آثار را نمایش دهد. پس یک ظرفیت بزرگتر به آسانی نادیده گرفته میشود. اگرچه ممکن است چند تایی هم مستقیم راهی سینماها شوند؛ با این حال فیلمهای خوب و نجیب زیادی باقی میمانند که هم سازندگانشان تشنه عرضه و نمایش آنها هستند و هم بخش عظیمی از بدنه سینما، رسانهها و منتقدان کنجکاوند آنها را رصد کنند و ببینند.
«سینما پاتوق» حوزه هنری پاسخ به خلایی است که وجود دارد. هر چند در آغاز راه است ولی میتواند قدمی در این وادی بردارد. گامی درست، کارآمد و ضروری. فضایی که با جهت دهیهای هوشمندانه؛ و فرصت دهی برای بهرهگیری از حضور متنوع رسانهها و سینماگران می تواند کارکردهای وسیع سینمایی و اجتماعی داشته باشد.