سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۹ دی ۱۳۹۶ در ۶:۳۴ ب.ظ چاپ مطلب

نشست نقد و بررسی «سد معبر» در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد/ محسن قرایی: معضل جامعه برایم مهم است

sade-mabar-neshast

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «سد معبر» با حضور بهمن کامیار تهیه کننده ، محسن قرایی کارگردان و مرتضی هدایی فیلمبردار در فرهنگسرای ارسباران برگزارشد.

به گزارش سوره سینما، بهمن کامیار تهیه کننده این فیلم سینمایی در ابتدای این نشست گفت: فیلم «سدمعبر»فیلمی برخواسته از یک سینمای پردغدغه است. شمای تهیه کننده شاید ترجیح دهید به سمت فیلمی بروید که مفرح و‌شاد است و بسیار هم فروش می کند ، بایک هزینه بسیار کمتر از فیلم اجتماعی و با یک فروش تضمین شده. منتها محسن قرایی با نگاه ریزبینانه اش دست روی مسئله ای گذاشته که رو به زایش و افزایش بود و به عنوان معضل، هنوز در زمان فیلمنامه رشد نکرده بود و‌ ما حدس می زدیم که این موضوع مسئله مهمی است که سینما وظیفه دارد به آن بپردازد. چه در قالب سینمای داستانی وچه در قالب سینمای مستند. فیلمنامه ای هم که آقای قرایی بر اساس طرح خود به آقای روستایی داده بودند و نوشته شده بود آن مشخصه های کامل را داشت و‌ من به عنوان تهیه کننده دوست داشتم که این فیلم را کار کنیم. خیلی فیلم سختی بود اما نتیجه آن‌ چیزی است که شماروی پرده می بینید و عموما راضی بودند و‌امیدوارم در اکران هم مورد توجه قرار بگیرد.

مرتضی هدایی فیلمبردار فیلم نیز در ادامه در خصوص همکاری با کارگردان این فیلم و ویژگی های فیلمبرداری آن گفت: راجع به فیلمبرداری فیلم من چیزی نمی توانم بگویم و‌همین که حضور من را در فیلم‌حس نکرده باشید برایم بهترین خبر است.تجربه من با محسن قرایی در این فیلم تجربه لذت بخشی بود. کار بسیار سختی بود و با توجه به شرایط غیر قابل کنترل ایران مانند بازار که پر از آدم هایی است که دوست دارند با هنرپیشه های مورد علاقه خود عکس بگیرند معضلات خاص خود را داشتیم، ولی به لطف خدا توانستیم با توجه به سختی ها و انرژی زیاد با همدلی از پس آن بربیایم‌ و نتیجه آن تجربه قابل قبولی بود.

او در ادامه افزود: الگویی که ما برای فیلمبرداری صحنه های خیابانی گرفتیم الگوی فیلم های مستند است و ما برای اینکه تاثیر گذاری بیشتری داشته باشیم و‌مخاطب احساس واقعی بودن را داشته باشد سعی کردیم باهمان الگوی دوربین روی دست، با دوربینی که لرزش دارد و گاهی سوژه را نیز گم می کند و‌مجدد پیدا می کند جلو رویم. سعی کردیم حس و‌حال و‌مود کلی که فیلم می تواند داشته باشد بر اساس فیلم های مستند باشد و تلاش کردیم همانطور آن را اجرا کنیم. آن صحنه ها بسیار سخت چیده شده بودند و با درایت کارگردان و عواملی که بسیار زحمت کشیدند کار شده است.

