سعید ملکان گفت: تمام داستان این فیلم براساس واقعیت است. دوست داشتم آدمهایی که بدون اسم و گمنام برای امنیت کشورمان تلاش میکنند را روایت کنم.
بن مایه فیلم «تومان» یک شبه پولدار شدن است و طبق معمول همه فیلمها با این مضمون اخلاقی قرار است بیننده پی ببرد که قمار خیلی بد است.
«بیصدا حلزون» فقط یک ایده و یک خط داستانی مناسب و قابل تامل و توجه دارد و بجز این چه در محتوا و چه در ساختار تا حد زیادی نتوانسته مخاطب خود را راضی نگه دارد.
«درخت گردو» مرثیهای بر فاجعههای متعددی است که در طى سالیان متمادى بر مردمان کُرد ایرانزمین تحمیل شده است.
روایتی تا حدی دقیق از بخشی از جنوب شهر و آدمهایش با همه ویژگیهایی که دارند در بستر یک اکشن اجتماعی و معمایی که با قصهای سر راست روایت میشود و جلو میرود.
مرتضی فرشباف گفت: ریتم در فیلم «تومان» را بافت قصه تعریف میکند و اتفاقات آنی این فیلم تاثیری روی حرکت دوربین و بخشهای محتلف فیلم داشت.
بهرنگ دزفولیزاده گفت: من در «بیصدا حلزون» هیچ گونه تبلیغی برای عمل کاشت حلزون نکردهام، بلکه برای درک بیشتر افراد ناشنوا در جامعه تلاش کردم.
نمایش گل درشت و غیرواقعی و شعارزده و سطحینگرانه «عامه پسند» از مشکلات زنان، اثر نمایش داده شده را در حد یک فیلم ضعیف پایین آورده است.
محمد کارت گفت: این فیلم درباره همه افراد جامعه است که اگر چه قمه در دست ندارند اما وسیلهای به اسم موبایل در دستشان هست که با آن بر سر یکدیگر میکوبند.
«قصیده گاو سفید» یک شاهکار هنری نیست اما گامی رو به جلو است برای صناعیها و این قطعا امتیاز کوچکی برای او نیست.
به یقین نسل حاضر با دانش و تواناییهایی که از آنان سراغ داریم میتوانند با خلق ایدههای ناب در مضامین متنوع و بکارگیری ذوق و استعدادهای ذاتیشان موجب ارتقای سینمای ملی شوند.
فیلمهای سینمایی اکران شده سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر در سینمای اهالی رسانه در چهار سانس تکرار میشوند.
سهیل بیرقی گفت: اوج فیلمسازی و کارگردانی برای من در سادگی است و سختترین نوع ساخت فیلم نیز در سادگی است.
بهتاش صناعیها گفت: مشخصا نمیتوان گفت در «قصیده گاو سفید» یک پرونده مطرح است بلکه این فیلم از چندین پرونده الهام گرفته است.
کمکهای سینمای ایران در اولین روز سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای مردم سیلزده سیستان و بلوچستان ارسال شد.