سوره سینما – علیرضا سرابی : اگرچه برخی از کارشناسان میزان تأثیرگذاری جشنواره فیلم فجر را بر اقتصاد سینمای ایران با تردید می نگرند ولی اغلب هنرمندان، کارشناسان و اهل فن بر این باورند که این رویداد سینمایی از جهات مختلف بر سینمای ایران و اقتصاد هنر هفتم تاثیر به سزایی دارد. فضاسازی های رسانه ای و خبری، تبلیغات گسترده کلی و موردی در زمینه سینما و فیلم ها، بسترسازی برای تبادل نظر و ارائه دیدگاه های سینماگران و هنرمندان و تعاطی جدی تر و ملموس تر صنف های سینمایی با افکار عمومی همگی باعث می شوند تا سینما با جدیت بیشتری برای مردم دغدغه و مسئله شود و به آن به عنوان یک نیاز برای غنی سازی اوقات فراغت خویش بنگرند.
اهمیت جشنواره فیلم فجر بر سینما تا بدان جا است که بسیاری، از این رویداد به زمان تحویل سال سینمایی ایران و آغاز فصل و طلیعه جدید نام می برند. نکته قابل تامل دیگر، ظرفیتی است که در جشنواره فجر وجود دارد . این ظرفیت کمک می کند تا هم خانواده ها فیلم ها، سینما، بازیگران محبوب و فیلمسازان مورد علاقه شان رصد کنند و پیرامون آن حرف بزنند و از دیگر سو، فرصت خوب و مغتنمی برای سازمان ها و نهادهای مختلف است که هر یک بر اساس سیاست ها، اولویت ها و راهبردهای سازمانی خویش در محتوای فیلم ها دغدغه ها و اهداف خود را پیگیری و جست و جو نمایند که این ره آوردی دوسویه برای سینما و فعالان این رشته خواهد داشت.
به طور طبیعی، اغلب مراکز و سازمان ها از بودجه ها و منابع ویژه ای برای استفاده از امکانات تبلیغی و تصویری در راستای برنامه های سازمانی شان برخوردارند و فرصت فجر، کمک می کند تا هم در آثار تولیدی این اهداف را پیگیری نمایند و هم با سینماگران آشناتر گردند و سفارش آثار و برنامه بدهند.
جشنواره را اگر مهمترین رویداد فرهنگی کشور در سال ندانیم، باید آن را مهمترین رویداد سینمایی سال تلقی نماییم و فرصت و فضایی برای تعامل نظر هنرمندان و نمایش فیلمهایی است که یک سال آینده سینمای ایران را از نظر اقتصادی، فکری و فرهنگی رقم خواهند زد. موج جشنواره سالهاست که به سینماهای مختلف پایتخت و سایر شهرها و استانهای کشور رسیده و مخاطبان زیادی را نیز با خود همراه کرده است. فجر آنقدر پر سروصدا و پر اتفاق برگزار و دنبال میشود که سایر اتفاقات مهم و رویدادهای جاری و همزمان کشور را نیز در حاشیه خود قرار میدهد. کارکرد فرهنگی جشنواره فیلم فجر و هیاهوی تبلیغاتی آن نسبت به کارکردهایی از جمله اقتصادی و سودآوری بیشتر است. با این حال باید بپذیریم که هرجا رونقی باشد درآمدزایی و پیشرفت اقتصادی را نیز به دنبال خواهد داشت. از این رو است که بسیاری از فیلمسازان برای حضور در این رقابت سینمایی تلاش میکنند و اگر فیلمهایشان به جشنواره راه نیابد انتقاد و گلایههای خود را با رسانهها در میان خواهند گذاشت.
گروههای سنی و طبقاتی مختلف مردم و مهمتر از آن مخاطبان خاص سینما یعنی هنرمندان، اهالی رسانه و منتقدان و مسئولان تصمیم گیرنده خود را ملزم به تماشای فیلمهای حاضر میکنند و در باره آنها به تحلیل میپردازند. این دیده شدن، آینده فیلم ها را پیشبینی خواهد کرد و موفقیت یا عدم موفقیتش در اکران عمومی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از طرفی مجموع فیلمهای راه یافته به جشنواره برآورد و تحلیل کلی از جریان فیلمسازی کشور را در سالی که گذشت ارائه میکند. همچنین سینماداران و پخشکنندگان را به مذاکره با سازندگان فیلمهای خوب و نوید بخش به لحاظ استقبال عمومی مردم در اکران دعوت میکند. بنابراین، چرخه اقتصادی سینما در این ۱۰ روز با سرعت و شتاب بیشتری نسبت به دیگر ایام سال در گردش است. جشنواره به این دلیل که محلی برای عرضه فیلمها و اصلیترین فرصت برای این منظور قبل از اکران عمومی است، اهمیت بیشتری مییابد. زیرا جشنواره های دیگر معمولاً زمانی برگزار میشود که فیلم ها اکران شده است. بنابراین شرکت یک فیلم در فجر برای فیلمسازان مهم است. زیرا نخستین فرصتی است که خروجی کارشان در سطحی گسترده نمایش داده میشود و معمولاً فیلمی که در این فضا دیده شود، در اکران نیز با استقبال خوبی روبهرو خواهد شد. برای فیلمی که در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار میگیرد و سروصدا میکند، در اکران عمومی نیز کنجکاوی سایر مخاطبان را برمیانگیزد و آنها را به سینما میکشاند. از این رو جشنواره فیلم فجر به اقتصاد فیلمها و در مقیاس کلی به سینما کمک میکند. این در حالی است که حتی جشنوارههای خارجی نیز از فیلمهای دیده شده در جشنواره فجر بیشتر استقبال میکنند. چراکه جلب توجه مخاطبان ایرانی را به منزله کیفیت بالای فیلم تلقی میکنند و نسبت به این بازخوردها تصمیم میگیرند.
پس در هیچ شرایطی نباید از تاثیرگذاری های متنوع و اهمیت این رویداد سینمایی گذشت. باید آن را جدی گرفت، از آن مراقبت کرد و از ظرفیت های بالفعل و بالقوه آن نهایت بهره برداری را داشت. فجر بزنگاه مهمی برای رشد اقتصاد سینما و آسیب شناسی محتوایی آن است.