محسن قرایی کارگردان در پاسخ به این سوال که زمان نگارش فیلمنامه چندسال قبل تر از ساخت فیلم بوده و راهکاری برای مشکل سد معبر به ذهنتان رسید یا خیر؟ توضیح داد: ایده کار اواخر سال ۹۲داده شد. در جایی زندگی می کردم که زندگی این افراد را از نزدیک می دیدم و درواقع مواجه شدن دست فروشان با مامورین و درگیری های آنان را می دیدم و از آنجا ایده اصلی در ذهن من شکل گرفت و آن زمان صحبت این موضوع مطرح بود ولی به معضل تبدیل نشده بود. تقریبا یک سال قبل از ساخت فیم ما تا مرحله ساخت جلو رفتیم ولی به ماجرای کشته شدن دست فروشی توسط ماموران با پنجه بکس برخورد کردیم که جلوی فرزندش آن دست فروش را کشتند. با این اتفاق این پروسه ساخت به تعویق افتاد. در ارتباط با موضوع راهکار نیز من مثالی می زنم ،در جشنواره های خارجی من تصور می کردم که فیلم را متوجه نمی شوند چون معضلی است که در کشور ما و‌خیابان های ماست ولی خیلی خوب ارتباط برقرار می کردند و می گفتند این معضل در کشور ماهم بوده است، اما بیست سال پیش ما راهکار آن را پیدا کرده ایم. شما اکنون در بیست سال قبل ما هستید. در این کشورها ساعاتی را به دست فروشان اختصاص می دهند و در این ساعات مغازه دارها تعطیل کرده و دولت به آنها پورسانت می دهد که نه مغازه دار شاکی شود از تعطیل بودن و نه اینکه مامورین با دست فروشان درگیرشوند.به نظرم دولت باید از این دست فروشان حمایت کند،چون هم آفرینش شغل است و هم‌کسانی که نمی توانند از مغازه دارها خرید کنند و نرخ فروش بالاتری دارند، می توانند از این دست فروش ها خرید کنند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا این گونه از فیلم ها با توجه به تلخی زیاد، نماینده خوبی برای نمایش فرهنگ ایرانی درکشورهای خارجی هستند یا خیر ؟ افزود: من فکر می کنم در همه کشورهای دیگر دنیا مانند فرانسه و آمریکاهم فیلم هایی که موفقیت بین المللی دارند، فیلم هایی است که سوال و مسئله دارند و یا موضوعی رامطرح می کنند که برای مخاطب جذاب است و یا تولید فکر می کند، من فیلمساز باید به این فکر کنم که چگونه می توانم جامعه خودم را اصلاح کنم و برایم مهم نیست که این فیلم‌من در جامعه بین الملل چه بازخوردی دارد. ‌من در یک نقطه ای زندگی می کنم که در خیابان آن آدمی را می زنند، وظیفه من است که این موضوع را نشان دهم تا جلوی آن گرفته شود. من یک روز قبل از شروع فیلمبرداری کوله پشتی داشتم که در آن لب تاپ، موبایل و‌دفترچه کارم‌ وجود داشت، من این کیف را با همه شماره های داخلش گم کردم و کسی که پیدا کرد آن را به من برنگرداند. خب این برای من فاجعه است که چرا برگردانده نشد! این فیلم را می سازم درباره یک آدمی که مسئله وجدان دارد و زمانی که پولی دستش می آید نمی خواهد آن پول را برگرداند. برایم این مهم است فیلمی بسازم که موثر بوده و به واقعیت نزدیک باشد.

آنتونیا شرکا از منتقدان سینما در ادامه نکاتی را در ارتباط با این‌فیلم یادآور شد و افزود: این فیلم نسبت به فیلم «خسته نباشید» محسن قرایی بهتر و‌موثرتر است و در ذهن به جا می ماند، احساس می کنم یکی از محاسن فیلم های اجتماعی این است که آیینه زمانه و جامعه خودشان هستند و از یک فیلمساز نمی شود انتظار این را داشت که پرچم دار رو سفیدی جامعه باشد و با سیلی صورت خود را سرخ کند. موضوع دیگر بحث عقیم بودن و نازا بودن است که من احساس می کنم در فیلم های این‌چند سال بسیار دیده شده است، جنین هایی که سقط می شوند، ناقص به دنیا آمده و یا به دنیا نمی آیند. جامعه ای که عملا نازا شده و گویا قرار است به تباهی برود. به نظرم‌چیزی که در فیلم بارز تر بود جدا از بحث معضل اجتماعی سد معبر، همین آهی بود که پشت سر آدم ها هست. فکر می کنم این موضوع خیلی بیشتر از معضل سد معبر زبان حال جامعه امروز است. این چرخه تباهی من را به یاد فیلم «ابدو یک روز» سعید روستایی هم انداخت‌. فکر می کنم وجود زوج حامد بهداد و ‌باران کوثری به دلیل ایفای نقش تقریبا مشابه در فیلم «هفت ماهگی» کار را راحت تر کرده بودند.در کل فیلم را بسیار دوست داشتم.

قرایی در پاسخ به این سوال که‌چرا جنبه شعارزدگی در فیلم بسیار دیده می شود و در واقعیت ما چنین چیزهایی را نمی بینیم؟گفت: نکته ای که من دارم این است که منتقد این نگاهم و‌سعی کرده ام در فیلم آن را رد کنم. مثلا همه ما آدمها در نقاط حساس فکر می کنیم که باید نذری کنیم که از آن نقطه سخت بگذریم و زمانی که می گذریم فراموشش می‌کنیم. در نهایت نقطه ای که این نگاه رد می شود نقطه ای است که شخصیت اصلی می بیند زنش بچه اش را ننداخته و از این نقطه سخت زندگی عبور کرده است و نیازی ندارد پول را پس دهد. نگاه من فیلمساز این است که این فکرها زاییده ذهن سنتی ما است و پس دادن پول را ما به دلیل اینکه کار اخلاقی درست است انجام می دهیم نه به این دلیل که بلایی ممکن است سرمان بیاید.

قرایی در ارتباط با پایان باز این فیلم و عدم فوکوس پایانی روی موضوع سدمعبر توضیح داد: ما دوخط قصه داریم در فیلم، یکی از آنها موضوع دست فروش و سد معبر است و خط دیگر نیز ماجرای زن و‌شوهری است که باهم درگیرند.تلاقی این دو خط قصه، در پایانِ آن است.من سعی کردم با کدهاییمانند دروغ گفتن نشان دهم که شخصیت اصلی پول را پس نمی دهد و خیلی ها نیز این کدها را دریافت کردند.